تیمور آقامحمدی نویسنده کتاب گفت: رمان «آنجا» با نگاهی تازه به ایده ایران شهری پرداخته است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ زهرا بالاور - تیمور آقامحمدی از جمله نویسندگانی است که تازه‌ترین رمانش در سوره مهر منتشر شده است. رمان «آنجا» با نگاهی تازه، به مقوله ایران‌شهری می‌نگرد. او در روز‌های برگزاری سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران با حضور در غرفه سوره مهر درباره رمان جدیدش بیشتر صحبت کرد.

آقامحمدی با ذکر توضیحاتی در خصوص رمان «آنجا» گفت: این اثر یک رمان بزرگسال است که پنجمین کتاب داستانی من محسوب می‌شود. این رمان پیرامون ایده ایران شهری است. سعی کرده‌ام فکر کنم که اساساً ایران‌شهر چیست و چرا این‌قدر مهم است؟ چرا ایران اولین کشوری بوده که تاریخ به معنای درست در آن شکل گرفته است؟ هگل می‌گوید: «آغاز تاریخ جهان به معنای درست از ایران است»؛ ما اولین کسانی در دنیا بودیم که به ماجرای ایران شهری اندیشیدیم.

وی افزود: همیشه جنگ‌های ایران و روس دغدغه‌ام بوده. معاهده ترکمنچای و گلستان فقط بخش‌هایی از ایران را جدا نکرد، بلکه یک حفره بسیار بزرگ در دل هر ایرانی عاشق وطن برجای گذاشت که تا الان ادامه دارد. در جنگ‌های ایران و روس بخش‌های مهمی از وجودمان جدا شدند. با خود می‌گفتم چرا این اتفاق افتاد و تبعات آن چه بود؟ آیا این مسئله فقط برای ما سنگین است؟ یا ایرانی‌هایی که جزو ما بوده و از ما جدا شده‌اند هم دچار این دلتنگی هستند؟

آقامحمدی در ادامه گفت: چندسال پیش سفری به جمهوری آذربایجان داشتم. در این سفر با پیرمردی آشنا شدم که اسم خودش امانوئل بود و اسم نوه‌اش تهران. آنها اسم شهر‌های ما را روی فرزندانش می‌گذارند؛ اسم‌هایی همچون تبریز، ارومیه و…؛ همچنین از اسم کو‌ه‌های سهند و سبلان برای نام‌گذاری بچه‌هایشان استفاده می‌کنند. در این سفر حس کردم آن دلتنگی دو طرفه است و آنها هم به این ماجرا نگاه نوستالژیک دارند. ترانه عاشقانه و معروف «آیریلیق» (جدایی) که رشید بهبودف خوانده و در رمان هم آمده، در واقع در سوگ جنگ‌های ایران و روس و جدایی آذربایجانی‌ها از ایران است.

این نویسنده درخصوص چرایی نامگذاری کتاب خود با عنوان «آنجا» گفت: من از آن سمت مرز‌ها به ایران نگاه کرده‌ام، و نگاه آدم‌هایی را دیده‌ام که مدام به سمت آنجا، به سوی ایران است. کوشیدم به این ایده بپردازم و طرحی بنویسم که ماجرای آن برای ۱۶ سال آینده یعنی ۱۴۲۰ است. داستان مربوط به یک مرد ۳۵ ساله ایرانی است که به روسیه می‌رود و درگیر ماجرا‌هایی می‌شود. او در این سفر با یک مرد و زن ژاپنی که ریشه‌های ایرانی دارند، آشنا می‌شود و اتفاقاتی برای او رقم می‌خورد. در پایان داستان می‌بینیم که آن حسرت و دلتنگی بدل به نیرویی شده که مناسبات جهان را به هم می‌ریزد. دیگر کسی نمی‌تواند جلودار دلتنگی آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و حتی بحرین شود. گویی دیگر تاب جدایی ندارند و در نقطه‌ای ایستاده‌اند که می‌خواهند به این جدایی خاتمه بدهند.

او در تکمیل صحبت‌های خود بیان کرد: داستان این کتاب، آینده‌نگرانه است و در آن به یک رؤیای ایرانی می‌اندیشد. رؤیا یک آرزوی محال، اما شیرین است و وقتی به آن فکر می‌کنیم احساس شیرین و گوارایی را تجربه می‌کنیم. من رؤیایی دیده‌ام و سعی کرده‌ام آن را بسازم و به یک رؤیا نور بتابانم. دنبال این بودم که آرزو کنم تا این رؤیا محقق شود. شاید این رؤیای محال، ممکن بشود، شاید هم دست‌نیافتنی باقی بماند؛ اما سعی کردم آن را ببینم و بسازم و به عنوان یک نویسنده ایرانی آن را بیان کنم.

آقامحمدی با اشاره به این که در رمان «آنجا» با یک اثر تاریخی مواجه نیستیم گفت: این کتاب تاریخی نیست. از این جهت تاریخی محسوب می‌شود که ما گذشته‌ای داریم که رهایمان نمی‌کند و گریزی از آن گذشته نداریم. هرکاری کنیم این گذشته با ماست، اما برای این‌که با آن مواجهه شویم سعی کردم رو به آینده پیش بروم؛ یعنی انسان‌ها به جای این‌که در گذشته بمانند باید به آینده نگاه کنند تا مسائل آن را حل کنند. این داستان در روسیه می‌گذرد، برای این‌که با چشم باز و دید درست، فضای داستان را بسازم، به روسیه سفر کردم و با جغرافیا و مردمان آن سرزمین آشنا شدم تا با شناختی درست روایت خود را بنویسم.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار