انسانها برای بیان عقاید و دیدگاههای خویش و تأثیرگذاری بر دیگران از ابزارهای گوناگون ارتباطی بهره میبرند و هنر از جمله برجستهترین ابزارها برای بیان عقاید و آرمانها و نظرات است.
امروز، ماندگاری بسیاری از اندیشهها و داشتههای جهان بشری مرهون هنر و هنرمندان است. چون زمانی که کلامی، رخدادی و اندیشهای در قالب آثار خلاق هنری ارائه شود در امتداد زمان به حفظ معنای درونی خویش کمک خواهد کرد.
فرهنگ مقاومت به دلیل ذات مشترک ظلم ستیزی و پایداری در برابر جور، همواره در آسمان جامعه انسانی اهمیت داشته است. کنشهای پایدارانه و برآمده از فرهنگ مقاومت در جای جای دنیا و هر سرزمینی که دچار تیغ استعمار و استثمار بوده است به چشم میخورد.
امروز، مهمترین و آشکارترین چهره عرصه مقاومت در فلسطین اشغالی و نوار غزه جلوه گر است و با توجه به دیرینگی مسئله مقاومت و تبدیل شدن آن به فرهنگ شاهد ظهور و بروز همیشگی آن در آفریدههای هنری هستیم. به ویژه در زمانههایی همچون جنگها که مقاومت نمودی بیرونی و کنشگر پیدا میکند حجم انبوهی از آثار هنرمندان به سوی حوزههای مرتبط با مقاومت گرایش پیدا میکنند.
تعامل دو سویه هنر و مقاومت به مرور، نوعی از هنر تحت عنوان هنر مقاومت را به وجود آورده است. گاهی هنر نشان دهنده و بازتاب دهنده کنشهای انسانی و اجتماعی در مسیر مقاومت است و گاهی در ترازی دیگر تلاش میکند تا روحیه مقاومت و پایداری را در گروههای عمومی جامعه رواج دهد. در میان هنرهایی که با مقاومت پیوند خورده اند هنرهای تجسمی به ویژه نقاشی با توجه به دیرینگی اش جایگاهی ممتاز دارد.
نقاشی، کاریکاتور و موارد مشابه همواره در جلوه گر ساختن فرهنگ مقاومت ایفای نقش کرده اند.
در دیگر کشورهای غیر اسلامی نیز که در زمانههایی در برابر با ظالم مقاومت میکرده اند نقاشی حضوری پُررنگ داشته است. اما در سالهای گذشته و به ویژه پس از رویداد بزرگ طوفان الاقصی شاهد هستیم که نقاشی مقاومت با آرمان فلسطین پیوندی گسترده برقرار کرده است.
هنرمندان متعدد فلسطینی و غیر فلسطینی و حتی غیر مسلمان آثار خویش را بر فریاد مظلومیت فلسطین و تشویق به ایستادگی و مقاومت در برابر اشغالگران متمرکز ساخته اند.
محمد کاظم حسنوند، نقاش و عضو مدرس دانشگاه تربیت مدرس درمورد نقاشی مقاومت بیان کرد: باید ابتدا به این موضوع که هنر و نقاشی ما قبل از انقلاب اسلامی چگونه بود؟ بپردازیم. نقاشی ما قبل از انقلاب اسلامی ایران طبق اهداف حکومت بیشتر غرب گرا بوده و نقاشی غربی و مدرنیزم غربی فقط برای طبقهی روشنفکر جامعه بوده است و مهمترین دغدغه نقاشان در قبل از انقلاب جدال بین دوگانهی سنت و مدرنیته بوده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران وضعیت در همه عرصهها کاملاً دگرگون شد. به قول میشل فوکو، انقلاب ما به دلیل ساختارش یک انقلاب پست مدرن است و در نهایت، نوع هنری که ارائه میدهیم پست مدرن است و به طور اتوماتیک، نقاشان با الهام از ساختار انقلاب اسلامی نقاشی پست مدرن کار کردند.
این نقاش گفت: وجه تمایز مهم نقاشی پست مدرن با مدرن قبل از انقلاب در محتواگرایی است که قبل از انقلاب نبوده و نقاشی همگانی است؛ نقاشی که برای عموم قابل فهم باشد. در نتیجه، از ابتدا میبینیم که هنر ما انقلابی قابل فهم برای تودهها بوده و این مهمترین مسئله بوده است و بعد از انقلاب تاکنون، یک دوگانهی جدید داریم و با دوگانهی قبل از انقلاب متفاوت است و جدال بین هنر بی تفاوت و هنر متعهد است که ما برحسب نوع برداشتی که از مفاهیم انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی (ره) داریم که سخنرانیهای خوبی درمورد هنر داشتند و بیانیه معروف ایشان نشان دهندهی راه و روش ماست به سمت یک هنر متعهد رفتیم. البته درمورد واژههای هنر متعهد و غیر متعهد صحبتهای زیادی بوده است تا جایی که برخی میگفتند هنر جهت دار و هنر بی جهت یا هنر مسئول و غیر مسئول و هنر ما به این سمت رفته است.
حسنوند ادامه داد: واژه هنر از واژه سانسکریت الهام گرفته شده و بعد، تغییر پیدا کرده است. هنر نزد ایرانیان عامتر از چیزی است که مفهوم آرت در غرب است. بنابراین، هر عملی که انسان در نهایت کمال انجام دهد هنر میشود.
او با اشاره به مقاومت تصریح کرد: مقاومت یک مفهوم جهانی است و اگر بخواهیم ریشههای آن را پیدا کنیم به دوران باستان و جدالی برمی گردد که بین خیر و شر است. جدالی که هم درونی و هم بیرونی است. درونی در مبارزه با نفسانیات و آن چیزی که در درون انسان وجود دارد و استقامت انسان در مقابل وسوسههای شیطانی است.
مقاومت یک مفهوم برونی هم دارد و اولین چیزی که در نگاه انسان میآید پایداری در مقابل تهاجم دشمنان است. یعنی دشمنانی که به شکل فیزیکی حمله میکنند و افراد باید در مقابل آنها استقامت و پایداری از خود نشان دهند و مبارزه کنند و از خلقت بشر در سراسر جهان شروع شده است.
او مطرح کرد: ما در دوران جدیدتر و جنگهای مختلف این استقامت، پایداری و مقاومت را مشاهده میکنیم. مثلاً معروفترین استقامتها در جنگ جهانی دوم، حمله نازیها به روسیه و پایداری دو شهر است و در ابتدای جنگ تحمیلی، وقتی که بعثیها به ارتش خرمشهر حمله کردند خیلیها به یاد جنگ جهانی دوم افتادند که تا چه اندازه مردم پایداری میکردند. بنابراین، مفهوم مقاومت یعنی پایداری در برابر ظلم و ستم و بلایایی که در طول تاریخ وجود داشته است.
او افزود: هنر مقاومت قطعاً هنری است که هنر متعهد به شمار میآید و با ظلم و ستم مبارزه میکند و محدود به یک جغرافیا یا دوره زمانی خاص نمیشود و فراتر است.