با شکست فاجعه بار برابر پیکان،

درس ریاضی که ذوب آهن به ما داد

خیلی‌ها اعتقاد دارند ریاضی در زندگی واقعی به درد آدم نمی‌خورد و هرچه در مدرسه یاد گرفته اند باید بگذارند لب طاقچه؛ اما ذوب آهن این فصل با عملکرد سینوسی اش ثابت کرد که اتفاقاً می‌شود ریاضی را در متن زندگی هم مشاهده کرد.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، فاجعه شکست شب گذشته ذوب آهن برابر پیکان ته جدولی، آب سردی بود که دوباره بر پیکر فوتبال دوستان اصفهانی ریخته شد. البته که آنقدرها این عملکرد ناامید کننده دور از انتظار نبود. عواقب سرمربی گری چهار نفر در طی یک فصل را هر فوتبال دوستی خوب می فهمد. بازیکنانی که باید هر چند هفته با تفکرات متفاوتی تمرین کنند ، مشخصاً هیچ ذهنیت درستی ندارند و دست آخر در میانه میدان، همان جایی که باید خودشان را ثابت کنند، نه به پیکان و پیکانی ها بلکه به خودباوری شان که به صفر میل می کند، می بازند.

ذوب آهن که داشت با رادو به سمت روزهای خوب حرکت می کند، به یکباره اسیر کرونا شد. رادولوویچ رفت و گفت که دیگر بعید است به ایران بازگردد چون شرایط کرونا به او اجازه نمی دهد. ذوب آهنی ها تا مدت ها منتظر او ماندند و انگار که فقط به فکر دعوای قانونی باشند تا شرایط تیم، بجای معرفی یک مربی خوب یا حتی اعتماد به استکی که اتفاقاً از بطن ذوب آهن هم هست، به این دل بستند که چطور اگر بعداً وارد محکمه شدند، دست آخر از آن پیروز خارج شوند.

بعد از مدت ها کش و قوس فراوان، رادو نیامد و اتفاقاً مدیران ذوب آهن هم به محاکمه دل بستند. به فاصله چند روز، لوکا بوناچیچ که شاید کمتر کسی دیگر حاضر بود نیمکت تیمش را در اختیار او قرار دهد، به ذوب آهن آمد. مربی که بارها و بارها در ایران تیم عوض کرده و به زعم عده ای قرار بود در هشت بازی برای ذوب آهن معجزه کند، اما در همان گام اول با شکست بدی روبرو شد.

سبزقبا پوشان (عبارتی که منصوریان خیلی برای تیمش استفاده می کرد) که از اول فصل هم بارها و بارها از نداشتن یک دروازبان خوب رنج می بردند، دست به دامن خلیل شدند. دروازبانی پنج میلیاردی که در بازی اولش سه گل دریافت کرد و از اتفاق یک گل به خودی هم زد.

البته که منصفانه نیست در یک بازی انتظار داشته باشیم بوناچیچ معجزه کند یا خلیل بیاید و یک کلین شیت با بیست سیو ثبت کند. هر مربی، چه بوناچیچ باشد و چه گواردیولا، حداقل به یک نیم فصل نیاز دارد تا بتواند ذهنیت خودش را در تیم پیاده سازی کند. بوناچیچ نمی تواند یک شبه بیاید و یک تیم رویایی از ذوب آهن سرخورده این روزها بسازد.

گل خوردن های خلیل هم آنچنان بر گردنش نیست و بغیر از صحنه گل بخودی، دفاع ذوب آهن آنقدر آشفته بود که خلیل بهانه ای برای گل خوردن هایش داشته باشد. دروازبانی که کیفیت بالایی دارد اما مسئله این است که مشخص نیست از ابتدای فصل چه بر سر دروازبان های ذوب آهن آمده. انگار ذوب آهنی ها در این مورد هم آنجا که نباید را نشانه رفته اند و بجای بررسی مربی دروازبان ها یا شرایط تمرین، فقط مهره ها را عوض می کنند بلکه یک نفر بیاید و هزاران اشتباه دفاع ذوب را جبران کند.

مسئله انتقاد این یادداشت اصلاً درباره اشخاص نیست، درباره تصمیم هاست! تصمیم هایی که به نظر می رسد قرار نیست به این زودی ها حال و روز ذوب آهن را بهتر کنند. تصمیم هایی که اگر درست و به موقع اتخاذ نشوند، ممکن است به قیمت سقوط آزاد سبزپوشان اصفهانی به دسته پایین تر تمام شود.

 

 

انتهای پیام/ش

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.