دختر ۱۸ ساله‌ای که مدعی بود با گریه و التماس از چنگ سه مرد شیطان صفت گریخته است ماجرای «لانه شیطان» را شرح داد.

فرار دختر ۱۸ ساله از «لانه شیطان»/ «پرهام» با حیله مرا به سوئیت اجاره‌ای سه مرد غریبه کشاندبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دختر ۱۸ ساله‌ای که مدعی بود با گریه و التماس از چنگ سه مرد شیطان صفت گریخته است درباره ماجرای «لانه شیطان» به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید آستانه پرست مشهد گفت: شش ساله بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من بی کس و تنها ماندم در واقع من یک اسباب بازی بودم که هیچ کس مرا دوست نداشت و توجهی به من نمی‌کرد. پدر و مادرم مرا به یکدیگر تحمیل می‌کردند، اما در نهایت هیچ کدام از آن‌ها حضانتم را نپذیرفتند و این گونه سرنوشت من تغییر کرد.


داغ ترین حوادث امروز:

تجاوز راننده تاکسی به دختر ۱۶ ساله + عکس

زنی که کابوس مردان تنها در پایتخت شد / برای اجرای نقشه‌ام همخانه آقایان مجرد می‌شدم

دام مادر و دختر تیغ‌زن برای مردان چشم‌چران/ نقشه شومی که با همدستی پیرزن آلزایمری و جوان قمه‌کش اجرا شد

گفتگو با ۲ زن شیرازی که مسافران مترو را بیچاره کردند + فیلم

ماجرای حمله سگ به زن باردار در اصفهان 

خودسوزی دختر جوان به خاطر اصرار نامادری برای ازدواجش

قصاص دوباره برای پزشک تبریزی‌

قاتل آرش و سیما کوچولو بر دارِ مجازات

داستان سرایی عجیب ۲ زن جیب بر برای بی گناهی

اتفاق ناگوار برای زوج جوان در مراسم عروسی

۳ سگ گرسنه دختر ۹ ساله را تکه تکه کردند

راز ناپدید شدن مرموز یک مادر و دختر در تاکسی


بالاخره مادربزرگم مرا به خانه اش برد تا از سر دلسوزی از من نگهداری کند. با وجود این مادرم ماهی دو بار نزد من می‌آمد و ساعتی را با من می‌گذراند. اما من بیشتر روز‌ها و ماه‌ها را در کنار مادربزرگم سپری می‌کردم و از تنهایی رنج می‌بردم چرا که مادربزرگم زنی پیر و ناتوان بود و به زحمت امور شخصی اش را انجام می‌داد. به همین دلیل او هیچ وقت نمی‌توانست خواسته‌ها و نیاز‌های مرا برآورده کند و من ناگزیر در خلوت و تنهایی خودم فرو می‌رفتم و به آینده سیاه و تاریک خودم می‌اندیشیدم.

همواره بغض عجیبی داشتم و با دیدن دخترانی که با شادمانی کنار پدر و مادرشان راه می‌رفتند حسادت عمیقی سراسر وجودم را فرامی گرفت. خیلی دوست داشتم من هم مانند دیگر دختران کسی را داشتم که دست نوازش بر سرم می‌کشید و من از چشمه محبتش سیراب می‌شدم. اما به بیراهه رفتم و محبت را در کوچه و خیابان جست و جو کردم. خلاصه چند ماه قبل زمانی که برای خرید از منزل مادربزرگم خارج شدم ناگهان نگاه‌های عاشقانه «مبین» قلبم را تکان داد.

عاشق لبخند زیبایش شدم گویی همه محبت‌های عالم در چشمان او موج می‌زد به همین دلیل در کنارش قرار گرفتم و این گونه رابطه من و مبین آغاز شد. نمی‌دانستم با این عشق خیابانی در مسیری ترسناک قدم گذاشته ام که روزی زندگی و آینده ام را به تباهی می‌کشاند. خلاصه این ارتباط عاشقانه که با لبخندی شیطانی شکل گرفته بود ادامه یافت تا جایی که دیگر هیچ حد و مرزی در این ارتباط‌های مخفیانه نمی‌شناختم و بدون هیچ ترس و نگرانی در جمع دوستان مبین هم حضور می‌یافتم و به تقلید از دختران غربی با آن‌ها همنشین بودم حتی در مجالس دوستانه و دورهمی‌های مبین و دوستانش شرکت می‌کردم.

در این شرایط فقط به این محبت‌های خیابانی دل بسته بودم و خودم را دختری آزاد تصور می‌کردم تا این که روزی یکی از دوستان مبین که جوانی متاهل بود با من تماس گرفت و در حالی که خود را به شدت نگران نشان می‌داد، گفت: مدتی است با همسرم دچار اختلافات شدیدی شده ایم و او به خاطر همین اختلافات دست به خودکشی زده است.

«پرهام» با گفتن این جملات از من خواست به همسرش کمک کنم و او را از مرگ نجات بدهم! من هم که احساس نزدیکی با دوستان مبین داشتم بلافاصله قبول کردم و سر کوچه منتظر پرهام ماندم. چند دقیقه بعد او به دنبالم آمد و با یکدیگر به طرف محلی که مدعی بود همسرش خودکشی کرده است حرکت کردیم، اما در بین راه و در محله‌ای خلوت با حیله و ترفند مرا به داخل خانه‌ای کشید که بعد فهمیدم یک سوئیت اجاره‌ای است.

وقتی وارد آن لانه شیطانی شدم ناگهان سه مرد غریبه در حالی که چاقویی در دست داشتند به سمت من آمدند و قصد آزارم را داشتند. با ناراحتی و گریه از پرهام پرسیدم که در این باره توضیح بدهد، اما او فقط سکوت کرده بود. بالاخره در حالی که در چنگ آن مردان غریبه گرفتار شده بودم و هر کدام مرا اذیت می‌کردند با گریه و التماس موفق شدم از دست آن‌ها فرار کنم و به کلانتری پناه ببرم. شایان ذکر است، در پی ادعا‌های این دختر جوان و با هماهنگی‌های قضایی، تلاش نیرو‌های انتظامی با دستور سرهنگ محمدابراهیم فشایی (رئیس کلانتری آستانه پرست) برای شناسایی و دستگیری عاملان آزار و اذیت دختر جوان آغاز شد و ماموران اطلاعات پس از دو روز رصد‌های اطلاعاتی با به کارگیری شیوه‌های تخصصی موفق شدند همه متهمان این پرونده را دستگیر کنند. این متهمان برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شدند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع:خراسان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۶:۰۷ ۰۵ شهريور ۱۳۹۸
وای بر پدران و مادرانی که اینچنین غیر مسئولانه ، به فرزندان خود ظلم میکنند . واقعا" براشون متاسفم . خدا به فریاد این مظلوما برسه .
Iran (Islamic Republic of)
رضا
۰۱:۲۰ ۰۵ شهريور ۱۳۹۸
چرا هربار باید این اخبار تجاوز شنیده بشه ؟ مسئولین عزیز چرا شدید برخورد نمیشه تا دیگه تکرار نکنن ؟ واقعا دلیل اینهمه کوتاه آمدنها چیه . والا دختره جرات نداره تا سرخیابون بره خرید کنه. همش کوتاهی ، همش خبرای وحشتناک تجاوزگری .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۵۴ ۰۵ شهريور ۱۳۹۸
ببخشیدشماچرایکطرفه قضاوت میکنید..خوب ان جوان بدبختی که همه شما حکم اعدام برایش صادرمیکنید.چراسراغ دلیلش نمیگیرید.ایاان جوان خودش میخواهد که اعدام بشه.من نظرم اینه که ازریشه باید درست بشه
Iran (Islamic Republic of)
فاطمه
۲۳:۴۳ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
اگه دختران ما ایمان داشته باشن کم پیش میاد براشون چنین اتفاقایی پیش بیاد.کسی نیست بگه وقتی که تو به ادمای نامحرم و غریبه اعتماد می کنی و به راحتی در مجالشون شرکت می کنی باید منتظر عواقبشم باشی.اخه مگه میشه پنبه و اتیش کنار هم باشن و پنبه نسوز؟؟؟؟ دخترای جامعه باید هشیار باشن.چقدر بی بندوباری زیاد شده!!!
Canada
ناشناس
۲۲:۱۹ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
اصلا دوست ندارم و منصفانه نیست که هم وطن های از جان عزیزترم این دختر جوان را محکوم یا قضاوت میکنند .
همه ما اشتباه کرده و میکنیم .مسئله ای نیست .بهش امید دهید تا روی پای خود بایستدد .تشویق اش کنید .فکر کنید خواهر یا دختر خودتون است .زمین خورده .کمک اش کنید .راه حل اگر به فکرتان میرسد .ارایه دهید .ساده ترین راه محکوم کردن است .خودتون را یک ثانیه بجای ایشان قرار دهید .این تنها راه حلی بوده که به معزش رسیده .مشورت نکرده .خدایا کمک اش کن .تا بهترین راه را انتخاب کند .امین
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۳۵ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
به کجا چنین.شتابان
Iran (Islamic Republic of)
علی
۲۱:۳۴ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
باحیله‌‌نبردنت‌‌بلکه‌باپای‌خودت‌رفتی.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۱:۲۹ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
دخترا زود گول می خورند و این بزرگترین نقطه ضعف آنها می باشد.
Iran (Islamic Republic of)
علی
۲۰:۵۳ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
مردی که عقل و رحم تو کلش نیست فق اعدام ک هبقیه تو رفاه باشن مجازاتشون کنید اینجور ادما بدرد بخششم نمیخورن
Canada
ناشناس
۲۰:۴۲ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
باید دولت برای اینده این دختر خانم جوان تصیمیم می گرفت و ایشان را به خانواده ای که فرزند ندارند میداد .یا خانواده ای که فرزند هم دارند ولی از پس بزرگ کردن ایشان بر میایند .ما فقط باید منفعت بچه را در نظر بگیریم .کجا باشد برای اینده اش بهتره است .ایکاش فرزنداری را از حیوانات یاد بگیریم که با تمام وجود از فرزندشون نگهداری میکنند . دیدن. مستند حیوانات قبل از بچه دار شدن
Canada
ناشناس
۲۰:۲۵ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
بعصی ها زرنگ اند و از تجارب دیگران استفاده میکنند .ولی. بعصی ها خود میخواهند تجربه کسب کنند .این میشه عاقبت کار
از چاله به چاه خودتت را انداختی .ولی تجربه کسب کردی .از نو شروع کن .موفق میشوی .من باورت دارم .شما میتوانی .
Canada
ناشناس
۲۰:۲۲ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
چرا خانواده ها که مشکل دارند .قبل از. هر کاری مشکل را حل و فصل کنید .فکر نکنید بچه بیاورید .مشکلات از بین میروند .تازه مشکل خود بچه هم بهش اضافه میشه .مقصر پدر و مادر بدون احساس و مسیولیت اند . عشق خیابانی در خیابان هم به همان سرعت عاشق شدن ناپدید میشه .هنوز هم دیر نشده .حرفه ای یاد بگیر .سر پای خود بایستید .زبان یاد بگیر .متاسفانه short cut. راه کوتاه را برای موفقیت انتخاب کرده ای ..یا حق بگو و شروع کن .ناامید نشو که شخص ناامید عملا از خدا ناامید شده .ناامید بی دین است .یک جوریی
Canada
ناشناس
۲۰:۱۰ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
چرا قبول مسئولیت نمیکتیم .به زور .بی فکر به اب زدی . به عاقبت کار فکر نکردی .مشورت نکردی .قبول مسئولیت بنفع ات است .دیگه سعی میکنی از تجربه ات درس عبرت بگیری .زندگی دفتر چه ای است با مندرجات .فصل دیگه ای از زندگی ات را شروع کن .همه ما اشتباه کردیم ولی تاامید نشدیم .دوباره از نو شروع کن ولی با احتیاط بیشتر
از شکست نترسید .شکست اول اعاز موفقیت است .باور کن .میتوانی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۹ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
مگه این خانم مددکار اجتماعی بوده که میخواسته از خود کشی جلوگیری کنه .
Iran (Islamic Republic of)
دهه هشتادی
۱۹:۵۱ ۰۴ شهريور ۱۳۹۸
اگر پدرها پدری کنند
و مادرها مادری...
برادرها برادری کنند
و خواهرها خواهری...
اگر مردان و پسران سرزمینمان عیار باشند
و زنان و دخترانمان غمخوار...
#دختر بخودی خود جامعه را گلستان میکند!
۱۲۳