در روزگاری که نسل جوان به محتواهای کوتاه، موجز و سریع عادت کرده، برنامه‌ مهدی حسن با مناظره‌های ده‌دقیقه‌ای توانسته الگویی تازه برای کرسی‌های آزاداندیشی بسازد.

باشگاه خبرنگاران جوان - در هفته‌های گذشته ویدیویی منتشر شد که در آن فردی در مرکز دایره‌ای از صندلی‌ها و جوانان نشسته است. جلوی او میزی قرار دارد که روی آن تایمر و یک صندلی دیده می‌شود. جوانانی که او را احاطه کرده‌اند، طی ۱۰ دقیقه با او وارد گفت‌وگویی با ضرب‌آهنگ بالا و به اصطلاح «پینگ‌پنگی» می‌شوند. فردی که به پرسش‌ها و شبهات پاسخ می‌دهد، مهدی حسن، روزنامه‌نگار و استاد دانشگاه است که تلاش می‌کند با جبهه فکری مقابل خود وارد بحث شود و پاسخی قانع‌کننده ارائه دهد. قالب این برنامه مناظره‌محور است، اما در اصل می‌توان آن را نوعی کرسی آزاداندیشی دانست. اتفاقی مشابه را در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» که از شبکه سه سیما پخش می‌شد شاهد بودیم؛ هرچند آن برنامه بیش‌تر حالت پرسش و پاسخ داشت تا مناظره. شاید بتوان گفت برنامه مهدی حسن می‌تواند خلأ موجود در گفت‌و‌گو با نسل جوان را پر کند. بهتر است گفته شود که این تجربه، شبیه به حضور مسئولان در دانشگاه‌ها در سال ۱۴۰۱ است. البته در برنامه‌های مختلف شبکه‌های سیما، ما شاهد یک نوع مناظره هستیم و آن هم بیشتر از جنس دانشجویی است. فرم این برنامه، که در آن افراد با افکاری متضاد روبه‌روی یک نفر می‌نشینند و صریح سخن می‌گویند و پاسخ می‌شنوند، به‌نوعی مسیری در جهت تحقق کرسی‌های آزاداندیشی است؛ مطالبه‌ای که رهبر انقلاب نیز بر آن تأکید کرده‌اند.

فرم برنامه جدید و مخاطب پسند

فرم برنامه مهدی حسن به نوبه خود جدید است و به دلیل ضرب‌آهنگ بالایی که دارد و البته زمان کم، هر دو طرف را مجبور می‌کند که بتوانند اصطلاحاً سریع بروند سر اصل مطلب و از حاشیه‌ها بگذرند. همین ویژگی در دوره‌ای که ذائقه‌ی مخاطب مینیمال شده است و بیش‌تر به دنبال خوراک‌های ساندویچی و کوتاه‌مدت است، می‌تواند جذابیت و کارآمدی ویژه‌ای داشته باشد.  این ویژگی از دو جهت قابل بررسی است. نخست از جنبه رسانه‌ای که برنامه را تبدیل به قالبی متناسب با مخاطب امروز می‌کند. مخاطب امروز، به‌ویژه نسل جوان، عادت کرده است که از طریق شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های آنلاین محتوا دریافت کند؛ محتوا‌هایی که عموماً کوتاه، موجز و مستقیم هستند. در چنین فضایی اگر یک برنامه تلویزیونی یا اینترنتی بخواهد همچنان با سبک کلاسیک و طولانی گذشته ادامه دهد، احتمالاً شکست خواهد خورد یا دست‌کم تنها گروه محدودی از مخاطبان جدی را جذب می‌کند. اما وقتی فرم برنامه بر پایه زمان‌بندی فشرده و گفت‌وگویی سریع طراحی می‌شود، خود را با ریتم ذهنی و رسانه‌ای نسل جدید هماهنگ می‌کند.

دوم، از جنبه محتوایی، این نوع زمان‌بندی باعث می‌شود شرکت‌کنندگان همواره مجبور باشند ایده اصلی خود را در ساده‌ترین و شفاف‌ترین شکل ممکن عرضه کنند. در بسیاری از مناظرات یا نشست‌ها، افراد درگیر مقدمه‌چینی‌های طولانی یا بحث‌های حاشیه‌ای می‌شوند و اصل موضوع مغفول می‌ماند. این برنامه، اما به واسطه ساختار خود، چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. همین اجبار به شفاف‌گویی و فشرده‌سازی استدلال‌ها، در نهایت سطح گفت‌و‌گو را بالا می‌برد و مخاطب نیز حس می‌کند در کوتاه‌ترین زمان ممکن به قلب بحث دست یافته است.

برنامه‌ای که گفت‌و‌گو کردن را هم یاد می‌دهد

از منظر فرهنگی هم این قالب ارزشمند است. در جامعه‌ای که همواره از کمبود بستر‌های آزاداندیشی و تضارب آرا سخن گفته می‌شود، چنین برنامه‌هایی می‌توانند تمرینی عملی برای فرهنگ گفت‌و‌گو باشند. حتی اگر نتیجه مناظره قانع‌کردن کامل طرف مقابل نباشد، همین که افراد یاد می‌گیرند چگونه در فضایی محترمانه، بدون توهین و با رعایت زمان، استدلال‌های خود را بیان کنند، یک گام بزرگ در مسیر ارتقای فرهنگ عمومی است.  به‌علاوه، محدودیت زمانی و ریتم سریع برنامه باعث می‌شود تنوع موضوعی بالایی در هر قسمت شکل بگیرد. در یک گفت‌وگوی یک‌ساعته سنتی شاید تنها دو یا سه موضوع عمیق مطرح شود، اما در این قالب ۱۰ دقیقه‌ای، امکان دارد چندین پرسش کلیدی و چالشی به بحث گذاشته شود. این تنوع موضوعی هم مخاطب را خسته نمی‌کند و هم احساس بهره‌مندی بیشتری به او می‌دهد.

از سوی دیگر، فرم این برنامه به نوعی بازتولید فضای دانشگاهی و آکادمیک است. دانشگاه محلی است که در آن پرسشگری و نقد آزاد ارزش محسوب می‌شود. وقتی جوانان می‌بینند یک استاد دانشگاه یا روزنامه‌نگار در برابرشان نشسته و بدون واسطه و با صراحت پاسخ می‌دهد، احساس می‌کنند خودشان نیز در تولید گفتمان نقش دارند. این احساس مشارکت، بسیار فراتر از نقش منفعلانه تماشاگر صرف است و می‌تواند انگیزه‌ی آنها را برای پیگیری مباحث فکری و اجتماعی افزایش دهد.

در نهایت باید گفت نقطه‌ی قوت اصلی برنامه مهدی حسن، نه فقط در محتوا و پاسخ‌هایی که داده می‌شود، بلکه در همان فرم و قالبی است که انتخاب کرده است. این قالب نه‌تنها متناسب با روح زمانه و نیاز نسل جدید طراحی شده، بلکه به نحوی است که ظرفیت‌های بالقوه فرهنگ گفت‌و‌گو را بالفعل می‌کند. شاید بتوان گفت اگر کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها و رسانه‌ها به دنبال الگویی اجرایی باشند، چنین فرم‌هایی دقیقاً همان چیزی است که می‌تواند آن مطالبه کلان را محقق سازد.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.