علامه امینی در دفاع از اعتبار حدیث غدیر موارد زیادی که از سوی پیشوایان دینی، عالمان و حتی رجال سیاسی همچون مامون عباسی، به این حدیث استشهاد شده را منعکس ساخته است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شناخت واقعه غدیرخم و اتفاقاتی که در آن اجتماع بزرگِ پس از حجةالوداع گذشت، بی‌تسلط بر منابع و کاوش در متون مذاهب مختلف اسلامی، ممکن نیست. تحقیقی که مبتنی بر یک متن یا دیدگاه‌های یک گروه باشد، اگرچه ارزشمند است، اما نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند.

چنین رویکردی، البته با «ان‌قلت»‌های فراوان روبه‌رو خواهد شد. مرحوم علامه امینی که رضوان خداوند بر او باد، با چنین نگاهی گام در مسیر نگارش کتاب عظیم‌الشأن «الغدیر» گذاشت؛ گامی بلند برای شناساندن عمیق و عینی این رویداد بزرگ به همه مسلمانانی که تشنه شناخت حقیقت هستند. آن بزرگمرد، برای جمع‌آوری اسناد و روایات مربوط به واقعه غدیرخم، چهارگوشه جهان اسلام را درنوردید و رنج و دشواری جانکاه فیش‌برداری‌ها را به جان خرید؛ چه شب‌ها که تا صبح، زیر نور یک شمع، بیدار ماند، سرما و گرما را تحمل کرد و مجموعه‌ای گرد آورد که جاودانه شد.


بیشتربخوانید


کتاب ارجمند «الغدیر»، مجموعه‌ای کامل و جامع از روایات و احادیثی است که در کتاب‌های معتبر همه مذاهب اسلامی، یافت می‌شود. در سلسله راویان احادیث درج‌شده این کتاب، می‌توان نام ۱۱۰ صحابه پیامبر اکرم (ص)، ۸۴ نفر از تابعین و ۳۶۰ تن از محدثان برجسته جهان اهل‌سنت را مشاهده کرد. اینک، در آستانه عید بزرگ غدیر، نیکوست که یاد آن رویداد سترگ را با روایت علامه امینی در «الغدیر» زنده و شما خوبان همراه را به مهمانی پرشکوه آن دعوت کنیم. آن‌چه در پی می‌آید، فراز‌هایی از این کتاب ارزشمند درباره وقایع روز غدیرخم است.

باید تاریخ را دوباره خواند
«تمام اقوام و ملل جهان، از هر طبقه، به تاریخ محتاج‌اند و این انگیزه در تمام طبقات و در هر قوم و ملت، بدون کم و کاست وجود دارد و هیچ مذهبی از مذاهب مسلمین، نیازش به تاریخ کمتر از دیگری نمی‌باشد؛ منتها هر صنفی، مقصود خود را از تاریخ می‌جوید و هر گروهی، هدف مخصوص به خود را تعقیب می‌کند. تاریخ گمشده هر دانشمند، مطلوب هر هنرمند، سرمایه اهل تتبع و تحقیق، مورد علاقه هر متدین، مقصد هر سیاستمدار و هدف هر ادیب است. بالجمله تاریخ، مورد احتیاج تمام جامعه بشری است. اکنون، باید دانست که تاریخ [قابل اعتنا]، با این ارتباط و پیوستگی که با تمام مقاصد و اغراض کلیه طبقات دارد، آن تاریخی است که صحیح و مبتنی بر حقایق و واقعیات [نوشته شده]باشد. آن تاریخی که بازیچه اغراض گوناگون قرار نگرفته و تمایلات دسته مخصوص و مقاصد مغرضانه و خودخواهانه گروه خاصی، در تدوین آن راه نیافته باشد.

واقعه تاریخی «غدیرخم» از جمله مهم‌ترین موضوعات تاریخی در جهان اسلام است. زیرا این واقعه مهم، با بسیاری از برهان‌های قاطعه، مبنا و اساس مذهب کسانی است که از آموزه‌های خاندان پیغمبر اسلام (ص) پیروی می‌کنند که شامل میلیون‌ها نفر از نفوس مسلمانان است.

راویان غدیرخم
«برای مورخان مقدور و میسر نخواهد بود که بر سند و مدارک این قضیه [یعنی واقعه «غدیر خم»]طعنی وارد کنند و یا آن را ضعیف بشمارند. زیرا با آن جهد و مشقتی که پیغمبر (ص)، در کیفیت زمانی و مکانی ابلاغ این امر، در روز غدیرخم، بر خود هموار فرمود، وقوع این قضیه طوری است که حتی دو نفر هم در آن اختلاف ندارند. هر چند، به علل اغراض و شائبه‌هایی که بر افراد آگاه و بینا پوشیده نیست، در مدلول و مفاد آن تشکیل اختلاف داده‌اند. [از همین رو]اینک به ذکر برخی از مورخانی که واقعه غدیرخم را در آثار و کتاب‌های تاریخی خود ثبت کرده‌اند، مبادرت می‌ورزیم: بلاذری (در کتاب انساب الاشراف)، ابن قتیبه (در کتاب «المعارف» و «الامامه و السیاسه»)، طبری (در کتابی که به صورت ویژه در این باره تألیف کرده است)، ابن زولاق لیثی مصری (در تالیف خود)، خطیب بغدادی (در کتاب تاریخ خود)، ابن عبد البر (در کتاب الاستیعاب) و غیر این‌ها از مشاهیر فن تاریخ.

این از نظر علم تاریخ و شأن مورخ و، اما فن حدیث؛ در این فن نیز موضوع استدلال، به همان روشی که در علم تاریخ بیان شد، بی‌کم و کاست وارد است؛ زیرا محدث نیز، به هر جانب و هر دسته از حدیث، با توسعه‌ای که در دامنه آن وجود دارد، توجه کند، روایات صحیح و مستند خواهد یافت که مُشْعَر بر این مزیت و تقدم برای، ولی دین، علی علیه السلام، می‌باشد؛ به طوری که هر طبقه از طبقه قبل از خود، این حدیث را دریافت کرده است تا دور منتهی می‌شود به طبقه صحابه؛ یعنی آنان که خود [در «غدیر خم»]حضور داشته و این خبر را از منبع وحی شنیده‌اند.

با چنین کیفیت، اگر محدث از ذکر چنین حدیثی که تا این حد از اهمیت و عظمت را واجد است، اهمال یا غفلت کند، از ایفای حق امت اسلامی کاسته، مسلمانان را از روایتی دست‌اول از رسول خدا صلی ا... علیه و آله، محروم و بی‌نصیب کرده و از راه یافتن به شاهراه روشنی که پیغمبرشان راهنمایی فرموده، باز داشته است. اکنون [در این مقدمه]نام برخی از محدثان بزرگ را که راوی واقعه «غدیر خم» هستند، نقل می‌کنیم: ابوعبدا... محمد بن ادریس شافعی (پیشوای مذهب شافعی، طبق مذکور در «النهایه» ابن اثیر)، احمد بن حنبل (پیشوای مذهب حنبلی، در کتاب‌های «مسند» و «مناقب»)، ابن ماجه (در کتاب سنن)، ترمذی (در کتاب صحیح)، نسائی (در کتاب خصایص) و غیر این‌ها از محدثان بزرگ اهل‌سنت.»

روایت آن روز پرشکوه
«رسول خدا (ص)، در دهمین سال هجرت، آهنگ زیارت خانه خدا را فرمود. پس از آن‌که رسول خدا (ص) مناسک حج را انجام دادند، با جمعیتی که همراه آن حضرت بودند، آهنگ بازگشت به مدینه فرمودند. وقتی به غدیرخم که در نزدیک جحفه است، رسیدند، جبرئیل امین فرود آمد ‏و از طرف خداوند، آن حضرت را امر کرد که علی (ع) را به ولایت و امامت معرفی و منصوب فرماید و آن‌چه درباره پیروی از او و اطاعت اوامر او از جانب خدا بر خلق واجب آمده است، به همگان ابلاغ فرماید. در این هنگام، آن‌ها که از آن مکان گذشته بودند، به امر پیغمبر بازگشتند و آن‌ها هم که در دنبال قافله بودند، رسیدند و در همان‌جا متوقف شدند. رسول خدا (ص)، پس از فراغت از نماز، در میان گروه حاضران، بر محل مرتفعی که از جهاز شتران ترتیب داده بودند، قرار گرفت و آغاز خطبه فرمود: حمد و ستایش مخصوص ذات خداست. یاری از او می‌خواهیم و به او ایمان داریم و توکل ما به او است و از بدی‌های خود و اعمال ناروا، به او پناه می‌بریم.

آن‌گاه فرمود: آیا نه این است که شما به یگانگی خداوند و این‌که محمد بنده و فرستاده اوست، گواهی می‌دهید و به این‌که بهشت و دوزخ و مرگ و قیامت، تردید ناپذیر است و این‌که مردگان را خدا بر می‌انگیزد و این‌ها همه راست و مورد قبول شماست؟ همگان گفتند: آری؛ به این حقایق گواهی می‌دهیم. پیغمبر (ص) فرمود: خداوندا! گواه باش. آن‌گاه ادامه داد: پس از درگذشت من، با دو یادگار گران‌بها و ارجمند که در میان شما می‌گذارم، چگونه رفتار می‌کنید؟ در این موقع، یکی در میان مردم بانگ برآورد که یا رسول ا...! آن دو چیز گران‌بها و ارجمند چیست؟ فرمود: آن‌که بزرگ‌تر است، کتاب خداست؛ بنابراین، آن‌را محکم بگیرید و از دست ندهید تا گمراه نشوید و آن دیگر، اهل بیت من می‌باشد و همانا خدای مهربان و دانا مرا آگاه فرمود که این دو، هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض [کوثر در بهشت]بر من وارد شوند. سپس دست علی (ع) را گرفت و آن را بلند کرد و مردم او را دیدند و شناختند. آن‌گاه فرمود: هر کس که من مولای اویم، علی مولای او خواهد بود. این سخن را سه بار و بنا به گفته احمد بن حنبل، پیشوای حنبلی‌ها، چهار بار تکرار فرمود.»

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.