همکاری اقتصادی دو کشور تحریم شده ایران و ونزوئلا، علاوه بر همگرایی سیاسی و تامین منافع اقتصادی، مفاهیم و پیام‌های متفاوتی را فراتر از این دو کشور در بر دارد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ایران ۵ کشتی را برای ارسال سوخت به ونزوئلا اعزام کرده است که دو کشتی «فورچون» و «فارست» به مقصد رسیده اند و نفتکش سوم تا فردا (چهارشنبه) قرار است وارد ونزوئلا شود. ورود کاروان کشتی‌ها با پرچم ایران به حیاط خلوت آمریکا توجه مقامات و رسانه‌های غربی را به خود معطوف کرده و از طرفی در ونزوئلا هشتگ «تشکر ایران» را به بالا آورده است.

اتحاد اقتصادی علیه تحریم‌های آمریکا

سوال اول این است که ایران چرا این کشتی‌ها را به ونزوئلا فرستاده است. گفته می‌شود که این کشتی‌ها حامل یک و نیم میلیون بشکه سوخت (بنزین و مکمل ها) هستند. در اصل تحریم‌های آمریکا، کاراکاس را مجبور به واردات بنزین کرده است. ایران هم در پی گسترش بازار‌های صادراتی خود است و در اصل با این تیر دو نشان را هدف رفته است؛ منفعت اقتصادی و تقویت روابط سیاسی با همسایه «حرف گوش نکن» آمریکا. الان ونزوئلا بنزین می‌خواهد و ایران پول را. یکی از ویژگی‌های مشترک این دو کشور این است که هر دو تحت تحریم‌های آمریکا هستند.

آمریکا علاوه بر اعمال کلکسیونی از تحریم‌ها علیه ایران، حدود بیش از ۱۰ سال پیش ایران را تحریم بنزینی کرد. هدف هم مشخص است. واشنگتن هم به دنبال براندازی در تهران است و هم در کاراکاس. آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که بنزین یکی از کالا‌های موثر و راهبردی در سطح اجتماعی در هر کشوری از جمله ایران و ونزوئلا هست. به همین دلیل با این اقدامات به دنبال شورش‌های اجتماعی و تغییر سیستم در این کشور‌ها هستند. اما ایران طی سال‌های گذشته در مقابل سلاح تحریمی آمریکا ایستاد و به ویژه با توسعه پالایشگاه ستاره خلیج فارس توانست توطئه بنزینی آمریکا را خنثی کند. می‌گویند «زخمی که تو را نکشد، تو را قوی‌تر خواهد کرد». ایران هم از این فشار استفاده بهینه کرد و از کشوری وارد کننده به صادر کننده تبدیل شد و الان می‌تواند به کشوری در آنسوی دنیا بنزین را صادر کند.

شکستن تحریم‌ها و نادیده انگاشتن هشدار‌ها

هر چند اقدام ایران در ارسال سوخت برای ونزوئلا یک اقدام تجاری قانونی بر اساس موازین بین المللی هست، اما در تعارض با میل و خواسته آمریکاست. به همین دلیل آمریکایی‌ها طی یکی دو هفته با توپ پر به تهدید ایران آمدند تا شاید ایران از ارسال کشتی‌ها به مقصد منصرف شود. این امر با پشتوانه سنگین تبلیغات رسانه‌ای هم همراه شده بود تا بر حساسیت موضوع بیفزاید. اما اصرار ایران بر مقاومت در برابر تهدیدات آمریکا، مهر باطلی بر بازدارندگی این هشدار‌های واشنگتن زده و در نهایت منجر به شکست هیمنه سیاسی آمریکا و همچنین تابوی تحریم‌های آمریکا بخصوص در منطقه دریای کارائیب شد که مدت‌ها است رسانه‌ها از تقویت حضور نظامی واشنگتن در آن سخن می‌رانند. با این توضیح که جهان فهمید با مقاومت برابر آمریکا می‌توان تحریم هایش را نیز ناکارآمد کرد و آمریکا را در تماشای نقض تحریم هایش انگشت به دهان باقی گذاشت.

تقویت بازدارندگی راهبرد مقاومت فعال ایران

اما نکته مهم بازدارندگی موجود در هشدار‌های ایران بود که باعث شد آمریکا برای تصرف و توقیف کشتی‌ها نتواند وارد عمل شود. مدتی است که مقاومت فعال ایران باعث باورپذیر شدن هشدار‌های ایران در جهان غرب شده است. سرنگونی پهپاد آمریکایی که به حریم هوایی ایران در خلیج فارس تعرض کرده بود تا حمله موشکی به پایگاه الاسد در عراق مواردی بودند که نشان دادند ایران در عمل به هشدار‌ها جدی است. سابقه توقیف کشتی ایران توسط انگلیسی و توقیف کشتی انگلیسی «استنا ایمپرو» که به دلیل نقض قوانین دریایی توسط ایران توقیف شده بود، مزید بر علت شد که هشدار‌های تهران برای واشنگتن باورپذیر بوده و بازدارنده باشد. به خوبی مشخص است که دولت آمریکا از این هراس داشت که در فاصله چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری در این کشور، در دام یک رسوایی جدید بیفتد. از این رو، یکی از درس‌های این ماجرا این است که مقاومت فعال علاوه بر منافع سیاسی، منافع اقتصادی را نیز تامین و تضمین می‌کند.

جبهه مشترک تحریم‌شده‌ها علیه تحریم‌های اقتصادی

این ماجرا الگویی را برای کشور‌های دیگر نیز پیش رو می‌گذارد مبنی بر اینکه کشور‌های تحریم شده یا مغضوب آمریکا می‌توانند با همگرایی، تحریم‌ها و فشار‌های اقتصادی آمریکا را به مرور ضعیف‌تر کنند. پیگیری جدی‌تر مدل مقاومت فعال ایران می‌تواند جهان را به مرور از شر زورگویی اقتصادی آمریکا رها کند. کشور‌هایی که اهداف سیاسی مشترک دارند می‌توانند با همکاری اقتصادی، محدودیت‌های بیشتری برای آمریکا در ایجاد محدودیت برای خودشان ایجاد کنند. این همان گفتمان تهران است که فشار را با فشار جواب می‌دهد، نه با تسلیم.

قدرت نمایی در حریم ممنوعه آمریکا

ریسا گرایس تارگو، کارشناس موسسه مطالعاتی اوراسیا می‌گوید: «این امری قابل توجه و برجسته است که ایران تا این اندازه مطمئن است که دولت ترامپ بر سر راهش قرار نخواهد گرفت، و اینکه ایران ریسک می‌کند و وارد حوزه نفوذ سنتی آمریکا می‌شود.»

این اقدام اخیر ایران علاوه بر حصول منافع اقتصادی و دور زدن تحریم ها، حائز اهمیت سیاسی نیز هست. تردد کشتی‌های ایرانی، نه در خلیج فارس، بلکه در حیاط خلوت آمریکا پیام‌های خاص خود را به غرب، حامیان فشار حداکثری و افراد مرعوب تهدید‌ها و فشار‌های آمریکا دارد. ایران در اصل، الگوی جدیدی از همکاری‌های بین المللی را به نمایش گذاشته است که در صورت استفاده سایر کشور‌ها می‌تواند، گام مهمی در استقلال اقتصادی دنیا به شمار آید. به ویژه که این گام همراه با اقتدار سیاسی در همسایگی آمریکا برداشته شده است. پس کشور‌های دیگر نباید از برداشتن این گام‌ها در سایر نقاط دنیا بترسند.

مقاهیم اقتصادی اقدام اخیر ایران

ایران با این کار تحریم‌های آمریکا را نادیده گرفت، سپس معامله‌ای مستقل از دلار آمریکا انجام داد و مهمتر از همه به جای صادرات نفت خام، به صادر کردن فرآورده‌های نفتی روی آورد که هم به لحاظ اقتصادی اقدامی بهینه‌تر است و هم این که ظرفیت آن برای دور زدن تحریم‌ها، در مقایسه با نفت، خام به مراتب بالاتر است.

فشار حداکثری آمریکا به جای تسلیم، با مقاومت فعال یا به عبارتی مقاومت حداکثری ایران مواجه شده است. زمانی که ایران یا هر کشور دیگری مانند کره شمالی به سمت مذاکره با آمریکا رفته‌اند، با زیاده خواهی و دبه واشنگتن مواجه شده اند. اما هر زمان گزینه مقاومت فعال بوده، آمریکا و شرکایش عقب‌نشینی کرده‌اند. تصمیم کره شمالی برای تقویت بازدارندگی هسته‌ای نیز نمونه دیگری برای راهبرد مقاومت در برابر آمریکاست. اما ایران تلاش کرده است که از پله مقاومت سیاسی و امنیتی فراتر رفته، و با مقاومت اقتصادی منافع و نیاز‌های مالی خود را نیز تامین کند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.