
باشگاه خبرنگاران جوان - کیهان در صفحه نخست خود به گزارشی درباره قتلعام مردم غزه با گرسنگی پرداخته است. در بخشی از این مطلب آمده است که «گرسنگی» یکی از ابزراهای رژیم صهیونیستی برای کشتار ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار فلسطینی ساکن غزه بوده است که نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر آنها را طی دو سال گذشته با بمباران و گلوله به شهادت رسانده است. طی ماههای گذشته گزارشها و تصاویر زیادی از تیراندازی به صفهای دریافت غذا در غزه منتشر شده است که بنابر برخی گزارشها، جان دستکم ۱۰۰۰ نفر را گرفته است. اما به نظر میرسد دیگر، برای کشتار آنها نیازی به گلوله هم نیست. گرسنگی به تنهائی در حال انجام دادن کار «نسلکشی» برای صهیونیستهاست. کشتار آنلاین ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار انسان در غزه همانقدر دردناک است که، انفعال سران کشورهایی که خود را مسلمان مینامند و چهبسا پشتپرده در حال تامین مالی این نسلکشی عظیم قرار دارند. آیا واقعاً زمان یک «اتحاد جهانی» یا حتی «منطقهای» برای شکستن محاصره غزه فرا نرسیده است؟ چرا مثل سابق کشتیهای حامل غذا و دارو به سمت این باریکه حرکت نمیکنند؟ آیا اگر صدها کشتی از سراسر دنیا به صورت همزمان با کمکهای دارویی و غذایی به سمت غزه حرکت کنند، کاری از صهیونیستهای حیوانصفت ساخته است؟ دیروز اعلام شد ۹۰ درصد ساکنان غزه گرسنهاند و این گرسنگی در حال از پا درآوردن کوچک و بزرگ است.
این روزنامه در مطلبی دیگر با تیتر مذاکره ایران با ترامپ بسیار پرریسک است قید کرده است که یک نشریه آمریکایی با اشاره به حملات ایالات متحده به ایران و پشتیبانی این کشور از اسرائیل نوشته که دونالد ترامپ بار دیگر ثابت کرد که بهراحتی دروغ میگوید و توافقات را بهسادگی زیر پا میگذارد.
نشریه تحلیلی نشنال اینترست، ورود دوباره ایران به مذاکره با آمریکا را «بسیار پرریسک» توصیف و تأکید کرده که نمیتوان به پایبندی رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ به توافقات بینالمللی مطمئن بود.
کارشناس این نشریه تصریح کرده که استفاده ترامپ از رویکرد «مرد دیوانه» و خلفوعدههای این رئیسجمهور در گذشته، بیاعتمادی ایران برای ورود به مذاکرات جدید را افزایش داده است.
روزنامه وطن امروز نیز در صفحه سیاسی خود به این موضوع پرداخته است که ایران به نخستین کشور تاریخ تبدیل شد که یک قدرت دارای سلاح هستهای را به این شدت مورد حمله قرار داده است.
دنیا به خاطر خواهد آورد ژوئن ۲۰۲۵، ایران با شلیک صدها موشک بالستیک و پهپاد به شهرهای کلیدی رژیم صهیونیستی، از جمله تلآویو و حیفا، به نخستین کشوری در تاریخ تبدیل شد که یک قدرت هستهای را با چنین شدتی مورد حمله قرار داد؛ موضوعی که البته از چشم تحلیلگران دور نمانده است.
در همین رابطه مجله آمریکایی فارن افرز، با انتشار گزارشی نوشت: «۱۳ ژوئن، اسرائیل حملهای غافلگیرانه به تأسیسات هستهای و اهداف استراتژیک ایران انجام داد. ایران در پاسخ صدها موشک بالستیک و پهپاد به سمت حیفا، تلآویو و تأسیسات نظامی در قلب اسرائیل شلیک کرد. پاسخ ایران بزرگترین حمله نظامیای بود که تاکنون به یک قدرت هستهای انجام شده است».
به اذعان فارن افرز، این حمله نهتنها ناتوانی بازدارندگی هستهای اسرائیل در جلوگیری از حملات ایران را آشکار کرد، بلکه نشانهای از پایان یک دوره تاریخی بیش از ۸۰ ساله بود که در آن قدرتهای هستهای از درگیریهای مستقیم و گسترده با یکدیگر اجتناب میکردند.
این روزنامه همچنین در صفحه بین الملل خود به انتشار جزئیات جدید روابط ترامپ و اپستین و اعتراف نیویورکتایمز به وجود فساد گسترده در هیأت حاکمه آمریکا پرداخته است. در بخشی از این گزارش ذکر است که: بر اساس گزارش نیویورکتایمز، رابطه طولانیمدت ترامپ و اپستین پرسشهایی درباره قضاوت و شخصیت رئیسجمهور آمریکا ایجاد کرده است، بویژه با توجه به اتهامات سنگین علیه اپستین. اپستین ۲ بار به اتهام سوءاستفاده جنسی از دختران زیر سن قانونی بازداشت شد و در نهایت سال ۲۰۱۹ در زندان خودکشی کرد. برخی قربانیان اپستین ادعا کردند در محیطهای مرتبط با ترامپ، مانند مارئهلاگو، به دام افتادهاند. برای مثال، ویرجینیا گیوفر که در ۱۷سالگی به عنوان کارمند آبگرم در مارئهلاگو مشغول کار بود، توسط گزلین ماکسول، شریک اپستین، برای کار به عنوان ماساژور استخدام شد و بعداً ادعا کرد مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
به نوشته نیویورکتایمز، یکی دیگر از زنان، استیسی ویلیامز، مدل سابق، ادعا کرده سال ۱۹۹۳ توسط ترامپ در برج ترامپ مورد آزار قرار گرفته است. او این حادثه را به عنوان بخشی از یک «بازی» یا «چالش» بین اپستین و ترامپ توصیف کرد. همچنین والاستریت ژورنال گزارش داد سال ۲۰۰۳، ترامپ یادداشتی برای تولد ۵۰ سالگی اپستین ارسال کرده که شامل طرحی از یک زن برهنه و اشارهای به یک «راز مشترک» بوده است. اگرچه ترامپ این گزارش را تکذیب و علیه آن شکایت کرده است، این ادعاها همچنان به جنجالها دامن زدهاند.
ترامپ هرگونه اطلاع از اقدامات غیرقانونی اپستین را رد و کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرده اپستین به دلیل رفتار ناشایست از مارئهلاگو اخراج شده بود. با این حال، طبق گزارش نیویورکتایمز، این توضیحات نتوانسته پرسشهای موجود درباره عمق رابطه این دو و تأثیر آن بر اعتبار سیاسی ترامپ را برطرف کند.
روزنامه جوان در صفحه سیاسی خود موضوع دیدار پوتین و علی لاریجانی را مورد بررسی قرار داده است. میتوان دو فرض داشت: اول اینکه این دیدار را در فضای فورسماژور یعنی شرایط غیرقابلپیشبینی برای دوطرف تعریف کرد. اما شاید درستتر آن است که آن را دیداری فوری برای آخرین تبادلنظرات جدی درباره وضعیت تجاوز امریکا و اسرائیل و مسئله هستهای ایران، مسئله مهم غزه، و مذاکرات نهچندان جدی ایران با تروئیکای اروپا که میتواند برای روسها مهم باشد، ارزیابی کرد. مشخصاً مضمون دیدار بیشتر سیاسی است و نباید آن را به تقاضاهای نظامی ایران تقلیل داد، زیرا بعید است ایران تقاضای نظامی مشخصی غیر از آنچه روال سالهای قبل بوده از روسها داشته باشد و چنین مراوداتی هم نیازی به یک سیاستمدار ندارد و سران نظامی عهدهدار آن میشوند. ایران مواضعی راهبردی درباره مسائل جهان و امریکا و فلسطین و استقلال خود دارد که مشخص و تغییرناپذیر است، اما برخی هماهنگیها شاید لاریجانی را به این سفر ضروری راهی کرده باشد.
در ایران معمولاً کسانی که روسستیز هستند و بخشهایی از حکومت را با اتهام «روسوفیل» مینوازند، درست در بحرانها انتظار دارند روسها با تمامی قوا به یاری ایران بشتابند! روسوفیلها نیز گروه مقابل را امریکوفیل میدانند که ذوب در امریکا شدهاند. با اینحال جای شگفتی آنجاست که در این مواقع امریکوفیلها بیشتر از روسوفیلها چشم به نتایج سفر راهبردی میبندند! این خود نشان میدهد که این اتهامات صرفاً بازی سیاسی و جناحی و انتخاباتی است.
سیاست مستقل ایران نشان داده است هرگز قراری برای تضمین موجودیت خود یا حتی بسیار کمتر از آن با هیچ کشوری نداشته و انتظاری هم ندارد، مگر آنچه در قراردادهای رسمی میان دوطرف موجود است. البته انتظار حمایت محکم دیپلماتیک و سیاسی از روسها و چینیها در بحرانها امری معقول است.
شکست پروژه تخریب دفاعی ایران، نیز تیتر دیگری در صفحه سیاسی روزنامه جوان استپس از جنگ ۱۲روزه تحمیلی و تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران، فرماندهان ارشد نیروهای مسلح با حضور در قرارگاههای پدافندی و بازدید میدانی از یگانها، بر آمادگی کامل، بازآرایی سریع سامانههای آسیبدیده و اتکای کامل به فناوریهای بومی برای حفظ امنیت حریم هوایی کشور تأکید کردند. این اظهارات حامل این پیام روشن به دشمنان جمهوری اسلامی ایران است که هر خطای راهبردی علیه ایران، با پاسخی کوبنده، چندلایه و پشیمانکننده مواجه خواهد شد.
روزنامه ایران نیز در صفحه سیاسی خود به هم اندیشی دولت و دانشگاهیان برای رفع مشکل کم آبی پرداخته است. مشخص است که صرفاً نشستی برای بررسی اینکه دستگاههای اجرایی درباره وضعیت آب چه باید بکنند، نبود. بلکه جلسهای برای شناختن ریشههای بحران و سپس ارائه راهکار از مجرای شناخت آن ریشهها بود. اما برای این امر دولت فقط به گفتوگوهای درون سازمانی یا مباحث بین وزرا اکتفا نکرد. وزرای مرتبط با مسأله آب هم در جلسه بودند، اما هدف جلسه این بود که چطور دانشگاه وارد فرآیند حل مسأله کم آبی شود.
حضور دانشگاه در فرآیند شناسایی و حل مسائل، دغدغه جدی و همیشگی رئیس جمهوری بوده است. مسعود پزشکیان در انتخابات و هم در ریاست جمهوری، بارها بر این امر تأکید کرد. در «چهلمین اجلاس رؤسای دانشگاههای بزرگ کشور»، پزشکیان با اشاره به اینکه تجربههای جهانی و داخلی «نشان داده حل مسائل پیچیده و بینرشتهای، نیازمند نهادهایی است که از دل خود جامعه و با تکیه بر نخبگان آن، راهکارهای قابل اجرا ارائه کنند»، گفت: «مسائل و بحرانهای کشور تکبعدی نیستند؛ به همین دلیل برای حل آنها نیازمند اجماع نظر و هماندیشی میان اساتید و نخبگان از تمام رشتهها هستیم تا به راهحلهایی جامع، واقعگرا و قابل اجرا برسیم.»، اما پزشکیان فقط به گفتن اینکه دانشگاه به میدان بیاید اکتفا نکرد. ۱۰ خردادماه، «نشست هماندیشی درباره همکاری دولت و دانشگاهها برای حل مسائل ملی و منطقهای» با حضور رئیس جمهوری، وزیر علوم و رؤسای دانشگاهها برگزار شد تا زمینه دخالت دانشگاه در حل مسائل، به صورت عملی فراهم شود. براین اساس، جلسه دیروز را میتوان گام دیگر دولت برای دخیل کردن دانشگاه در شناسایی مسائل کشور، این بار مسأله کم آبی دانست.
اما اینکه چرا ورود دانشگاه در این زمینهها جدی است و چرا برای حل مشکلات نمیتوان صرفاً به وزارتخانهها بسنده کرد؟ این امر هم در اظهارات رئیس جمهوری مشهود است. پزشکیان گفت «ما مسیرهایی را به اشتباه پیمودهایم و دانشگاهها و استادان دانشگاه باید اعلام کنند که این مسیرها اشتباه بوده و راه درست را نشان دهند.» وی یکی از علتهای بروز مشکلاتی مانند کم آبی را «فقدان نظام برنامهریزی صحیح» دانست و گفت: «دانشگاهها میتوانند این نقطهضعف را برطرف کنند.»