جنگ غزه چطور از لحاظ راهبردی در درازمدت به زیان آمریکا است؟

بعد از چندین دهه حمایت بی‌وقفه، نقش آمریکا در جدیدترین جنگ رژیم صهیونیستی در غزه حاوی نشانه‌هایی از سقوط هژمونی جهانی ایالت متحده است.

از بدو پیدایش، یکی از اهداف اصلی اسرائیل به عنوان بازیگری متجاوز و توسعه‌طلب جلب حمایت و پشتیبانی قدرت‌های بزرگ بین‌المللی بوده است. بریتانیا نخستین کشوری بود که با با بیانیه بالفور در سال ۱۹۱۷ و در دوران فرمانروایی خود بر فلسطین ایفا کرد.

این بیانیه به تعداد قابل توجهی از جوامع یهودی اروپایی برای حمله و اسکان در فلسطین، غصب نظامی اراضی فلسطینی و اخراج بخش زیادی از جمعیت بومی عرب‌ها از روستاها، شهر‌ها و شهرک‌ها در سال ۱۹۴۸ مجوز داد.

در طول دو دهه بعد، اسرائیل عمدتاً به کشور‌های غربی مانند بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایالات متحده برای تسلیحات، بودجه و حمایت سیاسی متکی بود. این حمایت‌ها در «تهاجم سه‌جانبه» در سال ۱۹۵۶ ادامه یافت. آن جنگ علیه مصر با مشارکت و حمایت کشور‌های مختلف غربی از اسرائیل همراه بود. 

با شروع دولت نیکسون در اوایل دهه ۱۹۷۰ روابط بین ایالات متحده و اسرائیل به طور قابل توجهی گسترش یافت و از نظر استراتژیک عمیق‌تر شد. بعد از پیروزی اسرائیل بر ارتش‌های چندین کشور عربی در سال ۱۹۶۷ حمایت‌های نظامی و اقتصادی آمریکا از اسرائیل به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرد.

ایالات متحده به منظور تأمین اهداف ژئوپولتیک خود در منطقه غرب اسرائیل تلاش کرد اسرائیل را به یک هژمون منطقه‌ای تبدیل کند. اما بعد از چندین دهه حمایت بی‌وقفه، نقش آمریکا در جدیدترین جنگ اسرائیل در غزه حاوی نشانه‌هایی از سقوط هژمونی جهانی آمریکا است.

حمایت کورکورانه

در طول نیم قرن گذشته نقش حمایتی آمریکا از اسرائیل از یک حامی و محافظ به سمت یک شریک راهبردی حرکت کرده است. آمریکا در حال حاضر اصلی‌ترین تأمین کننده تجهیزات نظامی و کمک‌های اقتصادی برای اسرائیل است و علاوه بر آن برای سیاست‌های اسرائیل پوشش سیاسی فراهم می‌کند: آمریکا از سال ۱۹۷۳ تا کنون نزدیک به ۵۰ بار از حق وتوی خود برای محافظت از اسرائیل در شورای امنیت استفاده کرده است.

از زمان ریاست‌جمهوری «ریچارد نیکسون» تک تک روسای جمهور آمریکا در دوران حضور خود در کاخ سفید دست‌کم یک قطعنامه شورای امنیت را به نفع اسرائیل وتو کرده است. مضاف بر این، اسرائیل از سال ۱۹۷۱ بیش از ۲۶۰ میلیارد دلار کمک اقتصادی از دولت آمریکا دریافت کرده و این رقم، مبالغی که نهاد‌ها و سازمان‌های خصوصی آمریکایی به اسرائیل کمک می‌کنند را شامل نمی‌شود.

از زمان عملیات طوفان‌الاقصی در ۷ اکتبر به این سو آمریکا حمایت‌های کورکورانه خود را از اسرائیل ادامه داده است. این حملات تا کنون به شهادت بیش از ۳۰ هزار نفر که اکثر آن‌ها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند منجر شده است.

علاوه بر این، رسانه‌ها و سیاستمداران آمریکایی، از جمله جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا دروغ‌های طرف‌های اسرائیلی را بدون هیچ مدرکی باور کرده و تکرار کرده‌اند.

این در حالی است که در سه دهه گذشته آمریکا تلاش کرده در درگیری‌های میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها خودش را به عنوان یک «میانجی صادق» که به دنبال ایجاد سازش سیاسی میان طرف‌ها است معرفی کند. اما اکنون در جنگ غزه برای اکثر ناظر‌ها و افکار عمومی مشخص شده که آمریکا کاملاً به دنبال غصب اراضی فلسطینی است و محروم کردن فلسطینی‌ها از تمامی حقوق مشروع خود است.

آمریکا و متحدان سیاسی این کشور به صورت عامدانه شرایط بافتاری که باعث وقوع عملیات طوفان‌الاقصی شده را نادیده گرفته‌اند.

از زمانی که کابینه راست‌گرای افراطی اسرائیل به ریاست بنیامین نتانیاهو روی کار آمد به صورت آشکار اعلام کرد که فلسطینی‌ها باید از میان سه گزینه یکی را انتخاب کنند: پذیرش نظام آپارتاید اسرائیل، ترک سرزمین یا کشته شدن.

در سال ۲۰۲۳، شرکای افراط‌گرای نتانیاهو در کابینه یعنی بن گویر و بازائل اسموتریچ برای اجرای برنامه‌های افراطی‌شان در کرانه باختری قدرت پیدا کردند. برنامه اسموتریچ که در اظهاراتی جنجالی گفته بود فلسطینی‌ها وجود ندارند تسریع شهرک‌سازی‌ها در کرانه باختری و افزایش شمار شهرک‌نشین‌ها در اراضی اشغالی به یک میلیون نفر بود.

شهرک‌نشین‌های افراطی حملاتشان به مسجد الاقصی را افزایش دادند و تهدید کردند که قوانین سخت‌گیرانه‌تری برای زیارت فلسطینی‌ها وضع خواهند کرد. در سه هفته قبل از عملیات طوفان‌الاقصی تهاجم نیرو‌های امنیتی اسرائیل به مسجد الاقصی به یک اتفاق روزمره تبدیل شده بود.

آمریکا چشم خود را به روی تمامی این اقدامات تحریک‌آمیز بست و تنها به حمایت لفظی از یک طرح موهوم دو دولتی پرداخت. تنها توافقی که آمریکا به صورت واقعی پیگیر آن بود هدیه دادن سازش میان تل‌آویو و ریاض به کابینه نتانیاهو بود. 

در چنین شرایطی جنبش مقاومت فلسطین چاره‌ای جز عملیات ۷ اکتبر در پیش رو نمی‌دید. آن‌ها هدف خود از این عملیات را پایان دادن به بی‌حرمتی‌ها به مسجدالاقصی، متوقف کردن تهاجم‌های نظامی نیرو‌های اسرائیل به کرانه باختری، آزاد کردن زندانیان فلسطینی و رفع حصر غزه اعلام کردند. 

ضربه نهایی

حمله غافلگیرانه فلسطینی‌ها افسانه شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل و برتری سرویس‌های اطلاعاتی این رژیم را در هم شکست. این عملیات علاوه بر این طبقه حاکمان سیاسی و نظامی اسرائیل را دچار تزلزل‌های عمیق کرده و ساکنان اراضی اشغالی را در وحشتی عمیق فرو برد.

حمایت‌های آمریکا از اسرائیل در این جنگ اکنون تمامی تصاویر و وجهه‌ای که واشنگتن با هزینه‌کرد میلیارد‌ها دلار برنامه دیپلماسی عمومی تلاش کرده بود از این کشور به عنوان مدافع ارزش‌های حقوق بشر، منادی آزادی و طرفدار صلح و زندگی ساخته بود را نقش بر آب کرده است.

حملات و بمباران‌های هولناک مستمر اسرائیل در غزه، خشم میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان، به‌ویژه در جهان عرب و اسلام، برانگیخته و حمایت‌های دروغین آمریکا و کشور‌های غربی از ارزش‌هایی که ادعا می‌شود زیربنا‌های نظم جهانی غرب‌محور هستند را بر ملا کرده است. 

در چنین شرایطی بسیاری از تحلیلگران معتقدند حمایت کامل ایالات متحده از نسل‌کشی اسرائیل در غزه می‌تواند ضربه نهایی را به نظم جهانی تحت رهبری آمریکا وارد کند. علاوه بر این، حمایت‌های آمریکا از اسرائیل منابع این کشور را به تحلیل خواهد برد و توانایی واشنگتن برای حمایت از اوکراین در برابر روسیه یا جلوگیری از رشد چین در شرق و جنوب شرق آسیا را محدود خواهد کرد.

منبع: تسنیم

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.