
باشگاه خبرنگاران جوان- فهیمه فداکار روانشناس، درباره شغل خبرنگاری برای خانمها گفت: نکتهای که وجود دارد و در مورد کلیت زنان شاغل مطرح است این است که اساساً زنان شاغل، در هر شغل و منصبی و هر مدل کاری، با یک مسئلهای روبهرو هستند که آن بارها و بارها مورد بحث در پژوهشها، تریبونهای عمومی، رسانه و امثال آن قرار گرفته؛ به نام «تعارض بین کار و خانواده در بین زنان». این مفهوم، مفهومی عمومی است و همه زنان شاغل، وقتی مسئولیتی را بیرون از خانه میپذیرند و در آن شاغل میشوند، با مسئله دیگری مواجه میشوند و آن مسئله، نقشهای خانوادگی آنهاست.
وی ادامه داد: به هر حال، شما هر نقشی را که بیرون از خانواده داشته باشید، هر شغلی که بیرون از خانه داشته باشید، ناقض این نیست که وظایف خانوادگی، بچهها و امور منزل بر عهده شماست. خب، این یک فشار مضاعفی بر عهده همه زنان شاغل میگذارد. مردهای شاغل، علیرغم این که وضعیت راحت و خوبی ندارند و با سختی زیادی آنها هم دست و پنجه نرم میکنند و زندگی را اداره میکنند، اما وقتی به منزل میآیند، یک بخشی از تدابیر امور منزل دیگر بر عهدهشان، به طور فرهنگی و عرفی، نیست. این وضعیت در همه جای دنیا هم تقریباً به همین شکل است.
این روانشناس با بیان اینکه یعنی شما هر مسئولیتی هم داشته باشید، همچنان تدبیر امور منزل و بچهها با زنان شاغل است. این مسئله فشار مضاعفی بر زنان وارد میکند تصریح کرد: زنان خبرنگار یکی از این گروهها هستند که مستثنی از این قاعده نیستند. زنان خبرنگار ما درگیر یک شغل پرالتهاب و پر استرس هستند؛ چون زمان در آن موضوعیت دارد، فوریت در آن وجود دارد و به هر حال، شرایط کاریِ خاصی را تجربه میکنند. همزمان نقشهای خانوادگی هم دارند و انتظار میرود که آنها را انجام دهند. این وضعیت، فشار زیاد و استرس زیادی را بر آنها وارد میکند.
وی ادامه داد: از طرفی، میزان حمایتی که کارفرماها و نهادهای رسمی از زنان شاغل میکنند با هم متفاوت است. در وضعیت موجود، مسئلهی حمایت از زنان خبرنگار، بهویژه در برهههایی که وظایف خانوادگیشان به اوج میرسد، کمتر اتفاق میافتد. یعنی وقتی شما بچه کوچک دارید، نوزاد دارید، باردارید یا در شرایط مشابه هستید، انتظار میرود که کارفرما در چنین موقعیتهایی از زنان شاغل حمایت کند؛ به خصوص خبرگزاریها و جاهایی که به طور رسمی متکفل ارتباط با زنان خبرنگار هستند و آنها برای آن کارفرما، خبرگزاری، روزنامه یا هر جایی کار میکنند. انتظار میرود در این حوزهها، در وقتهایی که نقشهای خانوادگی زنان به اوج میرسد، مورد حمایت واقع شوند.
اما این حمایت، حمایتی کم و ناکافی است و آنها را دچار مسئلهی جدی میکند. معمولاً علاقهی زنان خبرنگار به این شغل، نقش تعیینکنندهای دارد در این که ادامه بدهند یا نه؛ چون تبعات مالی آن الزاماً تبعات مالی زیادی نیست برای عموم این زنان. در نتیجه، این موقعیتها و تدبیر این استرس و فشار روانی، آنها را به شدت اذیت خواهد کرد.
فداکار افزود: از طرفی، مسئلهی دیگری که وجود دارد این است که، خصوصاً با شرایط آنلاین و فضای کاری مجازی که شکل گرفته ـ و در حوزه خبرنگاری بهوضوح خودش را نشان میدهد ـ وضعیت زنان خبرنگار به گونهای است که شغلشان زمان مشخصی ندارد. یعنی زنان شاغل دیگر، مثلاً ساعت هشت صبح میروند تا دو بعدازظهر یا چهار بعدازظهر و یک کار مشخص دارند. اگر شغلشان معلمی باشد، از هشت صبح تا یک بعدازظهر سازمان ثابتی را به کار اختصاص میدهند.
اما زنان خبرنگار، به دلیل ماهیت کاریشان، چنین زمان مشخصی ندارند. بنابراین، این پراکندگی زمانی، که در بازههای زیادی رخ میدهد، وقتی با وظایف خانوادگی و محدودیتهایی که زنان در جامعه ما دارند تلاقی پیدا میکند، برایشان سخت خواهد بود. از طرف دیگر، همین آنلاین شدن که گفتم، باعث میشود که زنان، علیرغم این که در خانه هستند، اما همچنان تحت فشار کاری قرار داشته باشند. چون بالاخره باید خبر تنظیم شود، بارگذاری شود، رفت و برگشت ارتباطی انجام شود. یعنی با این که در خانهاند، ولی مثلاً در یک ساعت شب یا روز که از سر کار آمدهاند، همچنان درگیر کار هستند و این مسئله بر فرسایش کاریشان مؤثر است.
وی بیان کرد: یک نکتهی دیگر این است که این فرآیند شغلی، ساعت کار مشخصی ندارد. همانطور که بالاتر گفتم، گاهی خبرنگار باید در ساعاتی کار کند که ساعت متعارفی برای حضور زنان در کار نیست و به هر حال، احساس امنیت پایینی را تجربه میکنند و مجبورند در سختی هم کار را انجام دهند.
وی گفت: بعد، برخی خبرنگاران در حوزههایی فعالیت میکنند که فوقالعاده پر استرس و همراه با اتفاقات ناگوار، ناراحتکننده و بعضاً خشن است و این فشار کاری و استرس را برایشان بیشتر میکند.
یک نکتهای که وجود دارد، البته روند آن در طی زمان رو به بهبود است، اما در هر حوزهای که کار انجام میدهیم، یکی از مواردی که رضایت شغلی و علاقه به کار را ایجاد میکند، این است.
فداکار بیان کرد: یکی از نکاتی که در مورد خبرنگارهای زن وجود دارد، همین مسئلهی به رسمیت شناختن زنان خبرنگار است؛ یعنی این هویت حرفهای آنها. در عرصهی خبری، حالا اینکه در کجای عرصه خبر فعال باشی یا حتی اینکه در کدام شهر و بخش فعال باشی، مؤثر است. بعضی از جاهایی که زن خبرنگار کار میکنند، پرزنت آن زن و شناختش بهعنوان کار وجود دارد.
وی با بیان اینکه در بعضی از شهرها، مثلاً مثل تهران یا بعضی از جاهای مشخص، خبرنگارها بیشتر به رسمیت شناخته شدهاند اشاره کرد:، اما در بعضی از جاها و برخی از محلهای خبرگزاری و کاری و بعضی از محیطهای اجتماعی، این حوزه رسمیت پایینی دارد و یک جدالی هم در این به رسمیت شناخته شدن در حوزهی حرفهای وجود دارد که فشاری را به آنها وارد میکند.
وی عنوان کرد: این فعالیت، نتایج خوبی به ارمغان میآورد؛ میتوانند بخشی از مسائل را بالاخره به سمع و نظر برسانند و از آن طرف، مطالبهگر بخشی از اتفاقهایی که لازم است و مورد انتظار است که بیفتد، باشند و آن را انجام دهند. خوب، یک باری را در این عرصهی بسیار مهم، که عرصهی روایتگری و خبررسانی است، به نحو احسن انجام میدهند. مشخصاً حالا برندهای زنان خبرنگار در این مدت، تعداد زیادی آدم بودهاند که توانستهاند اعتماد عمومی را جلب کنند.
فداکار مطرح کرد: در همین فضای جنگ اخیر، آن فرایند خانم امامی به عنوان زن خبرنگاری که در رسانه ملی حضور داشت ـ مدل کاری ایشان پیش از این هم مورد توجه بود ـ، اما در فضای جنگ و آن تجربهای که اتفاق افتاد، عملاً این حضور زنانه، حضوری پررنگ و اثرگذار بود که میتوانست در فضای جنگ الهامبخش باشد، به نحوی که رهبری هم از آن تقدیر کرد. یعنی معلوم است که یک نقطهعطف، محل توجه بود که خودش را نشان بدهد و این نشاندهندهی یک حضور و یک جمع زن خبرنگاری است که بالاخره در یک بروز و ظهورهایی میتواند خودش را نشان بدهد و حالا این، یکی از مواقفش بوده است.
این روانشناس بیان کرد: همهی کارفرماها میدانند ـ چه کارفرمای دولت باشد به عنوان بزرگترین کار، و چه کارفرماهای خردی باشند که حضور دارند ـ که کسی که خبرنگاری میکند و دارد کار میکند، وقتی که در یک امنیت خاطر دارد کار میکند، در یک ثباتی دارد کار میکند، خصوصاً در شغلی که بالاخره یک استیبل بودن و ثبات ذهنی و روانی در انجام کار موضوعیت دارد، میدانند که اگر بالاخره کاری که میخواهند و محصولی که از نیرویشان میخواهند به انجام برسد، نیازمند این است که او در وضعیت خوبی باشد.
وی ادامه داد: من یک موقعی از یکی که کار خبری میکرد شنیدم که میگفت که مثلاً از ما خواسته میشود که ساعت ۶ صبح فلانجا باشیم، اما کسی فکر نمیکند که من چطور باید بروم. مثلاً هزینهای که باید انجام بدهم نیست، مسئله این است که ۶ صبح یعنی اینکه من باید فلان ساعت حرکت کنم تا ۶ صبح آنجا باشم، و هر وسیلهای که میخواهم استفاد
کنم، هر جور که میخواهم بروم، برای من نگرانکننده است و یک دغدغهی ذهنی است. ولی خب، این بخشی از کارم تلقی میشود و من موظفم که برای اینکه بتوانم وظایف کاری را انجام بدهم، یا مثلاً مجموعه تحصیلات و رفاهیاتی که در جهت ساعت کاری و امثالهم انجام میشود، برای زنها خب در حوزهی خبرنگاری کمتر دیده میشود یا به رسمیت شناخته نمیشود؛ چه به جهت قانونی، چه به جهت تعاملی.
یعنی اینجوری است که اگر از این عرصه دور شوی، حضور دوباره به این عرصه راحت نیست. این هم یک مسئله است که باید به آن توجه شود.
فداتکار تصریح کرد: تعارض زمان کار و فضای خبرنگاری با وظایف خانوادگی که خب فشار اعظم اصلی ماجرا بر این است، به نظر میآید که یک بخشی از مهاجرت بر عهدهی خود این خانمهای خبرنگار است. یعنی لازم است که خانمهای خبرنگار یک تفکیکی بین زمان انجام کار و زمان تمرکز بر حوزهی خانواده داشته باشند؛ چون این درهمآمیختگی، فرسایش جدی و مقام میآورد برای افراد که عملاً هم فضای کاری را از کیفیت میاندازد، هم حضور خانوادگی را، و هم آنچه که بالاخره فضای ذهنی خود فرد است را مغشوش میکند.
وی با بیان اینکه خبرنگاران زن باید از افراد نزدیک کمک بگیرند گفت:کمک گرفتن از افراد میتواند امورات و تعاملهایی که بتواند ارتباط عاطفی را فراهم کند بدست بیارن و باید بگویم توجه به مسئلهی حضور در خانواده ـ که حالا یک مسئله است ـ و کیفیت حضور در خانواده ـ که مسئلهی مهمی است و باید به آن توجه شود ـ نیز ضروری است. چون بعضاً مقداری از این موضوع غفلت میشود؛ یعنی طرف یک ساعتی میآید خانه، اما تماماً، چون کار خبری انجام میدهد، متمرکز بر کار است و این کیفیت مهم است، نه اینکه الان تو چه ساعتی بودی. کیفیت مورد مداخله قرار میگیرد و اشکال ایجاد میکند.
وی افزود: خانم خبرنگار باید بتواند یک وضعیت، یعنی یک مرزگذاری را خودش انجام بدهد بین این دو حوزه و البته حفاظت کند از هر دو: امورات مربوط به خودش و خانوادگیاش و امورات شغلیاش.
این مرزگذاری کمک میکند تا بتواند اولویتگذاری کند. حتماً آن خانم خبرنگار باید توجه داشته باشد که بدون اولویتگذاری نقشها، عملاً نمیتواند که هم خودش احساس رضایت داشته باشد و هم اینکه غیر از رضایت خودش، رضایت اعضای خانواده یا اعضای کاری و امثالهم را به ارمغان بیاورد.
این روانشناس بیان کرد: طبیعتاً هماهنگ کردن این شرایط با کمک گرفتن از دیگران، بالاخره افزایش مهارتهای بچهها، فضای تدبیر تفریحات برای آن زمانبندی و وقتگذاری اختصاصی، اینها کمککننده است برای اینکه آدمها بتوانند مقداری این شرایط را مدیریت کند. آدمی که خودش تحت فشار و تنش باشد و برای کاهش فشار و تنش و استرس تدبیری نداشته باشد، طبیعتاً در درازمدت به فرسایش منجر میشود؛ و آدمی که در این شرایط است، طبیعتاً در حوزهی هر دو شرایطی که قرار دارد ـ یعنی نقشهایی که پذیرفته ـ، چون آنها هم خودشان بالاخره یک استرسهای کم و بیشی دارند، حتماً ناموفق خواهد بود.
منبع: فارس