نشست «قرار هفت» با موضوع نقد و بررسی کتاب «ادبیات دینی کودک و نوجوان؛ نظریه‌ها و رویکردها» دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه در کارستان بهارستان برگزار شد.

باشگاه خبرنگاران جوان ـ در این رویداد محمدرضا سنگری نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، مریم جلالی نویسنده و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی و محسن هجری نویسنده و منتقد ادبی ادبیات کودک و نوجوان حضور داشتند.

در ابتدای این برنامه، مریم جلالی نویسنده کتاب «ادبیات دینی کودک و نوجوان؛ نظریه‌ها و رویکردها» درباره ایده و ضرورت نگارش این کتاب، گفت: ادبیات دینی کودک و نوجوان، جزئی از هویت اصلی کودکان سرزمین ایران است. در واقع زمینه‌های ادبیات دینی کودک و نوجوان در میان متون ادب فارسی و متون اولیه پیش از اسلام وجود داشته است بنابراین پرداختن به این موضوع، پرداختن به هویت اساسی کودکان ما است.

وی ادامه داد:، اما ورود ما به این عرصه به شکل دانشگاهی و آکادمیک، با طرح ادبیات کودک و نوجوان در دانشگاه‌ها همزمانی دارد؛ اواخر دهه هشتاد، ادبیات کودک و نوجوان را در ذیل رشته زبان و ادبیات فارسی داشتیم و یکی از واحد‌های درسی تعریف شده واحد درسی ادبیات دینی کودکان و نوجوان بود.

نظریه‌ها و زبان مشترک ما و دیگر سرزمین‌ها

این نویسنده در ادامه توضیح داد: اگر ما به سرفصل‌ها و منابعی که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ذیل این عنوان آورده است دقت کنیم، متوجه می‌شویم منابعی که معرفی شده مستقیما با مخاطب کودک و نوجوان ارتباط ندارد.

مریم جلالی اظهار کرد: می‌توان گفت تا پیش از این به نظریه‌های جهانی این موضوع پرداخته نشده بود، پس دیدیم اگر قرار به معرفی این واحد درسی در جهان باشد، شایسته است محتوایی به عنوان منبع درسی ارائه شود که تا حدی کشور‌های دیگر با ادیان مختلف هم بتوانند به آن نگاه داشته باشند و صرفا متمرکز بر  مسائل مطرح شده اسلامی در حوزه ادبیات دینی نباشد و این انگیزه اصلی پرداختن به این موضوع بود.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: در واقع تمرکز اصلی این کتاب بر پرداختن به نظریه‌هایی است که زبان مشترک سرزمین ما و دیگر سرزمین‌ها می‌شود. با خواندن این نظریه‌ها متوجه می‌شویم توصیه‌های اسلام  در حصر دین اسلام نیست، بلکه ادیان دیگر هم به آن پرداخته‌اند.

بزرگترین چهره ضد مرگ چه کسی است؟

در ادامه این برنامه، محمدرضا سنگری ضمن سپاسگزاری از مریم جلالی برای قدم برداشتن در عرصه ادبیات  کودکان و نوجوان به ویژه ادبیات دینی کودک و نوجوان دینی گفت: همواره حضور در مسیر‌های نرفته و قلمرو ناکاویده دشوار است، به ویژه اینکه شما در زمینه‌ای کار کنید که منابع کافی وجود نداشته باشد.  

وی ادامه داد: گاهی اوقات دانشجویانِ من وقتی موضوعی را برای پژوهش مطرح می‌کنیم اولین سوالشان این است چه تعداد منبع برای پژوهش مورد نظر وجود دارد و وقتی پاسخ می‌دهم که شما خودتان باید منبع تولید کنید و کتاب شما، مرجع برای دیگران باشد، با اندکی بهت‌زدگی و ناباوری می‌گویند مگر ممکن است؟ اما هنر انسان‌های بزرگ این است که ناممکن‌ها را ممکن کنند، بنابراین من کتاب مریم جمالی را قدم اول در این مسیر‌ می‌دانم و البته قلمرو‌هایی بسیاری نیز پیش‌رو است.

این نویسنده در ادامه گفت: دایر شدن گرایش کارشناسی ادبیات کودکان و نوجوان اتفاق مبارکی است که خود، فرصت‌سازی کرده است و امیدواریم در آینده در مقطع دکتری نیز این شرایط فراهم شود.

این پژوهشگر با طرح سوال مبنی بر اینکه ما کجای جغرافیای ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات دینی کودک و نوجوان قرار داریم، اظهار کرد: «ادبیات دینی کودک و نوجوان؛ نظریه‌ها و رویکردها» عنوان کتاب مورد بحث است، این عنوان دارای ۶ واژه اساسی است. اولین واژه این عنوان، «ادبیات» است و ممکن است فهم هر کدام از ما از ادبیات متفاوت باشد. در این کتاب وقتی صحبت از ادبیات می‌شود، تکیه عمده آن بر ادبیات کودک است، اما آیا ما قلمرو‌های دیگری نیز برای ادبیات کودک و نوجوان می‌شناسیم یا خیر؟

سنگری ادامه داد: واژه دوم این عنوان، دین است. اینکه دین چیست، اگر کسی در مورد پدیده‌هایی، چون زمین و آسمان و ستارگان بنویسید، از دین نوشته است؟ آیا ادبیات دینی، ادبیاتی است که دینداران و کسانی که ما آنها را به عنوان چهره‌های  دینی می‌شناسیم، می‌نویسند یا غیر از این هم در حیطه ادبیات دینی قرار می‌گیرد؟ آیا هر چه درباره دین است، ادبیات دینی است؟ این سوالات ساده است، اما اینجاست که چالش‌های ما شروع می‌شود. اینکه ما  کدام دین را ما به عنوان ادبیات دینی می‌شناسیم.

وی همچنین عنوان کرد: یکی از ابعاد وجودی انسان میل به جاودانگی اشت، ما دوست داریم باقی بمانیم. هیچکس مرگ را دوست ندارد. حتی شهید، بزرگترین چهره ضد مرگ است، چون او با انگاره شهادت به جاودانگی فکر می‌کند. در جهان کودک نیز مرگ‌ مسأله است و آیا ما می‌توانیم آن در قلمرو دین بکاویم؟

کودک کیست و چه جهانی دارد؟

سنگری در ادامه بیان کرد: وقتی از ادبیات دینی کودک  صحبت می‌کنیم سوال پیش می‌آید که کودک کیست و چه جهانی دارد؟ ۱۸ ویژگی برای کودک احصا کرده‌اند که اولین آن تنزیل است یعنی ما برای اینکه با جهان کودک ارتباط برقرار کنم باید کودک شویم.

 وی ادامه داد: مریم جلالی در کتابش اشارات خیلی خوبی به موضوع جهان کودک داشته است و نظریه‌هایی را مطرح کرده، اما آیا فقط همین نظریه‌ها در این باره وجود دارد؟ و سوال دیگر اینکه در قلمرو دین،  چند نظریه برای جهان کودک وجود دارد و دین کودک را چگونه می‌بیند و جالب است که بدانید کودک در دین بسیار عزیز و مهم است.

نقش درنگ در ادبیات کودک

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: در حوزه ادبیات سه قلمرو داریم که باید آنها را بشناسیم و بدانیم که از کدام، چه زمانی و چگونه استفاده کنیم. اولینِ آن حوزه زبان است، در زبان یک قلمرو واژگان وجود دارد که با هم نسبت برقرار می‌کنند تا پیامی را به مخاطب برساند. زبان دارای دو قلمرو حال و مقام است. حال آدمی، بر زبان تاثیر می‌گذارد و مقام یعنی جایگاه و اتمسفر و زمانی که کلام جاری می‌شود. حال سوال پیش می‌آید باید در ادبیات دینی کودک چگونه شروع کنیم؟ و پاسخ این است که ما باید خیلی در شروع کلام درنگ داشته باشیم.

در ادامه این نشست «قرار هفت»، محسن هجری نویسنده و منتقد ادبی ادبیات کودک و نوجوان در پاسخ به این سوال که راز ماندگاری آثار در زمینه ادبیات دینی چیست، گفت: برای من مطالعه این کتاب به منزله پرسش است و به عنوان کسی که نزدیک به سه دهه تلاش کردم مقوله‌های دینی را برای کودکان به متن تبدیل کنم، این کتاب مثل آیینه‌ای در مقابلم بود.

وی بیان کرد: در این کتاب، نویسنده می‌گوید ما با نسل دگرگونی مواجه هستیم که زبان تجویزی و از بالا به پایین را نمی‌پذیرد، در واقع لازم است ادبیات دینی کودک توصیفی باشد نه تجویزی، چرا که با موضع‌گیری ابتدایی متون در ادبیات دینی، ابهام و تعلیقی که باید داشته باشد را ندارد و این باعث فاصله‌گیری مخاطب کودک است.

هجری ادامه داد: نوع ارائه ادبیات دینی کودکان با ادبیات و کودک متفاوت است و به نظر من در میان مواردی، چون اطمینان و امنیت و رشد، لذت از همه مهم‌تر است. در واقع در درجه اول باید بدانیم که متن ادبیات دینی کودک، برای مخاطب ما ایجاد لذت می‌کند یا صرفا ادبیات عبوسی تولید کرده‌ایم.

وی همچنین عنوان کرد: در بسیاری از جوامع، دین به عنوان یک مرجع مشروعیت برای قدرت سیاسی عمل کرده و این گزاره یک آسیب را برای منِ نویسنده تداعی می‌کند، اگر حاکمیتی باشد که از تربیت و اخلاق و ادبیات دینی حمایت کند، من در درجه اول آن را به عنوان یک نقطه قوت می‌بینم، اما تصور می‌کنم آسیب آن نیز کم نیست.

مرز آموزش و ادبیات چیست؟

این نویسنده کودک و نوجوان در بخش دیگری از سخنان با طرح سوالی مبنی بر اینکه مرز آموزش و ادبیات چیست، گفت: ادبیات، مجموع گزاره‌های تاویل‌پذیر است و خبری از صراحت در ادبیات نیست.

محسن هجری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آنچه که باعث می‌شود که متن خدایی نکند، نقد است، پس بیاییم به بچه‌هایمان نقد بیاموزیم.

وی ادامه داد: وقتی بچه‌ها را وارد حوزه نقد می‌کنیم به آنها یاد می‌دهیم که ادبیات، جهانی است که می‌توان هم از آن لذت برد و هم اجازه نقد آن را داشت، اما در ادبیات دینی ما جای نقد مخاطب خالی است.

این نویسنده تاکید کرد: ما همیشه از کودکِ مخاطب نام می‌بریم، اما از کودکِ مؤلف حرف نمی‌زنیم. کودکِ مؤلف کسی است که خلاف عرف زمان خود نظری را مطرح می‌کند و یک حرکت جدید را خلق می‌کند و این در حالی است که تا دلتان بخواهد در متون دینی کودک مؤلف وجود دارد، به عنوان مثال حضرت یوسف، یک کودک مؤلف است و ما در ادبیات دینی کودک از این موضوع غفلت کرده‌ایم، چراکه چارچوب‌های آرمان شهر به ما اجازه پرداختن به آن را نمی‌دهد.

منبع: روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار