علی لندی که برای نجات جان مادر و خواهر یک شهید به دل آتش زده بود جان خود را از دست داد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، علی لندی که برای نجات جان مادر و خواهر یک شهید به دل آتش زده بود جان خود را از دست داد.

قبل از علی هم مادر شهید به دلیل شدت سوختگی جان سپرد. علی آرزو داشت به سفر کربلا برود و حالا در آستانه اربعین حسینی به دیار باقی شتافت.

علی لندی در حادثه آتش سوزی جان خود را از دست داد.علی لندی برای نجات جان دو زن به دل آتش زد.

دو زن که علی لندی برای نجات آنها به دل آتش زد مادر و خواهر یک شهید بودند. قبل از فوت علی لندی، مادر شهید که علی لندی اقدام به نجات او کرده بود فوت کرد.

آرزو داشت داشت حسینی باشد تا بتواند مسافر کربلا شود. علی خیلی خوب می دانست که کربلایی بودن ،به رفتن نیست؛ به شدن است.

برای همین هم بود که برای نجات جان مادر پیر و خواهر یک شهید به دل آتش زد.


بیشتربخوانید: 


اما نه عمر علی به این دنیای فانی بود و نه عمر مادر شهید.

هر دو در آستانه اربعین حسینی، به ابدیت پیوند خوردند.

ناگفته هایی از زندگی علی لندی پسر فداکار ایذه ای / فقط خواهر شهید زنده ماند

ابراهیم عزیزی که در ۲۸ اسفند ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

ناگفته هایی از زندگی علی لندی پسر فداکار ایذه ای / فقط خواهر شهید زنده ماند

علی لندی جان مادر و خواهر یک شهید را نجات داد

۱۸ شهریور بود که فریاد‌های مادر ۸۵ ساله و خواهر شهید ابراهیم عزیزی، علی لندی را متوجه وقوع آتش سوزی در خانه آن‌ها کرد.

علی که آن روز مهمان خانه خاله اش در شهر ایذه بود، وقتی هنگام گذر از کوچه متوجه حادثه شد، بی درنگ برای کمک به مادر و دختر به خانه آنها رفت.

یک گاز پیک نیکی شعله ور شده بود و علی آن را برداشت و از مادر و دختر دور کرد اما ناگهان با شعله های آتش تمام بدن علی گر گرفت.

عموی علی لندی گفت:«حادثه آتش سوزی در نزدیکی هلال احمر ایذه و در خانه همسایه دیوار به دیوار اتفاق افتاده بود. آن روز قبل از اینکه ماموران آتش نشانی از راه برسند علی برای کمک به مادر و دختر به خانه آنها رفته بود. یکی از همسایه ها یک پتو برای خاموش کردن آتش آورده بود که آن را هم به یکی از خانم ها داده بود.»

ایوب لندی در ادامه گفت: «مادر و دختری که علی اقدام به نجات آنها کرد،مادر و خواهر شهید ابراهیم عزیزی بودند. مادر 85 ساله شهید حدود سه روز بعد از حادثه به دلیل شدت سوختگی جان خود را از دست داد.اما خواهر شهید بهبود پیدا کرد و مرخص شد.»

علی آرزو داشت به کربلا برود

وصف فداکاری علی از همان روزهای اول بعد از حادثه خبرساز شد. دست های کسانی که خبر را می خواندند برای طلب سلامتی علی لندی به سوی درگاه خدا بلند شده بود.

وزیر کشور به این خبر واکنش نشان داد و نماینده وولی فقیه استان و عده ای دیگر از مسئولین به عیادت علی لندی رفتند.

عموی علی در مورد روزهایی که علی در بستر بیماری بود گفت:«وقتی آقای موسوی نماینده ولی فقیه به عیادت علی آمد، از او پرسید چه آرزویی داری و علی گفت آرزو دارم به کربلا بروم. علی همیشه دلش می خواست روزی مسافر کربلا شود.چند بار که من و برادرانم به کربلا رفته بودیم به ما می گفت که یک بار او را هم همراه خودمان ببریم. من به او می گفتم باید حسینی شوی تا بتوانی با ما بیایی.بعد از حادثه وقتی در بستر بیماری بود به من گفت حالا دیگر حسینی شده ام؟»

نزدیک اربعین است و کاروان زائران امام حسین راهی زیارت هستند. درست در همین روزهاست که روح علی هم به خاطر فداکاری اش آسمانی شد و خانواه او از اینکه او نتوانست امام حسین را زیارت کند و به آرزویش نرسید دل سوخته هستند.

عموی علی در اخر گفت:«علی ورزشکار بود.کشتی می گرفت و رزمی کار می کرد.او پسر خیلی شجاعی بود.»

منبع:رکنا

انتهای پیام/

برچسب ها: علی لدنی ، نوجوان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۴۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ASAL
۱۶:۱۷ ۲۹ فروردين ۱۴۰۱
سلام بچها خیلی گناه داشته
Iran (Islamic Republic of)
غزل
۱۲:۱۶ ۰۶ اسفند ۱۴۰۰
خیلی غم انگیزبود
Iran (Islamic Republic of)
مادر علی
۱۳:۳۵ ۲۶ بهمن ۱۴۰۰
خدا کمکمت در ۳
Iran (Islamic Republic of)
شهرزاد
۱۶:۰۱ ۲۰ دی ۱۴۰۰
من هم یک نوجوان ایرانی هستم.
واقعا شحاعت میخواد که برای نجات دو نفر از خودت بگذری و با رشادت تمام وارد دل آتش بشی.
خوشا به حال پدر و مادرشون که همچین پسر شجاع و با غیرتی تحویل جامعه دادند.حتما چقدردل کندن از پسرشون براشون سخته، من هم داغ عزیز خیلی دیدم اما به نظرم داغ تمام وجودت ، تمام زندگی ات ، پاره وجودت، خیلی سخت تره
ما الان اگه یه شب تب کنیم میبینیم که پدر و مادمون چقدر نگران ما میشن چه برسه به این........
خدا به پدر و مادرشون و نزدیکان شون صبر بده.
انشاا... هیچکس داغ عزیز نبینه.


شهرزاد هستم13سالمه
Iran (Islamic Republic of)
ایرانی
۰۳:۲۵ ۰۵ آذر ۱۴۰۰
تسلیت میگم به پدر و مادر علی لندی عزیز مادر علی خیلی برای علی اشک ریختم اما هنوز دلم آروم نمیشه این بچه خیلی چهرش معصوم و پاکه جیگرم کباب شد براش
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۳:۰۱ ۰۵ آذر ۱۴۰۰
علی اندی عزیز از روزی که این خبر روشنیدم هر وقت که عکس تو رو بینم نمیتونم جلوی اشکامو بگیرم انگار سالها میشاختمت چقدر خدا تورو عزیز کرده محبتت تو دل همه مردم ایرانه خدا به مادرت صبر بده غم بزرگیه از دست دادن چنین پسرعزیزی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۲۷ ۱۹ آبان ۱۴۰۰
سلام من یه دختر 15ساله هستم شهید علی لندی هم 15سال داشت من وقتی برای اولین بار خبر شهادتش رو شنیدم خیلی خیلی گریه کردم وقتی به این فکر میکنم
که اون بدون اینکه فکر بکنه رفت که اون مادر و دختر رو نجات بده از خودم خجالت کشیدم من اطمینان دارم که اگر بجای علی لندی من اونجا بدوم بعید میدونم میرفتم و اون مادر و دختر رو نجات میدادم هم برای اینکه میترسیدم هم اینکه ممکن بود خودم بسوزم
اما در کل دیگه نمیخوام برای علی لندی گریه کنم و غصه بخورم چون میدونم اون جاش عالیه و الان دیگه حسینیه و ممکنه خدا بهش اجازه بده که بره کربلا و به آرزوش برسه میخوام یه کلمه به مادر علی لندی بگم
مادر علی خواهش میکنم غصه نخور و انقدر گریه نکن اطمینان داشته باش که پسرت جاش خوبه و اینو بدون که پسرت مایه افتخار ملتش هست و برای ما هم یه نمونه نوجوان خوب و فداکار و ما ازش خیلی ممنونیم
Iran (Islamic Republic of)
مرسده
۰۰:۲۹ ۱۷ آبان ۱۴۰۰
عموی علی یعنی همه ی اینایی که میرن کربلایی حسینی ان؟؟؟؟ آخه این چه حرفیه پس شمر زودتر از همه حسینی شد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۱۰ ۱۵ آذر ۱۴۰۰
سلام
Iran (Islamic Republic of)
فرناز
۱۳:۰۳ ۱۰ آبان ۱۴۰۰
دل هممون و خون کرد هرچقدر براش گریه کردم دلم آروم نگرفت
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
ناشناس
۰۳:۲۷ ۱۱ مهر ۱۴۰۰
روحت شاد خداوند ب خانوادش صبر بده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۴۶ ۰۷ مهر ۱۴۰۰
علی جان روحت شاد و یادت گرامی ..شهید علی فداکار
Iran (Islamic Republic of)
ن
۲۳:۵۷ ۰۶ مهر ۱۴۰۰
آخی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۶ ۰۶ مهر ۱۴۰۰
علی جان
نمی توان در وصف کار بزرگی که کرده ای سخنی گفت
فقط میتوانم بگویم شهادتت مبارک
Iran (Islamic Republic of)
نیره
۱۵:۵۶ ۰۶ مهر ۱۴۰۰
منم جگرم آتش گرفت.خودم هم یه مادرم .اما چیزی که این روزا منو بیشتر سوزوند این باز خوردهای افراطی بود
اون پس یقینا ایثار کرد اما ای کاش مایادمون نره به جای قهرمان پروری بیهوده آموزش درست به بچه ها بدیم ...
که در چنین مواقعی چه برخوردی بکنند...نحوه برخورد با کپسول آتش گرفته یا اینکه اصلا ضرورت نداشت به کپسول محترق دست بزنه...
یا به دل آتش بزنه
آموزش خیلی مهمه...
Iran (Islamic Republic of)
رضا
۲۱:۲۳ ۰۵ مهر ۱۴۰۰
روحت شاد
آخرین اخبار