باشگاه خبرنگاران جوان، مرضیه السادات حسینی راد- شب رفته بودیم شهر بم دعوت بودیم با خانواده مادرم، برادرها وخواهرها دورهمی بود، دم صبح برگشتیم کرمان.
زن میانسال اشکهایش را با پر روسری پاک میکند رگههایی از موی سفید از زیر روسری تیره رنگش مشخص است، از صبح ۵ دی ماه میگوید که هنوز خاطره اش قلبش را بهم فشرده میکند.
همان روزی که خبرمرگ مادر و دو برادر و ۷ خواهرزاده و برادرزاده و قریب ۲۰ قوم و خویشش را آوردند تازه این آمار برای برخی خانوادهها تا ۱۰۰ نفر از اعضای فامیل میرسید بماند چه خانواده هایی که در بم مدفون شدند وهیچ کس از آنان نام ونشانی ندارد.

مرگ مادری که شب قبل مهمان سفره شام خوشمزه اش باشی خبری تلخ و سنگین بود.
بعد ازآن حادثه زندگی مانند گذشته نشد دلش از شهربم کنده شد و چبرای همیشه در کرمان ماندنی شد دیدن بم ونخلهای استوارش با قبرستانی که ناگهان پر از سنگ قبرهایی با تاریخ ۵ دی ماه شده بود حالش را بد میکرد.
این تنها خاطره تلخ یک نفر و یک فامیل و یک شهرنیست، زلزله ۵ دی ماه بم استان بزرگ کرمان را نیز در هم پیچید.

همان زلزلهای که ۵ دی ماه سال ۸۲ با شدت ۶.۵ ریشتر در ۱۲ ثانیه شهری زیبا و تاریخی بنام بم را به تلی از خاک تبدیل کرد.
شهر بم در شرق استان کرمان قراردارد جایی در ۱۹۵ کیلومتری مرکز استان، خرمای مضافتی بم آوازهای جهانی دارد و در لیست اولینهای صادراتی استان کرمان همه ساله به بازارهای جهانی وارد میشود، در کنار آن بزرگترین ارگ تاریخی جهان با قدمتی ۲۵۰۰ ساله که در یافتههای سالهای اخیر قدمت آن را حتی قریب ۶ هزار سال تخمین زدهاند، در بم قرار دارد.

شهری با مردمی سختی کشیده، اما سرحال و شاداب که زندگی را در لحظه زندگی میکنند و خرماپزانهای شادشان همراه با ساز و دهل و آواز نی انبان معروف است؛ که به ناگهان تبدیل شد به شهری پر ازغم و نوای گلپونههای وحشی دشت امیدم، خوانده شده توسط ایرج بسطامی همان خوانندهای که با مرگش همزمان با زلزله بم شناخته شد.
براساس دادههای مرکز ملی اطلاعات زمینلرزه و پایگاه دادههای دانشگاه هاروارد ، رخداد زمینلرزه ۵ دی ۱۳۸۲ بم ناشی از حرکت گسل بم بوده و ساز وکار ژرفی آن از نوع امتدادلغز راستگرد با مولفه کوچک شیب لغز فشارى بوده است، ازطرفی، بررسی لرزهخیزی تاریخی در بم نشان میدهد که هیچ زمینلرزه تاریخی در محدوده این شهر گزارش نشده است، چرا که تا قبل از رخداد زلزله ۵ دی ۱۳۸۲، ارگ بم با بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت تاریخی سالم باقی مانده بود، بنابراین به نظر میرسد که این منطقه با یک نبود لرزهای روبه رو بوده است که این نبود لرزهای با رخداد زلزله مخرب ۵ دی ماه در راستای گسل بم به پایان رسید.

از جمله دلایل تلفات این زلزله که در آمار رسمی و غیررسمی تا ۳۵ هزار و حتی ۵۰ هزار نفر اعلام شد میتوان به قدرت زلزله، نزدیکی کانون زلزله به شهر در ۴ کیلومتری آن، تعطیلی جمعه و ساعت خواب مردم و نیزعمق کم محل زلزله که ۸ کیلومتری از سطح زمین اعلام شد، ذکر کرد.
اکنون ۲۲ سال ازآن زلزله مهیب میگذرد، اما در تقویم ذهن تمام کرمانیها آن روز وحشتناک ماندگار شده است، روزی که تمام هستی یک شهر به یک باره به تلی از خاک تبدیل شد و بم علی رغم تلاش ها همچنان در زیر ظاهر مرتب شده اش غمی به وسعت تاریخش دارد، همان تاریخی که نخل ها در تمام فصول آن مشترک هستند نماد ایستادگی و صبوری و بمی ها زنده ماندند و زیر اشک های پنهان و شبانه شان نخل ها را آب دادند و قصه و درد دل ها برایش گفتند و خرماها را صادرکردند تا جهان کامش شیرین شود حتی با تلخی کام مردم بم.

اما اکنون که ایام شهادت بزرگ مردکرمانی، فرمانده مقاومت سردار شهید سلیمانی است خوب است یادی کنیم از آن مرد بزرگ که در میدان حادثه همیشه جلوتر از دیگران بود وبیخود نیست که به او مرد میدان می گفتند.
مدیریت بی نظیر حاج قاسم سلیمانی درآن زلزله و انتقال مجروحان با پروازهای فوق العاده و نیزمدیریت امدادرسانی درون شهری و نظارت بر اوضاع نابسامان شهری که به تازگی داغدار شده بود، درمیان اتفاقات زلزله دی ماه بم کمتر دیده شده است.
حضور شهیدان بزرگی، چون حاج احمد کاظمی فرمانده وقت نیروی هوایی سپاه و سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در سامان دهی و اعزام سورتی پروازهای فوق العاده و انتقال مجروحان به بیمارستانهای بزرگ کشور از خاطره مردم بم نخواهد رفت.
به گفته پیروز حناچی که آن زمان معاون وزیر مسکن وشهرسازی بود، اگر مدیریت و درایت این دو سردار شهید نبود آمار کشتهها چندین هزار نفر بیشتر میشد و خیلی از مجروحان شاید معلولان امروز بم می شدند.
هرچند که زخمی ها ومعلولیت های سوغات آن زلزله مهیب برای بم بود اما اجبارا بم برخاست و زندگی کرد حتی با تلخ کامی؛ چرا که زندگی مردم کویر با سختی درهم آویخته است و بمی های مهربان زندگی را بارنج زندگی کردند و نخلها را زنده نگه داشتند.