
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مریم حسینی - در هفتههای اخیر چندین دولت غربی بیانیههایی صادر کردهاند که حاکی از افزایش تمایل به رسمیت شناختن کشور فلسطین است. فرانسه قصد خود را برای حمایت از کسب یک "کرسی دولتی" فلسطین در سازمان ملل در سپتامبر امسال ابراز کرده است. انگلیس اشاره کرده است که ممکن است از این روند پیروی کند - مادامی که آتشبس در غزه دستنیافتنی باشد.
حتی کانادا نیز به این گفتوگو پیوسته است، البته با یک شرط قابل توجه: اینکه هرگونه توافق سیاسی آینده، گروههای مقاومت فلسطینی مانند حماس را شامل نشود.
برای برخی، این ممکن است به عنوان پیشرفت به نظر برسد - دلیلی برای خوشبینی محتاطانه. اما امید، وقتی از عدالت جدا شود، میتواند به طرز خطرناکی گمراهکننده باشد. کاغذ نمیتواند وطن بسازد. به رسمیت شناختن، بدون حق بازگشت، حاکمیت واقعی و لغو محاصره غزه، چیزی بیش از یک مماشات نمادین نیست.
بیایید صادق باشیم، برخی از این تحرکات با پیامدهای نگرانکنندهای همراه هستند. به نظر میرسد پیام انگلیس حاکی از آن است که فلسطینیها ممکن است به رسمیت شناخته شوند - اگر فقط دست از مقاومت بردارند. گویی دههها محاصره و رنج، آزمایشی است که فلسطینیها باید در سکوت از آن عبور کنند. موضع کانادا از این هم فراتر میرود و اصرار دارد که به رسمیت شناختن مشروط به حذف سیاسی برجستهترین نیروی مقاومت است.
این یک سوال اساسی را مطرح میکند: آیا اکنون به عنوان پاداشی برای تسلیم، از تشکیل کشور فلسطین دم زده میشود؟ آیا به فلسطینیها گفته میشود که برای پذیرفته شدن به عنوان یک ملت، ابتدا باید مطیع، متفرق و بیصدا شوند؟
شایان ذکر است که بیش از ۱۵۰ کشور در حال حاضر کشور فلسطین را به رسمیت میشناسند؛ و با این حال، این امر چه پیشرفت ملموسی به همراه داشته است؟ بیایید نمادگرایی دیپلماتیک را با تغییر معنادار اشتباه نگیریم. در عمل، واقعیت بیرحمانه است: محاصره ادامه دارد، بمبها همچنان فرو میریزند و فلسطینیها هنوز در حال مرگ هستند.
در حالی که ژستهای دیپلماتیک بر تیترها غالب هستند، بحران عمیقتر همچنان ادامه دارد: غزه در حال گرسنگی کشیدن و مجازات جمعی است. این باید پایان یابد - تا محاصره برداشته شود، زندانیان آزاد شوند و فلسطینیها بتوانند قبل از اینکه از آنها خواسته شود آینده سیاسی خود را تصور کنند، نفس بکشند.
این به معنای نادیده گرفتن تحولات دیپلماتیک نیست. وقتی اسرائیل به خاطر به رسمیت شناختن فرانسه به آن حمله میکند و آن را خیانت به «ارزشهای غربی» مینامد، ناراحتی واقعی را آشکار میکند. این مهم است. این نشاندهنده گسستی در وضع موجود بینالمللی است. اما نمادگرایی به تنهایی عدالت نیست. خون کودکان غزه را نمیتوان با صندلی که هنوز توسط کسانی که در رنج آنها همدست بودهاند، طراحی شده است، معامله کرد.
آنچه فلسطینیها نیاز دارند، حاکمیت مدیریتشده یا دولت مشروط نیست، بلکه رهایی واقعی است - آزادی برای تعیین آینده خود بدون پیششرطهایی که توسط کسانی که در طول تاریخ ظلم و ستم به آنها را ممکن ساختهاند، اعمال میشود.
بنابراین، به کسانی که با قید و شرط، [به رسمیت شناختن] را پیشنهاد میدهند، باید گفت: اگر واقعاً میخواهید از عدالت دفاع کنید، حق فلسطین برای مقاومت، برای بازگشت و برای زندگی عاری از محاصره و گرسنگی را به رسمیت بشناسید.
منبع: میدل ایست مانیتور