
باشگاه خبرنگاران جوان - سرنوشت ما را خصوصیات زیستی ما میسازد، یا خانواده و دوستانی که بین آنها بزرگ میشویم؟ دلیل اعتیاد، فقر، افسردگی یا دیگر مشکلات برخی انسانها، ژنتیکشان است، یا محیطی که در آن زندگی میکنند؟ ۱۵۰ سال است که جدال «طبیعت یا تربیت» در علوم انسانی جاری است. گاهی به نظر میآید که یکی از طرفین در حال پیروزی است، مثلاً وقتی که پروژۀ ژنوم انسان آغاز شده بود، طبیعت میخواست تربیت را کنار بزند و خیلیها امیدوار بودند که به زودی، ژن مربوط به همهچیز، از عشق تا چاقی، کشف خواهد شد. اما هر بار مشخص میشود ماجرا پیچیدهتر است.
در سالهای اخیر شاخۀ مطالعاتی جدیدی تلاش کرده است تا نحوۀ نگاه ما به پرسش «طبیعت یا تربیت» را از اساس تغییر دهد. حوزۀ تحقیقاتی «ژنتیک اجتماعی» میگوید: ژنها صرفاً درون بدن ما نیستند که تعیین کنند که چه کسی شویم؛ بلکه تا حدی بر محیطهایی که در جستوجویشان هستیم یا ایجاد میکنیم نیز تأثیر میگذارند.
برای مثال، کودکی را فرض کنید که با ژن موسوم به «ژن دوندگان سرعت» متولد میشود. یعنی این کودک دارای استعدادی ذاتی برای سریع دویدن است. احتمالاً در مدرسه در بازیهای سرعتی، سرآمد میشود. ممکن است معلمان یا والدینش او را تشویق کنند که به تیمهای ورزشی بپیوندند و ورزش را جدی بگیرد. این مسیر در نهایت میتواند به تبدیلشدن او به دوندهای حرفهای منتهی شود. حالا برگردیم و به آنچه پشت سر گذاشتهایم نگاه کنیم: ساختار ژنتیکی این کودک و محیطی که در آن بزرگ شده است، چرخۀ بازخوردی قدرتمند و دائمی برای او ساختهاند که یکی دیگری را تقویت کرده و به جلو رانده است.
دالتون کانلی، جامعهشناس برجستۀ آمریکایی که یکی از پیشروان مطالعات در زمینۀ ژنتیک اجتماعی است، میگوید: مسئله فراتر از این است که بگوییم هم ژنها مهماند، هم محیط. این دو منبع با چنان شیوههای پیچیدهای در هم تنیدهاند که شاید بهتر باشد بگوییم اصلاً دو چیز قابل تفکیک نیستند.
تحقیقات دربارۀ «چرخۀ بازخورد ژنتیک و محیط» حقایق شگفتانگیزی را دربارۀ زندگی ما روشن میکند. ما مدتهاست میدانیم شکستهای سنگین در زندگی -مثل بیکارشدن یا طلاق- میتواند باعث افسردگی شود. اما ژنتیک اجتماعی سویۀ دیگر این حقیقت را نشانمان میدهد: افرادی که ژنهای مربوط به افسردگی در آنها فعال است، بیشتر احتمال دارد که در زندگی با شکستهای سنگین روبهرو شوند. اما مسئله فقط به خود ما هم محدود نمیشود، چون به شکل شگفتانگیزی، محیط اطرافِ ما تا حدی از ژنهای اطرافیانمان تشکیل شده است.
تحقیقات کانلی نشان میدهد که ژنهای همسر شما تقریباً به اندازۀ یکسوم ژنهای خودتان بر احتمال ابتلای شما به افسردگی تأثیر دارند. یا پژوهش دیگری از او، حکایت از آن دارد که در یک دبیرستان حضور چند دانشآموز با زمینۀ ژنتیکیِ سیگارکشیدن میتواند میزان مصرف سیگار را در کل آن پایۀ تحصیلی افزایش دهد.
تحقیقات در زمینۀ ژنتیک اجتماعی هنوز در ابتدای راه خود قرار دارند، و بسیاری از اطلاعاتی که از آنها به دست میآید، ممکن است سردرگمکننده به نظر برسد یا مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. مثلاً فرض کنید شرکتهای بیمه بخواهند با استفاده از نقشۀ ژنتیکی افراد میزان استعداد آنها در ابتلا به بیماری را تخمین بزنند، یا مدرسههای خاص بخواهند علاوه بر آزمون درسی، از متقاضیان آزمون ژنتیک هم بگیرد. کانلی میگوید این علم میتواند «فرصت تغییر مسیر ژنتیکی» را برای ما فراهم کند. این فرصت گرانبهاست، اما باید با احتیاط بسیار از آن استفاده کرد.
منبع: ترجمان علوم انسانی