
باشگاه خبرنگاران جوان؛ محبوبه کباری - در هرم گرمای تابستان، صحبت از سرمای زمستان شاید عجیب به نظر برسد. اما برای اقتصاد ایران، هشدارهای «ناترازی گاز» نه در دی ماه، بلکه دقیقاً در همین روزهای گرم سال باید جدی گرفته شود.
هر سال با اولین موج سرما، کشور وارد یک بحران تکراری میشود که هزینه آن نه تنها قطعی گاز صنایع متعدد، بلکه حراج خاموش یک ثروت ملی ۸۱۵ میلیارد دلاری است. کلید جلوگیری از تکرار این سناریوی پرهزینه، اقداماتی است که باید از امروز، در آرامش تابستان، آغاز شود.
صورتحساب زمستان را امروز بنویسیم؛ حدود ۲۰ میلیارد دلار
هر سال، با کاهش دما، یک دومینوی بحرانی در بخش انرژی کشور به راه میافتد. افزایش شدید مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری، شرکت ملی گاز را مجبور به یک انتخاب سخت میکند: تامین گرمای خانهها به قیمت محدود کردن شاهرگهای اقتصادی کشور.
آمارها نشان میدهد در زمستان گذشته، این ناترازی به کسری روزانه حدود ۱۷۵ میلیون متر مکعب رسید؛ حجمی عظیم که برای جبران آن، شیر گاز به روی صنایع حیاتی (فولاد، پتروشیمی)، نیروگاهها و حتی صادرات بسته یا محدود میشود. این مدیریت اضطراری، یک صورتحساب پنهان، اما نجومی برای کشور به همراه دارد؛ نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار در سال. این رقم، هزینه فرصتی است که اقتصاد ایران برای گرم نگه داشتن خانههایی میپردازد که اغلب با تجهیزات ناکارآمد و فرسوده گرم میشوند. این هزینهها حدودا شامل ۲ میلیارد دلار خسارت به تولید صنعتی، ۳ میلیارد دلار درآمدهای از دست رفته صادراتی و ۱۱ میلیارد دلار هزینه اضافی برای سوزاندن سوختهای مایع در نیروگاههاست. ما در تابستان فرصت داریم تا با برنامهریزی، جلوی پرداخت این صورتحساب گزاف در زمستان را بگیریم. فراموشی امروز، به معنای پذیرش قطعی این خسارت در فرداست.
داغترین هشدار تابستان: نفت در حال مرگ است!
در پس هزینههای آشکار، یک فاجعه راهبردی و خاموش در جریان است که اهمیت اقدام فوری از الان را دوچندان میکند. بزرگترین قربانی ناترازی گاز، طرح «صیانت از مخازن نفتی» است. میادین نفت ایران، که بسیاری از آنها در نیمه دوم عمر خود قرار دارند، برای جلوگیری از افت فشار و تضمین تولید پایدار، به تزریق گاز نیازمندند. این تزریق، عملیات احیای یک سرمایه ملی است. هر سال در زمستان، بخش عمدهای از گازی که باید به این میادین تزریق شود (روزانه حدود ۶۴.۲ میلیون متر مکعب)، برای تامین گرمایش خانگی سوزانده میشود. این وقفه در تزریق، به معنای به تله افتادن دائمی مقادیر عظیمی از نفت در اعماق زمین است. بر اساس مطالعات فنی شرکت ملی نفت ایران، اجرای کامل این طرحها تا ۱۰ سال میتواند ۱۶ میلیارد بشکه نفت اضافی به ذخایر قابل برداشت کشور اضافه کند؛ ثروتی به ارزش ۸۱۵ میلیارد دلار (با فرض نفت بشکهای ۵۰ دلار). این ثروت عظیم بیننسلی در حال نابودی است. هر تعللی که باعث از دست رفتن زمان شود، گامی به سوی نابودی بخشی از این سرمایه ملی است. این، مهمترین دلیلی است که باید بحران گاز را یک مسئله ملی و فوری دانست.
طرح کارور انرژی؛ راهکاری برای حل بحران
راه حل در دسترس است و باید هر چه سریعتر اقدامات لازم را انجام داد. به جای تمرکز صرف بر افزایش تولید که زمانبر و پرهزینه است، باید بر «بهینه سازی مصرف» متمرکز شد.
از آنجایی که بخش خانگی بیشترین مصرف انرژی را دارد، راهکار باید از همین نقطه آغاز شود. ایده «کارور انرژی» میتواند این معادله را تغییر دهد. در این مدل، شرکتهای خصوصی با سرمایه خود، مسئولیت بهینهسازی در خانهها را بر عهده میگیرند. آنها با اقداماتی نظیر تعویض بخاریهای فرسوده، عایقکاری ساختمان و نصب کنتورهای هوشمند، مصرف گاز را کاهش میدهند. دولت در ازای گازی که توسط این شرکتها صرفهجویی میشود، «گواهی صرفهجویی انرژی» اعطا میکند. این گواهیها، اسنادی قابل معامله در بورس انرژی هستند. در طرف دیگر، صنایعی که در زمستان با کمبود گاز مواجه میشوند، میتوانند این گواهیها را به عنوان مجوزی برای دریافت سهمیه گاز خریداری کنند.
این مدل، یک راهکار برد-برد است
مردم بدون هیچ هزینهای، خانههایشان بهینه شده و قبض گازشان کاهش مییابد. یک کسبوکار جدید و سودآور شکل میگیرد. از جهتی هم صنعت به منبع انرژی پایدارتری دست مییابد. در نهایت دولت از زیر فشار سالانه خارج شده و منابع گازی برای تزریق به میادین نفتی و حفظ ثروت ملی آزاد میشود. فصل تابستان بهترین فرصت برای جذب سرمایهگذار و اجرای پروژههای پایلوت این طرح است. اگر از امروز دست به کار نشویم، بار دیگر شاهد تکرار سناریوی پرخسارت ناترازی خواهیم بود.