روایتی مادرانه از مادری که استورای در وجودش موج می زند

بی بی کبری مادری را به زیبایی معنا کرده که عشق مادرانه اش را در دوبخش روایت میکنیم.

روستای کامرود شهرستان سرایان روستایی کوچک است که از انسان هایی بزرگ میزبانی می کند.

به مناسبت هفته دفاع مقدس و برای روایتی مادرانه از بی بی کبری سری به این روستا زدیم.

بی بی کبری مادری است که قامتش خمیده، اما استواری در وجودش موج می‌زند.

روایت اول دامان شهید پرور این مادر است که دو شهید تقدیم جمهوری اسلامی کرده است و نجوای مادرانه اش با مهدی و علی اکبر گویای دلتنگی ۳۹ ساله اویند.

این مادر در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بیرجند، میگوید : اینقد عشق خدا و انقلاب در دل این دو پسر بود که فقط خدا می داند ، فرزندانم در منطقه ممتاز بودند و خدا آنها را قبول کرد.

بی بی کبری گفت : علی اکبر که شهید شد مهدی هم که ۱۷ ساله  بود هوای جبهه کرد ، او تاب نداشت و می گفت برادر من شهید شده باید بروم تا اسلحه اش روی زمین نماند.

بی بی کبری جز برای رفتن سر مزار شهیدانش از خانه خارج نمی شود و آنجا تنها چیزی که به شهیدان میگفت این بود که شهیدانش صبر را از خداوند برای او بخواهند.


بیشتر بخوانید


اما روایت دوم بی بی کبری و مهر مادرانه و صبوری هایش را

دختری دارد  که نامش شهربانو است و ۳۷ سال است دچار معلولیت جسمی حرکتی است و قادر به هیچگونه حرکتی نیست.

این مادر میگفت : دومرتبه از بهزیستی آمدند تا شهربانو را ببرند ولی من قبول نکردم.

 بی بی کبری ادامه داد : شهربانو اینجا باشد بهتر است و تا زمانی که زنده ام و میتوانم خودم از شهربانو پرستاری می کنم.

رابطه شهربانو و بی بی کبری تنها رابطه مادر و فرزندی نبود بلکه رابطه عاشق و معشوق است او از خدا می خواست سالم باشد تا بتواند از او نگهداری کند.

روایت بی بی کبری روایت بسیاری از مادرانی است که زینب گونه به ما درس صبر و پایداری دادند.

انتهای پیام/ک

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.