برای کسب اطلاعات بیشتر درخصوص فرزندخواندگی در کشورمان و آشنا شدن با دغدغه‌های خانواده‌ای که این روز‌ها می‌خواهد سرپرستی کودکی را به عهده بگیرد تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

آن چه درباره صفر تا صد فرزندخواندگی باید بدانیدبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به هر دلیلی ممکن است فکر فرزندخواندگی توجه شما را جلب کرده باشد و خودتان یا اطرافیان تان تصمیم به انجام این کار داشته باشید. در قدم به قدم این راه با نگرانی‌های زیادی مواجه خواهید شد و به دنبال پاسخی قطعی و واضح برای هجوم سوالات ذهن خود خواهید بود. جدا از بحث‌های حقوقی فرزندخواندگی، احتمالا نیمی از مشغولیت‌های ذهن شما مربوط به جنبه روان شناختی آن خواهد بود.

نهاد متولی در امور سرپرستی کودکان بی‌سرپرست و بد‌سرپرست و در واقع فرزندخواندگی، سازمان بهزیستی است و تمام اقدامات مربوط از طریق این سازمان انجام می‌شود. با شرایط فعلی امکان فرزنددار شدن برای بسیاری از افراد فراهم شده است، اما مسئله مهم همچنان تابو‌های جامعه است. رسانه‌ها در کنار سازمان بهزیستی در آگاه‌سازی و برچیده شدن این تابو‌ها نقش مهمی خواهند داشت.

همچنین معاون دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی در جدیدترین نشست خبری‌اش وعده داد که در حال راه‌اندازی سایت فرزندخواندگی هستیم تا قدم بزرگی برای تسهیل در این حوزه برداشته شود. برای کسب اطلاعات بیشتر درخصوص فرزندخواندگی در کشورمان و آشنا شدن با دغدغه‌های خانواده‌ای که این روز‌ها می‌خواهد سرپرستی کودکی را به عهده بگیرد تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

چه کسانی می‌توانند درخواست فرزندخواندگی بدهند؟

بر اساس قانون، سه اولویت واگذاری فرزند به خانواده‌ها و شرایط فرزندخواندگی به ترتیب زیر است:

زن و شوهری که پنج سال از تاریخ ازدواج آن‌ها گذشته باشد و صاحب فرزند نشده باشند که حداقل یکی از زوج‌ها باید بیشتر از ۳۰ سال سن داشته باشد. در صورتی که هنوز پنج سال از ازدواج نگذشته باشد فقط با تایید پزشک قانونی مبنی بر بچه‌دار نشدن، می‌توانند تقاضای پذیرش سرپرستی را بدهند.

دختران و زنان بدون همسر در صورتی که حداقل ۳۰ سال سن داشته باشند می‌توانند به تنهایی تقاضای پذیرش سرپرستی کودک دختر بالای دو سال را بدهند. در صورتی‌که دختران و زنان بدون همسر تصمیم به ازدواج بگیرند، باید مشخصات فرد مد نظر خود را به دادگاه اعلام کنند.

والدینی که فرزند دارند و متقاضی فرزندخوانده هستند، مشروط بر این که یکی از آن‌ها بیشتر از ۳۰ سال سن داشته باشد. پدر و مادر‌هایی که سن‌شان کمتر از ۵۰سال است نسبت به بقیه افراد در اولویت هستند.

فرایندی که متقاضیان فرزندخواندگی باید طی کنند/ از تشکیل پرونده تا تصمیم قاضی

خانواده‌های متقاضی در ابتدا باید تشکیل پرونده بدهند که در برخی استان‌ها به صورت آزمایشی سامانه «فرزندخواندگی» به همین منظور راه افتاده است. در غیر این صورت متقاضی باید به سازمان بهزیستی محل سکونت خود مراجعه و فرم‌های مربوط در این زمینه را پر کند. جلسه با مشاوران بهزیستی یکی از اصلی‌ترین مراحل است چرا که چنان‌چه والدین از سوی مشاور تایید نشوند، پرونده مختومه می‌شود.

البته جای نگرانی نیست، هر ستاد بهزیستی تعدادی مشاور معتمد دارد که وضعیت را ارزیابی می‌کنند و پس از آن با زوج‌ها به صورت گروهی و انفرادی صحبت می‌شود. متقاضیان باید مدارک خود را مبنی بر نداشتن اعتیاد، تمکن مالی، سلامت روح و جسم، عدم سوء پیشینه کیفری و ... ارائه دهند، با شرکت در جلسات متعدد روان شناسی، حقوقی، مذهبی و ... صلاحیت اخلاقی آن‌ها ثابت شود. سپس مددکار سازمان از محل سکونت آن‌ها تحقیق می‌کند و در نهایت پرونده در کمیته ویژه در سازمان بهزیستی هر استان پیگیری و بررسی می‌شود.

پس از سپری کردن مراحل قانونی و قرار گرفتن در فهرست انتظار که بسته به جنسیت و رده سنی انتخابی متقاضیان متفاوت است، هرچه رده‌بندی سنی انتخابی بالاتر باشد مدت کمتری منتظر می‌مانند. کودک به خانواده متقاضی معرفی می‌شود و فرزند مد نظرشان را تحویل می‌گیرند. دادگاه برای این افراد حکم موقت سرپرستی به مدت شش ماه صادر می‌کند. در تمام این مدت کارشناس سازمان بهزیستی می‌تواند به محل زندگی متقاضی مراجعه و درباره داشتن یا نداشتن شرایط مناسب و قانونی برای سرپرستی اظهارنظر کند.

در مدت سرپرستی موقت اسامی پدر یا مادر وارد شناسنامه کودک یا نوجوان نخواهد شد و دادگاه در صورت صلاحدید می‌تواند این حکم سرپرستی را لغو کند، اما پس از این‌که حکم سرپرستی دایم از سوی دادگاه صادر شد، سرپرستان می‌توانند برای وارد کردن نام خود در شناسنامه کودک به اداره‌های ثبت اسناد و ثبت احوال مراجعه کنند. از آن جا که مطابق قانون، فرزندخوانده از پدرخوانده و مادرخوانده خود ارث نمی‌برد، برای حمایت و پشتوانه مالی این کودکان، قانون گذار برای تامین مالی و آینده کودک این شرط را گذاشته که سرپرست یا در هنگام اقدام برای فرزندخواندگی یا قبل از فوت ملکی را به نام کودک یا او را بیمه عمر کند.

تجربه خواندنی مراحل فرزندخوانده گرفتن از زبان یک بانوی در آرزوی مادر شدن/ جرقه امید در زندگی با فرزندخواندگی

یک زوج جوان که به تازگی برای فرزندخواندگی اقدام کرده‌اند، تجربیات‌شان را با ما در میان گذاشتند که در ادامه خواهید خواند.

طعم ناامیدی از بچه‌دار شدن

۱۰ سال از ازدواج‌مان می‌گذرد، سال‌های اولیه زندگی مشترک به تنها چیزی که فکر نمی‌کردیم بچه داشتن بود. گاهی خیال مهاجرت به سرمان می‌زد و گاهی سفر به دور دنیا، ولی ترجیح می‌دادیم صبر کنیم برای آینده‌ای با شرایط بهتر... چند سالی که از ازدواج‌مان گذشت با کمی بالا و پایین کردن موضوع بچه داشتن از جنبه‌های اقتصادی، تربیتی و سنجیدن با شرایطی که داشتیم و این که با وجود سختی‌های راه حتما نتیجه کار شیرین خواهد بود، تصمیم گرفتیم که بچه‌دار شویم. غافل از این که این خواسته ما به‌راحتی آن‌چه برای بقیه زوج‌ها بود، نبود.

گویا مجبور به تلاشی بیشتر با نتیجه مبهمی بودیم که آیا ما اصلا توانایی بچه‌دار شدن داریم یا نه؟ خلاصه این که هر آن‌چه را روش و فرایند سنگین و نوین درمان ناباروری بود امتحان کردیم، بعد از هر دفعه و با هر روش، انتظاری سخت و پراسترس را متحمل می‌شدیم و در نهایت همه امیدمان به ناامیدی تبدیل می‌شد. برای هردوی ما این موضوع بعد از یک ماجرای عجیب خرید فرزند که خوشبختانه به سرانجام نرسید، دیگر پایان ماجرا بود.

وقتی برای اولین بار به فرزندخواندگی فکر کردیم

یک سال سعی کردیم به جای تلاش بیشتر برای درمان ناباروری، با شرایط موجود کنار بیاییم و زندگی جدیدمان را بدون فرزند ادامه بدهیم. تا این که یکی از اطرافیان پیشنهاد فرزندخواندگی را به ما داد که تا قبل از آن اصلا به این موضوع ذره‌ای فکر نکرده بودیم، اما جرقه امید دوباره در زندگی‌مان زده شد. از گوشه و کنار شنیده بودیم که شرایط فرزندخواندگی تا چه اندازه دشوار و زمان‌بر است.

آن‌قدر اطرافیان ما را از شرایط قبول فرزندخوانده و آینده نامعلوم می‌ترساندند که پایمان برای رفتن به بهزیستی و مشاوره یاری نمی‌کرد و با شناختی که از خودمان داشتیم ممکن بود در میانه راه منصرف‌مان کند، آن هم برای ما که هر دو بالای ٣٠‌سال داشتیم و به مرور زمان پا به سن می‌گذاشتیم و ممکن بود از شوق و ذوق بچه دارشدنمان کم شود. هردو عاشق بچه بودیم، اما از این که فرزند اشخاص دیگری را بزرگ کنیم ترس داشتیم، اما بالاخره دل‌مان را به دریا زدیم.

گذراندن خان‌ها یکی پس از دیگری

از اولین روزی که برگه‌های درخواست‌مان را در بهزیستی پر کردیم حدود دو سال می‌گذرد. آن روز‌ها خیلی زود متوجه شدیم بیش از ۹۹ درصد متقاضیان فرزندخواندگی، درخواست دریافت نوزاد شیرخوار دختر دارند و سازمان بهزیستی به دلیل کمبود نوزاد دختر نمی‌تواند به سرعت به درخواست این افراد پاسخ مثبت بدهد؛ بنابراین متقاضیان گاهی باید بین یک تا سه سال منتظر بمانند. پس درخواست‌مان را به یک نوزاد پسر شیرخوار و بدون سرپرست تغییر دادیم که مشکل محرمیتش را هم به‌راحتی با شیر دادن یکی از اقوام حل می‌کردیم.

در این مدت به فاصله زمانی متفاوت به مشاوره‌های مختلف معرفی می‌شدیم، از جمله مشاوره قبل از فرزندخواندگی، روان‌شناسی، حقوقی و مذهبی که همه احکام مربوط به محرمیت نوزاد را کامل برای ما شرح می‌دادند. هرچند کاش طی این مراحل، شرایط و قوانین را با زبانی ساده‌تر و قابل فهم‌تر برایمان توضیح می‌دادند تا استرس‌مان برطرف شود. مرحله بعدی بازدید کارشناس از محل زندگی ما بود.

از چند روز قبل محیط خانه را کاملا مناسب برای استقبال از یک فرزند و از آن مهم‌تر، کارشناس بهزیستی طراحی کردیم. از اختصاص بهترین اتاق به کودک گرفته تا توصیه به همسایگان که سر و صدا نکنند و جمع کردن وسایل خطرناک از دم دست و حتی خرید و پخت خوراکی‌هایی که حدس می‌زدیم فرزند آینده‌مان و کارشناس محترم دوست خواهند داشت!

برخلاف انتظارمان این مرحله خیلی راحت بود. در گام بعدی به پزشکی قانونی برای آزمایش اعتیاد، آزمایش خون و چکاپ که هرکدام هزینه‌های متفاوتی داشت مراجعه کردیم. در این فاصله یک کمیسیون پزشکی هم تشکیل شد که همه مدارک و شرایط ما را برای فرزندخواندگی جمع‌بندی کنند.

گام نهایی برای رسیدن به شادی فرزندداری

از هر دوی ما عکس‌هایی خواستند که براساس آن فرزندی را به ما پیشنهاد بدهند که نزدیک‌ترین شباهت را به ما داشته باشد. برای من به عنوان مادر آینده، این مسئله واقعا مهم بود و برخلاف آن‌چه که در فیلم‌ها دیده بودم این‌گونه نبود که ما را در میان بچه‌های شیرخواره تنها بگذارند و از بین آن همه کودک، یک خوشگل و تپل و بانمکش را انتخاب کنیم! طبق شرایط فرزندخواندگی تا سه بار به ما کودکی پیشنهاد می‌شود که در مرحله سوم حق انتخاب نخواهیم داشت.

بعد از قبول فرزند، سازمان در یک دوره شش ماهه بر نحوه رفتار و ارتباط خانواده با فرزند خوانده نظارت مستمر دارد و پس از اطمینان از پذیرش و تفاهم متقابل کودک و خانواده و تأمین نیاز‌های مادی و معنوی کودک در خانواده به تشخیص کارشناس، گزارش‌های لازم برای صدور حکم قطعی به مراجع مربوط ارائه می‌شود.

حالا و این روز‌ها ما هنوز در نوبت دریافت بچه هستیم و قولش را برای تحویل بچه در تیرماه از بهزیستی گرفته‌ایم. خلاصه این که ما مادر و پدری هستیم که توانایی این را نداریم تا کودکی به کودکان زمین اضافه کنیم، ولی وقتی بچه‌هایی هستند که فرزندخوانده شدن و داشتن کانون گرم خانواده رویای آن‌هاست، چرا آن فرشته‌ها و خودمان را از این رابطه عاطفی دوطرفه محروم کنیم؟ کودکانی که به هزار دلیل رها شده‌اند و بهزیستی بزرگ‌شان می‌کند، کودکانی که بخشی از جامعه ما هستند و از آینده‌سازان فردای کشور خواهند شد، بگذاریم زیر سایه محبت پدر و مادر بزرگ شوند. اگر شرایطش را دارید بسم ا...، فرشته‌ها منتظرند.

کدام کودکان و نوجوانان را می‌توان به سرپرستی گرفت؟

هم اکنون کودکان و نوجوانانی را می‌توان به سرپرستی قبول کرد که زیر ۱۶ سال سن داشته و دارای یکی از شرایط زیر باشند:
* امکان شناخت پدر، مادر و جد (پدربزرگ) پدری آن‌ها وجود نداشته باشد.
* هیچ کدام از پدر، مادر یا جد پدری آن‌ها زنده نباشند.
* کودکان و نوجوانانی که سرپرستی آن‌ها از سوی دادگاه به بهزیستی سپرده شده است و تا دو سال بعد از آن پدر، مادر یا جد پدری آنان برای سرپرستی به بهزیستی مراجعه نکرده باشد.
* پدر، مادر یا جد پدری هیچ کدام صلاحیت سرپرستی از کودک را نداشته باشند.
* اگر کودک بستگانی داشته باشد اولویت سرپرستی با آن هاست حتی اگر برخی شرایط قانونی را نداشته باشند (این امر بسته به تشخیص دادگاه و مصلحت کودک یا نوجوان است.)

یک فیلم موفق که ضرورت توجه بیشتر رسانه‌ها  به موضوع فرزندخواندگی را نشان می‌دهد/ دردسر‌های خانواده فوری!

«چه می‌شود اگر ناگهان سرپرستی سه کودک را بر عهده بگیریم؟» این می‌تواند آن سوالی باشد که باعث شده «شان اندرس» کارگردان آمریکایی به سراغ ساخت فیلم «خانواده فوری» برود. اسم فیلم هم کاملا بامزه انتخاب شده و کنایه از خانواده‌ای است که در یک لحظه از دو نفر به پنج نفر افزایش پیدا می‌کند، آن هم بدون این که بچه‌ای به دنیا بیاید.

داستان فیلم درباره زوج جوانی به نام‌های «پیت» و «الی» است که زندگی‌شان دچار مشکلاتی شده است؛ بنابراین آن‌ها تصمیم می‌گیرند سرپرستی دختری ۱۵ ساله به نام «لیزی» را بر عهده بگیرند، اما درست همین جای داستان است که چالش قصه، خودش را نشان می‌دهد.

لیزی یک برادر و خواهر به نام‌های «لیتا» و «خوان» دارد که آن‌ها هم شرایط مشابه لیزی دارند. پس این زوج تصمیم می‌گیرند سرپرستی هر سه کودک را قبول کنند. حالا سه بچه‌ای که به تازگی از مادری معتاد و پدری ناشناس جدا شده و به خانه پیت والی آمده‌اند هر کدام رفتار‌ها و بازیگوشی‌های خودشان را دارند. یکی‌شان فقط چیپس سیب‌زمینی می‌خورد. دختر بزرگ یک نوجوان به تمام معنا نافرمان است که در مقابل باید‌ها مقاومت می‌کند.

پسربچه خرابکاری‌های بسیاری می‌کند. آن‌ها خانه را آتش می‌زنند و چنان دردسر‌هایی برای این زوج جوان ایجاد می‌کنند که در برهه‌ای از زمان واقعا زندگی را به کام آن‌ها تلخ می‌کنند. اما این همه ماجرا نیست و «پیت» و «الی» سعی می‌کنند صبورانه تمام این اتفاقات را پشت سر بگذارند تا این خانواده را حفظ کنند و به بچه‌ها تربیت صحیح بیاموزند. اتفاقی که در ادامه می‌افتد و در فرایندی که در طول قصه رخ می‌دهد در نهایت آن‌ها به خانواده‌ای صمیمی، عاشق و خوشبخت تبدیل می‌شوند.

نشان دادن سختی‌ها و شیرینی‌های فرزندخوانده گرفتن

پس از تماشای فیلم، آن چه که برای ما می‌ماند حسی است که ما را ترغیب می‌کند بیشتر به فرزندخواندگی فکر کنیم. البته فیلم در نشان دادن سختی‌های مسئله فرزندخواندگی چیزی کم نمی‌گذارد، اما از آن طرف شیرینی‌ها و نتیجه خوب شکل‌گیری یک خانواده بر پایه اعتماد و دوستی را هم به شکلی منصفانه به نمایش می‌گذارد. لحن فیلم هرگز نصیحت‌گونه نیست بلکه کاملا واقع‌نگرانه توام با نقد دقیق است و این باعث می‌شود در پایان بگوییم فیلمی دیده‌ایم که در بیان اهمیت سرپرستی از کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست کاملا خوب و موفق عمل می‌کند.

گردآوری روزنامه خراسان

انتهای پیام/

برچسب ها: دانستنی ها ، خواندنی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
امید
۱۰:۳۸ ۱۶ آذر ۱۳۹۹
سلام یه سوال اگر کسی به فرض جدا شده باشد یا ازدواج به دلایلی نکند میتوانید فرزند به سرپرستی بگیرد؟چه مرد چه زن
سوال بعدی چرا اینهمه سخت گیری انجام میشود؟چرا انقدر انتظار و زمان هدر میرود؟
و سوال آخر اگر به فرض بعد مدتی یکی از بستگان یا پدر مادرش پیدا شد و فرزند را خواست آیا دادگاه به نفع پدرمادر قیم رای میدهد یا واقعی؟اگر اموالی به نام فرزند شده باشد در صورت رای به اولیای واقیش-پس داده میشود یا خیر؟