
باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد حسین رمدانی - تالابها در مازندران همواره نقشی حیاتی در پایداری زیست محیطی، تغذیه سفرههای زیرزمینی و پناه دادن به گونههای مختلف جانوری داشتهاند. اما در سالهای اخیر، برخی از این زیستگاههای ارزشمند با تهدیدی جدید و ناآشنا مواجه شدهاند؛ تهدیدی که از دل آب سر برآورده و آرامآرام بر گستره حیات سایه انداخته است.
سنبل آبی گونهای مهاجم و بسیار تهاجمی با منشأ آمریکای جنوبی است که به واسطه ظاهر چشمنواز و گلهای بنفشرنگ خود، در ابتدا مورد توجه باغداران، علاقهمندان به گیاهان زینتی و حتی برخی شهرداریها برای زینتبخشی به آبگیرها قرار گرفت. اما این گیاه، با قدرت تکثیر حیرتانگیز و رشد انفجاری، اکنون به دشمنی جدی برای تالابها، آببندانها و حتی کانالهای آبیاری شمال کشور بدل شده است.
سنبل آبی، گیاهی آبزی با ظاهری چشمنواز و گلی بنفش که بر سطح آبها خودنمایی میکند، برگهایی پهن و گرد دارد که به وسیله بالشتکهای هوایی زیر ساقه و برگها، شناوری کامل آن را بر سطح آب ممکن میسازد. ساقههای بلند و براقش همچون شاخههایی لطیف در آب حرکت میکنند و گلهای زیبا و خوشرنگش، هر بینندهای را به تحسین وامیدارد. اما این زیبایی ظاهری، پوششی است برای گیاهی تهاجمی که با گسترش سریع خود، آرامآرام اکوسیستمهای آبی را تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از نقاط کانونی درگیری با این پدیده زیستمحیطی، تالاب آغوزبن بابل است. این تالاب که تا چند سال پیش مأمن پرندگان مهاجر و میزبان گردشگران طبیعتگرد بود، اکنون بخشی از سطح خود را در تسخیر گیاهی میبیند که نهتنها نور و اکسیژن را از آب میرباید، بلکه همچون لایهای خفهکننده، مانع نفس کشیدن زیستمندان زیرسطحی میشود.
ورود این گیاه مهاجم، زنگ خطر را برای اکوسیستمهای شکننده و حساس مازندران به صدا درآورده است؛ بهویژه آنکه در نبود برنامههای منسجم مقابله، مردم محلی ناگزیر بار حفاظت را خود بر دوش گرفتهاند. در این میان، آنچه بر پیچیدگی بحران میافزاید، ناآگاهی برخی گردشگران و شهروندان نسبت به ماهیت این گیاه و نقش ناخواسته آنان در گسترش آن است؛ جابهجایی یک شاخه کوچک، میتواند منشأ آلودگی یک تالاب دیگر باشد.
ما دیدهایم که این گیاه چگونه تالاب را به بند کشیده است
در حاشیه تالاب آغوزبن، ساکنان بومی روستای همنام، بیش از دیگران شاهد تغییرات تدریجی، اما نگرانکننده زیستمحیطی بودهاند. آنان که سالها در کنار این تالاب زندگی کردهاند، امروز با چشمان خود میبینند که چگونه پوشش گیاهی مهاجم، بخش قابل توجهی از سطح تالاب را اشغال کرده و آرامآرام تنوع زیستی آن را کاهش داده است.
حسن غلامی، کشاورز ۶۵ ساله و یکی از قدیمیترین ساکنان روستا، در گفتوگو با خبرنگار ما چنین توضیح میدهد:پیش از این، آب تالاب شفاف بود و پر از ماهی و پرنده. هر سال تعداد زیادی مرغابی، حواصیل، و گاهی حتی قوهای مهاجر در اینجا لانه میکردند. اما ناگهان گیاهان عجیبی در سطح آب ظاهر شدند؛ برگهایی پهن، ساقههای براق، و گلهایی بنفش که اول فکر میکردیم گیاه بومی یا زینتی باشد. بعد دیدیم که با چه سرعتی همهجا را فرا میگیرند. حالا دیگر نمیشود قایق انداخت، ماهیگیری سخت شده، و حتی گاوها را برای آب دادن باید به نقطه دیگری برد.
او ادامه میدهد: هر روز، گسترش این گیاه بیشتر میشود. ما خودمان دیدهایم که اگر یک ساقهاش را گوشهای از آب بیندازیم، خیلی زود چند برابر میشود. بچهها دیگر جرأت ندارند کنار تالاب بازی کنند. نه از روی ترس، بلکه، چون بوی ماندگی و گندیدگی آب بلند میشود. این گیاه، نفس تالاب را گرفته.
معصومه جلالی، زن روستایی به نقش گردشگران در تشدید این وضعیت اشاره میکند: گاهی مسافران از شهرهای اطراف میآیند، عکس میگیرند، و حتی شاخهای از این گیاه را با خود میبرند؛ فکر میکنند چیز بیخطری است. من شخصاً چند بار جلوشان را گرفتم و گفتم این گیاه مهاجم است. اگر در حوض خانهشان بیندازند و بعد آن را در آبهای آزاد رها کنند، ممکن است آبگیرهای دیگر هم آلوده شود. این چیزها شوخیبردار نیست.
او سپس میافزاید:برای ما، تالاب فقط آب و منظره نیست؛ بخشی از معیشت ماست. سالها از آب آن برای کشاورزی، دامداری و حتی آبیاری باغها استفاده کردیم. اگر این گیاه همینطور پیش برود، آب تالاب میگندد، پرندهها کوچ میکنند، و ما میمانیم و آبی بیجان.
غلامی در پایان، خواسته روشنی دارد: ما هر کاری از دستمان برمیآمد، کردیم. چند بار دستهجمعی رفتیم و سنبلها را درآوردیم، ولی باز رشد کردند. حالا از مسئولان محیطزیست انتظار داریم که یا بهطور علمی کنترلش کنند، یا لااقل بیایند و به مردم اطلاعرسانی کنند. ما نمیگذاریم این گیاه جایی دیگر برود، ولی تنهایی از پسش برنمیآییم.
سنبل آبی؛ تهدیدی فراتر از یک گیاه زیبا
دکتر عباس قلیپور کارشناس برجسته گیاهشناسی و پژوهشگر حوزه گیاهان مهاجم، در گفتوگو با خبرنگار ما با تأکید بر ماهیت تهاجمی و خطرناک گیاه سنبل آبی گفت:سنبل آبی یک گونه شناختهشده در سطح جهانی به عنوان یکی از مهاجمترین گیاهان آبزی است. منشأ اصلی آن مناطق گرمسیری آمریکای جنوبی است، اما به دلیل سهولت تکثیر و زیبایی ظاهری، در بسیاری کشورها وارد شده و به سرعت اکوسیستمهای آبی را تحت تأثیر منفی قرار داده است.»
او با بیان جزئیات ساختار زیستی این گیاه افزود:ریشههای این گیاه به صورت شناور در آب آویزان هستند و دارای ساختاری پرزدار با سطح تماس وسیع برای جذب مواد مغذیاند. برگها گوشتی و بهصورت دایرهای شکلاند که با حبابهای هوا زیر ساقه و برگها امکان شناوری کامل را فراهم میکنند. این ویژگی شناوری، به سنبل آبی امکان میدهد سطح گستردهای از آب را در کوتاهترین زمان ممکن بپوشاند.
دکتر قلیپور درباره چرخه زندگی و روشهای تکثیر توضیح داد:این گیاه از دو طریق اصلی تکثیر میشود: اول، از طریق تولید بذرهای بسیار مقاوم که میتوانند تا ۲۰ سال در بستر آب یا خاک مرطوب باقی بمانند و در شرایط مساعد جوانه بزنند. دوم، تکثیر رویشی از طریق پاجوشهای ساقهای است که باعث افزایش سریع جمعیت گیاه میشود. این دو روش باعث شدهاند که کنترل آن بسیار دشوار و پرهزینه باشد.
در بخش پیامدهای اکولوژیک سنبل آبی، او تأکید کرد: «پوشش متراکم این گیاه بر سطح آب باعث کاهش نفوذ نور به لایههای زیرین شده و فرآیند فتوسنتز گیاهان آبزی بومی را مختل میکند. همچنین، کاهش اکسیژن محلول در آب ناشی از تنفس گیاه و تجزیه بافتهای مردهاش، شرایط زیستگاه را برای ماهیان، بیمهرگان و سایر آبزیان نامساعد میکند. این روند میتواند به کاهش تنوع زیستی، مرگومیر گونهها و نابودی کامل اکوسیستم منجر شود.»
این کارشناس درباره نقش سنبل آبی در آلودگی زیستمحیطی گفت:این گیاه به دلیل جذب فلزات سنگین و مواد مغذی موجود در آب، در برخی موارد موجب تجمع آلایندهها شده و در صورت ورود به زنجیره غذایی، مخاطرات جدی برای سلامت انسان و حیوانات به وجود میآورد.
در پاسخ به پرسش درباره راهکارهای مقابله، وی به صورت جامع توضیح داد:برای مدیریت سنبل آبی باید از رویکردی چندجانبه بهره برد؛ کنترل مکانیکی شامل جمعآوری و برداشت فیزیکی گیاه با استفاده از تجهیزات مخصوص است، ولی این روش صرفاً موقتی است و نیاز به تکرار مکرر دارد.
کنترل بیولوژیک با معرفی دشمنان طبیعی مانند سوسکها که به طور اختصاصی از سنبل آبی تغذیه میکنند، راهکار مؤثری است که در برخی کشورها موفقیتآمیز بوده، اما نیازمند ارزیابیهای دقیق بومشناسی برای جلوگیری از ایجاد اثرات جانبی است.
کنترل شیمیایی با استفاده محدود و هدفمند از علفکشهایی مانند ۲،۴-D و گلیفوسیت در موارد خاص انجام میشود، اما به دلیل خطرات زیستمحیطی و خطر آلودگی منابع آب، این روش باید با احتیاط و تحت نظارت کامل انجام گیرد.»
او در پایان، هشدار داد:بدون برنامهریزی دقیق و همکاری مردم محلی، مسئولان محیط زیست و پژوهشگران، مقابله با سنبل آبی بینتیجه خواهد بود و پیامدهای آن در بلندمدت برای کل اکوسیستمهای آبی مازندران و سایر مناطق شمال کشور بسیار وخیم خواهد بود.
مقابله فوری و علمی با سنبل آبی ضرورت اجتنابناپذیر تالابهای مازندران
تالابهای مازندران که بهعنوان زیستگاههای ارزشمند و تأمینکننده تنوع زیستی منطقه شناخته میشوند، این روزها با چالشی نوظهور و جدی روبهرو هستند؛ گسترش سریع و بیرویه سنبل آبی.
معاون محیط زیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست در بازدید میدانی اخیر خود با تأکید بر خطرات سنبل آبی، این گونه را یکی از مهاجمترین گیاهان آبزی معرفی کرد که با ایجاد پوششی متراکم بر سطح آب، موجب کاهش شدید میزان اکسیژن محلول در آب و در نتیجه مرگ آبزیان میشود. وی تصریح کرد که این وضعیت موجب برهم خوردن تعادل زیستمحیطی تالابها و تأثیر منفی مستقیم بر زندگی مردم محلی شده است.
سنبل آبی با توانایی تکثیر سریع از طریق بذرهای مقاوم و رشد رویشی، بهسرعت میتواند بخشهای وسیعی از تالابها را پوشش دهد و مانع عبور نور و تبادل اکسیژن در آب شود. این شرایط باعث کاهش تنوع زیستی، کاهش جمعیت ماهیها و سایر گونههای آبزی و افزایش خطر بروز بیماریهای آبی میشود. از طرف دیگر، مسدود شدن کانالهای آبیاری، مشکلاتی در کشاورزی منطقه ایجاد کرده و در نهایت تأثیر مستقیم بر معیشت مردم دارد.
لاهیجانزاده تأکید کرد مقابله با این تهدید زیستمحیطی نیازمند رویکردی علمی و همهجانبه است که ترکیبی از روشهای مکانیکی، زیستی و مدیریتی را دربر میگیرد. وی افزود این اقدامات باید به صورت هماهنگ و با مشارکت فعال مردم محلی و دستگاههای اجرایی در چارچوب برنامه ملی حفاظت از تنوع زیستی به اجرا درآید.
اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران نیز مقابله با سنبل آبی را بهعنوان یکی از اولویتهای راهبردی خود تعیین کرده و از همه نهادهای مرتبط خواسته است با همکاری علمی و جهادی برای جلوگیری از گسترش خسارات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی این گونه مهاجم تلاش کنند.
گسترش روزافزون گیاه مهاجم سنبل آبی در تالابهای مازندران، به ویژه تالاب آغوزبن، مسئلهای فراتر از یک چالش زیستمحیطی ساده است؛ این پدیده پیچیده، نشانهای است از آسیبهای ساختاری به اکوسیستمهای حساس آبی و هشدار جدی برای حفظ تعادل طبیعی منطقه. سنبل آبی با رشد انفجاری و توانایی پوشش گسترده سطح آب، نه تنها منابع زیستی مانند ماهیان، میگوها و سایر آبزیان را به مخاطره میاندازد، بلکه زمینه را برای کاهش اکسیژن محلول در آب فراهم میکند و این امر مستقیماً بر زندگی و معیشت جوامع محلی اثر میگذارد.
در کنار اثرات مستقیم زیستمحیطی، این گونه مهاجم هزینههای اقتصادی قابل توجهی را به کشاورزی، ماهیگیری و گردشگری استان تحمیل میکند؛ از اختلال در سیستمهای آبیاری گرفته تا کاهش جذابیت گردشگری طبیعی تالابها که سالانه پذیرای هزاران بازدیدکننده است. بهعلاوه، خطر انتشار بیماریها و آلودگیهای آبزی، سلامت جامعه را نیز تهدید میکند.
تجارب جهانی نشان میدهد که مقابله با گونههای مهاجم آبی مانند سنبل آبی تنها در صورت اجرای برنامهای جامع، علمی و چندوجهی ممکن است؛ برنامهای که در آن استفاده هوشمندانه از روشهای مکانیکی، بیولوژیکی و مدیریتی توأمان به کار گرفته شود. اما مهمتر از ابزارها، مشارکت فعال و آگاهانه مردم محلی و همکاری بین بخشی دستگاههای اجرایی است که میتواند تضمینکننده موفقیت این برنامهها باشد.
اکنون زمان آن رسیده است که تمامی دستاندرکاران محیط زیست استان، سازمانهای مردمنهاد، پژوهشگران، و مردم، با همدلی و عزم راسخ، از تجربههای بینالمللی درس گرفته و با برنامهریزی منسجم و منابع کافی، برای مقابله با این تهدید خاموش به میدان بیایند. آینده تالابهای مازندران و پایداری زیستبوم آبی آن به تصمیمات و اقداماتی بستگی دارد که امروز اتخاذ میشود.
اگر به این مسئله بیتوجهی شود، هزینههای جبرانناپذیری بر جای خواهد گذاشت که نه تنها طبیعت، بلکه اقتصاد و سلامت مردم را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد. بنابراین، حفاظت از تالابها در برابر سنبل آبی، تنها یک وظیفه محیطزیستی نیست بلکه یک ضرورت ملی و سرمایهای برای نسلهای آینده است.