کرمان نه، جهان عزادار شد
گرچه حاج قاسم سلیمانی غرور کرمان و کرمانی‌ها بود؛ اما، او افتخار جهان اسلام بود.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، با وجود حاج قاسم، همه جا با افتخار می‌گفتیم کرمانی هستیم، عزیزی چه خوب یادآوری کرد این صحنه را آن زمان که زنی عراقی، بعد از شنیدن نام کرمان از زبان ما، با شادی گفت: از شهر حاج قاسم سلیمانی، به کرمانی بودنمان و افتخاراتی که حاج قاسم برایمان خلق کرده بود، افتخار کردیم و خواهیم کرد.
نام مردی از خطه کریمان لرزه بر اندام داعش، آمریکا، انگلیس و همه دشمنان می‌انداخت.
او نیز با افتخار خود را به مراسم‌های کرمان می‌رساند و با افتخار خود را فرزند این دیار می‌دانست و در نامه‌ای که برای نویسنده کتاب آن ۲۳ نفر نوشت گفت:" به کرمانی بودنم افتخار می‌کنم، از داشتن گوهر‌هایی همچون «شهسواری» که فریاد "مرگ بر صدام، ضد اسلام" را در چنگال دشمن سر داد و نشان داد به خوبی درس خود را از مکتب امام سجاد (ع) آموخته است و «امیر شاه‌پسندی» که بر گوشت‌هایِ بر اثر شلاق فروریخته او اطو کشیدند و «احمد یوسف‌زاده»، «زادخوش»، «مستقیمی»، «حسنی» و ... که از اسارت عظمت آفریدند" (به نقل از خبرگزاری تسنیم) سردار را می‌گویم. چه قدرشناس بود که برای پاسداشت خدمات چند ساله خطیب جمعه کرمان، خود را به کرمان رساند و چه بی ریا جایی را برگزید و با اصرار به جلو رفت، می‌دانست افتخار در تواضع است.
هنوز حضورش را در کنگره ۶۵۰۰ شهید، یادم هست و ارادتش را به تمام شهیدان و شهیدان کرمانی را.
سرلشکر سلیمانی! هنوز حضور و سخنرانیت را در ۲۲ بهمنی در میدان عاشورای کرمان، به خاطر دارم راستی می‌گویند: چهلمت همزمان با ۲۲ بهمن، روز پیروزی انقلابمان هست؛ خدا بخواهد، تا آن زمان جشن نابودی قاتلانت را با پیروزی انقلاب همراه می‌کنیم.
فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله! چه خوب فرماندهی بودی که حتی سال‌ها بعد نیز در صحنه ساخت فیلم آن ۲۳ نفر، اعضایت را تنها نگذاشتی و با حضورت نه تنها جوانان و نوجوانان دیروز را بلکه نسل جدید این فیلم را هم دلگرم کردی.
فرمانده مدافعان حرم! هنوز بیت الزهرای کرمان، منتظر است تا بار دیگر الم عزای مادر را برپا کنی.
فرمانده جبهه مقاومت! ایران، کربلا، سوریه، لبنان همه و همه جبهه‌های حق علیه باطل از مقاومتت بهره‌ها بردند.
سردار دل ها! چه زیبا صحنه‌ای را دیدم که تو در قهر طبیعت هم، یاریگر مردمت بودی و با حضورت در سیل، سیل مهربانی را به مردم آن سامان هدیه کردی و چه تعبیر زیبایی خبرنگار برای تو به کار برد و گفت: حاج قاسم! مصداق اشدا علی الکفار و رحماء بینهم بودی.
سپهبد عزیز و ساده ما! چه خوب جواب می دادی هر زمان که از تو زیاد تعریف می کردند می گفتی: من بچه عشایر هستم.
می گویند: ۷ آذر پارسال که برای مراسمی در دانشگاه شهید باهنر کرمان حضور پیدا کرد. به خاطر تبلیغات برای خود ناراحت شد و گفت:
من بچه عشایری و فقیر هستم و ظرفیت تبلیغات را ندارم. این رسم که هر که می‌آید یک جا سخنرانی می کند با عکس، بعد با کلی تبلیغات، این هم یک اسراف است. کار خوبی نیست من بچه اینجا(کرمان) هستم، بچه دهات هستم، بچه عشایری هستم، فقیر هستم، ظرفیتم این کارها نیست.
می‌خواهم بگویم کرمان و کرمانی داغدار شد؛ اما، امروز آن زمان که پست‌ها و ارادت ها، همه از هر قشری را در فضای مجازی و بغض‌ها و اشک‌های ایرانیان را از جای جای وطن دیدم می‌گویم سردار تو واقعا سردار دل‌هایی و مرز‌های برای دوست داشتن تو نیست.
مالک اشتر زمان! امروز که به آرزویی که بار‌ها از زبانت شنیده بودیم، رسیدی، می‌خواستم دیگر نام زنده را از این کلام بردارم: سردار شهید زنده حاج قاسم سلیمانی؛ اما، مگر می‌شود کسی که در دل‌های مردم است مرده باشد پس به تاسی از آیه قرآن می‌گوییم: و لا تحسبن الذین قتلوا امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. سرلشکر شهید زنده حاج قاسم سلیمانی راهت پر رهرو باد.
انتهای پیام/ی
