درمطلب زیر با ما همراه باشید تا عادات عجیب و غریبی را که انیشتین داشت را به شما معرفی کنیم .

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بعضی‌ها می‌گویند ذهن‌های بزرگ همانند هم فکر می‌کنند. البته این حرف جای بحث دارد، ولی به نظر می‌رسد که همه آن‌ها یک چیز مشترک داشته باشند؛ آن‌ها عادت‌های عجیبی دارند. آلبرت اینشتین یکی از باهوش‌ترین افرادی که تا به حال روی زمین زندگی کرده است از این قائله مستثنا نیست.


بیشتربخوانید: با 16 نفر از نوابغ جهان آشنا شويد


بدون جوراب، همیشه

بله، آلبرت اینشتین به دلایلی از جوراب پوشیدن نفرت داشت. او هیچ وقت جوراب نپوشید. یک بار در نامه‌ای به همسرش السا نوشت که او باید همیشه چکمه‌های بلند بپوشد تا پا‌های لخت و بدون جوراب خود را مخفی نگه دارد و تنها دلیل این که چرا آلبرت اینشتین جوراب نمی‌پوشید این بود که او در کودکی زمانی که جوراب می‌پوشید در عرض یک یا دو روز، انگشت بزرگ پایش آن‌ها را سوراخ می‌کرد. این ماجرا می‌تواند موضوعی را درباره ذهن آلبرت اینشتین بیان کند؛ تفکرات او چنان برایش مهم بودند که هیچ موضوعی حتی جوراب هم ارزش این را نداشت تا حواس او را پرت کند.

خوابیدن ۱۰ ساعت در روز

این میزان سه ساعت از میانگین خواب افراد در این روز‌ها بیشتر است. این بدین معنی نیست که اینشتین فردی تنبل و خواب آلود بوده است. همه ما می‌دانیم که یک شب خواب راحت و سالم برای مغز عالی است. اما در کل هفت تا ۹ ساعت خواب در روز کافی است. با وجود این مهم است بدانید همه ما خصوصیات متفاوتی داریم. برای بعضی از ما شش ساعت خواب، کافی به نظر می‌رسد در حالی که بعضی‌ها مثل اینشتین ۱۰ ساعت خواب را دوست دارند. او تمام طول عمر خود را به فکر درباره جهان و کائنات اختصاص داد. سوالات شجاعانه‌ای پرسید و بهترین و روشن‌ترین جواب‌ها را برای آن‌ها پیدا کرد. پس منطقی به نظر می‌رسد که به خواب بیشتری نیاز داشته باشد. اینشتین همچنین هرروز چرت‌های کوتاه می‌زد. گفته شده است برای این که چرت‌هایش طولانی نشود، با یک قاشق و بشقاب فلزی روی مبل می‌نشست. اجازه می‌داد خواب برای یک‌لحظه بر او چیره شود و سپس – بوم! با صدای برخورد بشقاب به زمین بیدار می‌شد.

پذیرش کار روزمره به عنوان یک عادت

اینشتین همیشه فکر می‌کرد که کار محقر او در یک اداره دولتی ثبت اختراعات در شهر برن، همه چیزی است که او می‌خواست. حتی با این که حقوق او پایین بود و شغلش به نظر خسته کننده می‌رسید. اما در حقیقت این ملالت همان چیزی بود که اینشتین عاشقش بود. هنگامی که کار یکنواختی را انجام می‌دهیم که به مهارت و تسلط خاصی نیاز ندارد، مغز ما به سرعت آن را می‌پذیرد و با آن منطبق می‌شود. خیلی زود یاد می‌گیریم که کار مورد نظر را بدون حتی فکر کردن هم انجام دهیم. این موضوع به تفکرات ما اجازه می‌دهد تا آزادانه از یک موضوع به موضوعی دیگر حرکت کنند.

آیا الگویی در این جا می‌بینید؟ همه این عادات تقریبا در یک چیز مشترک جمع می‌شوند. آلبرت اینشتین فرمول خاصی برای نبوغ خود نداشت. او فقط نیاز‌های خود را دنبال می‌کرد. به سادگی، او فقط می‌خواست تا در تفکرات خود، رها و آزاد باشد که به او کمک می‌کرد نظریه‌های خود را که علم را برای همیشه تغییر دادند، کامل کند. البته موضوع مهم‌تر از عادت، بهتر کردن خودتان به صورت مداوم است.

منبع:رونامه خراسان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار