ایده نداشتن فرهادی در مقام نویسنده و سپردن اقتضائات فیلمنامه به فرهادی در مقام کارگردان، از آغاز فیلم شکل می‌گیرد.

باشگاه خبرنگاران جوان، محمود رضا فرقانی: "برای سینمای فرانسه افسوس می‌خورم که هیچ پولی ندارد و برای سینمای آمریکا افسوس می‌خورم که هیچ ایده‌ای ندارد. " این جمله ژان لوک گدار می‌تواند بهترین جمله برای توصیف فیلم قهرمان آخرین ساخته اصغر فرهادی باشد.

فیلم قهرمان در راهروی خلوت زندان آغاز می‌شود و میزانسن اُزُویی این پلان، تماشاچی علاقه مند به سینمای فرهادی را به یاد راهرو‌های دادگاه جدایی نادر از سیمین می‌اندازد. در سکانس بعدی، رحیم سلطانی شخصیت اصلی فیلم از زندان خارج می‌شود و قدم به مکان اسطوره‌ای نقش رستم می‌گذارد. فیلمبرداری روی دست این سکانس کمی به کارگردانی اثر لطمه می‌زند، اما بلافاصله دوربین روی دست به حرکت کرین تغییر می‌کند. همزمان با بالا رفتن رحیم از راه پله‌های داربست، دوربین زاویه Low Angle نسبت به کاراکتر پیدا می‌کند و نگاه قهرمان گونه کارگردان به شخصیت فیلم رونمایی می‌شود.

داربست و چوب‌های رنگ سفید شده، روپوش‌های سفید مرمتکاران، شال سفید دورگردن کاراکتر یاری رسان و پیراهن‌های سفید کاراکتر‌های این پلان با سناریوی طراحی شده برای نشان دادن معصومیت و پاکی این فضا و کاراکتر اصلی فیلم هماهنگی کامل دارد که تیزهوشی سرشار در کارگردانی و نشانه شناسی امیدوارکننده این اثر را نوید می‌دهد.

پوستر فیلم قهرمان

با پایان یافتن این سکانس و با جلوتر رفتن قصه، آهسته آهسته حفره‌های فیلم آشکار می‌شود. ضعف در فیلمنامه به کارگردانی اثر تسری پیدا می‌کند و به سردرگمی بازیگران در مواجهه با نقش خود منجر می‌شود و عملاً فیلم قهرمان را تجربه‌ای ضعیف‌تر و کسالت آورتر از فیلم فروشنده برای تماشاچی می‌کند.

اگر جنبش نئورئالیسم سینمای ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم را که تلاش داشت واقعیت را در روایت و فرم به تصویر بکشد تا مشکلات و رنج‌های طبقات فرودست جامعه را بیان کند شاخص قرار دهیم، ضعف فیلم به سرعت آشکار می‌شود و گنگ بودن فیلم برای بیان مشکلات این قشر جامعه آشکار می‌شود.

فیلمنامه فیلم قهرمان به اصول فیلمنامه نویسی و روایت عِلّی و معلولی پلات فیلمنامه پایبند نیست و تعمداً از طرف نویسنده نادیده گرفته می‌شود. شاید از این جهت فیلم قهرمان بهترین مثال برای ضرورت متفاوت بودن نویسنده و کارگردان در یک اثر باشد.

نویسنده فیلم قهرمان هیچ ایده جدیدی در مقام نویسندگی ندارد و تنها هدف نویسنده ارضای کارگردان برای فراهم کردن ملاک‌های حداقلی برای گفتن همان حرف‌های قبلی کارگردان است.

ایده نداشتن فرهادی در مقام نویسنده و سپردن اقتضائات فیلمنامه به فرهادی در مقام کارگردان، از آغاز فیلم و اولین مواجهه او با فرخنده شکل می‌گیرد. هیچگاه مشخص نمی‌شود چگونه رحیم با او آشنا شده و به چه دلیل اینقدر فرخنده با او همراهی می‌کند.

بازیگر زن فیلم قهرمان

غیبت کاراکتر همسر سابق رحیم در کل فیلم، این توقع را در بیننده ایجاد می‌کند که روایت همسر رحیم از ماجرا را بشنود و به سوالاتی که در ذهن تماشاچی ایجاد شده است از زبان همسر رحیم پاسخ داده شود. همسر سابق رحیم کجاست؟ علت جدایی رحیم از همسر سابقش چه بوده است؟ رابطه همسر سابق رحیم با برادرش که طلبکار رحیم است، چگونه است؟ چرا سیاوش فرزند رحیم، پیش مادر خود زندگی نمی‌کند؟

از طرف دیگر فرهادی در مقام کارگردان افکار و احیاناً محذوریت‌هایی در ذهن دارد و همین افکار و محذوریت‌ها زمینه تحکم به فرهادی در مقام نویسنده را فراهم می‌آورد. از این رو فرهادی در مقام کارگردان و گاهی حتی در مقام تهیه کننده ورود پیدا می‌کند و به فرهادی در مقام نویسنده دستور می‌دهد.

در سکانسی از فیلم، فرهادی در مقام تهیه کننده احساس می‌کند بیشتر از حدی که واقعیت دارد فضای داخل زندان را مثبت ترسیم کرده است. در این هنگام فرهادی تهیه کننده به فرهادی نویسنده دستور می‌دهد، سکانسی را تعبیه کند که این نقیصه برطرف شود. فرهادی در مقام نویسنده هم مجبور می‌شود برخلاف روند فیلمنامه، کاراکتری را خلق کند که هیچ ارتباطی با روند فیلم ندارد و تنها با حضور در دو پلان این هدف تهیه کننده فیلم را برآورده سازد.

اگر فیلم جدایی نادر از سیمین، چهارشنبه سوری و درباره الی اوج همکاری موفق فرهادی در مقام نویسنده و کارگردان باشد، فروشنده و قهرمان مثال‌های شکست خورده برای همکاری فرهادی در مقام نویسنده و کارگردان و حتی تهیه کننده است و بهترین مثال برای ضرورت متفاوت بودن دو جایگاه نویسنده و کارگردان در یک اثر سینمایی است.

از نیمه دوم فیلم به شکل عامدانه‌ای فرهادی در مقام کارگردان، فرهادی در مقام نویسنده را کنار می‌گذارد و فرهادی در نقش کارگردان و تهیه‌کننده سررشته کار را بر عهده می‌گیرد.

امیر جدیدی در فیلم قهرمان

درست از جایی که گره و تعلیق فیلم می‌تواند با یک سرچ ساده مثلا توسط نیروی انتظامی باز شود و تعلیق اصلی فیلم به پایان برسد و مشخص شود چه کسی سکه‌ها را تحویل گرفته است و همه سوء تفاهمات ناخواسته بر طرف شود، کارگردان باز هم به همان دلیلی که ذکر شد برای ادامه تعلیقی که از نظر فیلمنامه هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد تا پایان فیلم آن را ادامه می‌دهد. همین مسئله به شدت به بازی سارینا فرهادی در نقش نازنین و محسن تنابنده در نقش بهرام لطمه وارد می‌کند و این دو بازیگر در ادراک ماهیت نقش خود دچار سردرگمی می‌شوند و نمی‌دانند نقششان مثبت است یا منفی.

دخالت کارگردان آنقدر در فیلم گسترش می‌یابد که حتی به جای آهنگساز هم نقش آفرینی می‌کند. کارگردان راساً تصمیم می‌گیرد، موسیقی متنی را با تمهید کارگردانی خلق نماید. در سکانسی از فیلم وقتی رحیم در اوج استیصال از کنار مغازه فروش آلات موسیقی سنتی رد می‌شود، مغازه دار به صورت کاملاً تصنعی در حال نواختن سنتور است. کارگردان هم البته بلافاصله متوجه می‌شود این طراحی کارگردانی بسیار تصنعی است، مضاف بر اینکه فضای یأس و ناامیدی کاراکتر با موسیقی که از سنتور به گوش می‌رسد، تناسبی ندارد. به همین جهت بلافاصله تصمیم می‌گیرد صدای سنتور را فید کند.

در پایان بندی فیلم هم فرهادی در مقام کارگردان عامدانه مصمم است نقش فرهادی در مقام نویسنده را سرکوب کند و پایان فیلمش را آن طور که مطلوب فرهادی در مقام کارگردان است، رقم بزند. فرهادی در پایان فیلم موقعیتی را طراحی می‌کند و در آن رحیم با جعبه شیرینی زندانی‌ای که تازه آزاد شده است، به درون زندان بر می‌گردد و این موقعیت متناقض نه تنها موجد معنی نشانه شناسی برای فیلم نیست، بلکه پارودی آثار قبلی کارگردان محسوب می‌شود و حتی از این جهت از فیلم فروشنده عقب می‌افتد. فرهادی از این جهت به جایی می‌رسد که به قول گدار می‌توان گفت: کارگردان به جایی می‌رسد که پول برای ساختن فیلم دارد، ولی ایده‌ای برای ساختن فیلم ندارد.

انتهای پیام/ 

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
رهگذر
۲۲:۵۷ ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱
به نظرم با توجه به عدم استقبال جشنواره های خارجی از این فیلم نسبت به فیلم های قبلی فرهادی نشون می ده این فیلم ضعیف تر از فیلم های قبلی بوده که جایزه ای در هیچ بخش نیاورده.
Iran (Islamic Republic of)
آریا
۰۸:۴۱ ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱
این فیلم برنده جایزه بزرگ از جشنواره کن شده. همچنین نامزد نخل طلای بهترین فیلم و کارگردانی و بهترین بازیگر مرد شده. از جشنواره آسیا پاسیفیک نامزد بهترین فیلم و فیلمنامه و کارگردانی و بازیگر مرد شده و در نهایت برنده بهترین کارگردانی. برنده بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلمنامه از هیات ملی نقد آمریکا شده و جزو پنزده نامزد بهترین فیلم خارجی اسکار بوده و هزاران جایزه ی دیگه که میتونید همشو با سرچ توی گوگل پیدا کنید. این فیلم همچنین توسط منتقدان خارجی و بینندگان عادی خارجی به عنوان یکی از بهترین های اصغر فرهادی شناخته شده.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۴۳ ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱
من که هنوز فیلم رو ندیدم، ولی خیلی نقد خشنی بود. با تجربه‌ای که از فیلمهای فرهادی دارم، اصلا منصفانه به نظر نمیاد.
Iran (Islamic Republic of)
امید نوروزی
۱۱:۴۲ ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۱
واقعااا فیلم عالی ای هستش با دیدن این فیلم همه در داستان غرق میشن و گریه میکنن و کاملا نشون میده که مسیولان برای افتضاحات خودشون هر کاری لازمن بکنن نقد این فیلم واقعااا جهت دار و مسخره بوده مگر سریال هستش تا بیاد همه رو نشون بده و همه داستان هارو روایت کنه.ممنون از فرهادی بابت تمام فیلم هاش
Iran (Islamic Republic of)
رضا
۰۱:۴۵ ۲۸ فروردين ۱۴۰۱
یک تحلیل مزخرف و جهت دار و خطی و غیرهنری و بغض الود
Iran (Islamic Republic of)
حجت
۱۰:۳۰ ۱۲ فروردين ۱۴۰۱
بهرام، باجناق طلبکار رحیم، جمله جالبی دارد: امثال تورو قهرمان می کنن که نشون بدن مملکت گل و بلبله!
و چه استعاره قشنگی: این به اصلاح منتقد، اصغر فرهادی را زیر ساطور می برد که ثابت کند چقدر نکته بین است.
غافل از اینکه خوانندگانی مثل ما، از شدت احساس حقارت منتقد، به دیدگاهش تاسف می خوریم. اگر نقد این است(نقد فیلمساز بجای نقد فیلم) که فاتحه نقد فیلم را باید خواند. کی منتقدان وطنی می خواهند حرفه ای عمل کنند و قلم بزنند، نمی دانم. تا کی باید شاید چنین قلمفرسایی های صدمن یک قاز باشیم که شعور خوانندگان، برایش، پشیزی ارزش ندارد. البته سایتی که که چنین به اصطلاح نقد سخیفی را با این درجه از حقارت، منتشر می کند، بی تقصیر نیست. اثبات بی لیاقتی این به اصطلاح منتقد جای خود، اما ضربه ای که به جایگاه رسانه ای این سایت وارد می کند، جبران ناپذیر است.
Iran (Islamic Republic of)
علی
۰۷:۳۳ ۰۶ فروردين ۱۴۰۱
دست شما درد نکنه خیلی خندیدیم به این به اصطلاح نقدت خیلی خنده دار بود بازم از این کارا بکن از این چیزا بنویسد دستت درد نکنه حالا داورهای جشنواره کن میگیم سواد ندارن بابا خودمون که چشم داریم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۰۷ ۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیگه دوره دروغ نوشتن و دروغ گفتن در رسانه ها و باور کردن مردم تموم شده عزیزم. هم چشم و گوش ما بازه هم سواد داریم و هم عقل و شعور و منطق و فهم و درک و هم عصر تکنولوژیه. این شیوه ها مال دهه شصت بود.
Iran (Islamic Republic of)
بیننده
۰۱:۴۵ ۰۵ اسفند ۱۴۰۰
بسیار نقد ساده انگارانه و ضعیفی است. پر واضح است که نویسنده مقاله دانش و تجربه کافی در امر فیلم سازی ندارد و حتی از نظر سنی نیز، هنوز دارای پختگی کافی نمیباشد. اینجانب از طرفداران اصغر فرهادی نیستم ولی نقد شما حتی ارزش مطالعه ندارد.
Iran (Islamic Republic of)
الهام
۰۹:۵۶ ۲۸ بهمن ۱۴۰۰
شما اگر فيلمرو درست ديده بودين مي فهميدين كه بهرام (طلبكار) با جناق رحيم بود نه برادر زنش، پس اول فيلم رو درست ببين بعد نقد كنيد.
Iran (Islamic Republic of)
پوریا
۰۱:۳۶ ۲۳ بهمن ۱۴۰۰
عامدانه و حتی از روی غرض و کینه هم نمیشد اینقدر بد و منفی به فیلم نگاه کرد، خط به خط نقدتون نشان از نفرت و کینه شما از شخص فرهادی داشت..
گمان میکردم قرار است نقد فیلم قهرمان را بخوانم.
بیشتر شخصیت و عملکرد فرهادی را نقد کردید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۲:۱۶ ۱۹ بهمن ۱۴۰۰
محسن تنابنده نقش باجناق داشت نه برادر زن
Iran (Islamic Republic of)
مهتاب
۱۶:۴۴ ۱۵ بهمن ۱۴۰۰
شرم آوره که بخاطر اینکه کارگردانی مشکلات و حقیقت های جامعه رو بیان میکنه اینجوری باهاش برخورد میکنین! مشخصه و من هم قبول دارم که این فیلم به اندازه فروشنده جذاب نبود ولی کارگردانی استاد فرهادی رو نمیشه زیر سوال برد! این فیلم بازهم یکی از موفق ترین فیلم های سینما بودد که نتیجه اش هم آقای فرهادی گرفتن! البته معلومه این شعله آتش این حسادت و حرص از کجا میاد. بخاطر اون بیانیه آقای فرهادی، اینجوری دارید میکوبیدش! ولی همونطوری که تمام آدم ها میدونن، افراد موفق خودشون جواب حسودانشون و دشمنانشون رو نمیدن، بلکه میزارن موفقیت هاشون به جای اونا دهن منتقدین بیجا و نقد های پر از غضب رو ببندن.
من از خوندن نقد مفید و بافکر و صد البته مهمتر از همه، بدون غرض ورزی و جبهه گیری لذت میبرم. ولی این نقد هرچیزی بود بجز منصفانه!
Iran (Islamic Republic of)
مهدی
۱۹:۰۸ ۱۴ بهمن ۱۴۰۰
واقعاً فیلم تاثیر گذار و خوبی بود،من ندیدم ولی خیلی قشنگ و پر محتواست من ندیدمش پیشنهاد میکنم برید ببینید بعد برا من که ندیدم تعریف کنید برم ببینم که ندیدم
Iran (Islamic Republic of)
ذ
۰۰:۱۱ ۱۴ بهمن ۱۴۰۰
فیلم عالی بود.به دلیل اینکه واقعا فقروفلاکت ودروغ و...درمملکت مازیاده.حقیقت همیشه تلخ بوده وهست پس سعی کنیم خودمون خودمون رودرست کنیم تامملکت هم درست شه
United States of America
ناشناس
۱۳:۱۲ ۱۳ بهمن ۱۴۰۰
برترین منتقدان انگلیسی زبان و سخت گیر ترین ها این فیلم اقای فرهادی یک شاهکار خوندن! اون وقت شما فروشنده ای که برنده جایزه اسکار شده هم زیر سوال میبرین؛ واقعا جالبه
۱۲۳۴
آخرین اخبار