
باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعظم پورکند - توافق اخیر بین روسیه و چین برای ساخت خط لوله گاز طبیعی «قدرت سیبری ۲» (Power of Siberia ۲)، یک تحول راهبردی بزرگ در نقشه انرژی جهان محسوب میشود. این پروژه که از مغولستان عبور خواهد کرد، نه تنها روابط مسکو و پکن را عمق میبخشد، بلکه میتواند تأثیرات گستردهای بر بازارهای جهانی گاز، به ویژه بر صادرکنندگان بزرگی مانند ایالات متحده، قطر و استرالیا داشته باشد. این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این توافق، انگیزههای طرفین و پیامدهای احتمالی آن میپردازد.
مشخصات فنی و طرح پروژه
مسیر و ظرفیت: خط لوله «قدرت سیبری ۲» قرار است از میادین گازی غرب سیبری در روسیه آغاز شده و از طریق خاک مغولستان به چین متصل شود. ظرفیت طراحی شده برای آن ۵۰ میلیارد متر مکعب در سال است که تقریباً معادل ظرفیت خط لوله «نورد استریم ۲» (Nord Stream ۲) است که پس از حمله روسیه به اوکرین متوقف شد.
تکمیل شبکه موجود: این خط لوله، مکمل خط لوله «قدرت سیبری ۱» (Power of Siberia ۱) است که هم اکنون سالانه ۳۸ میلیارد متر مکعب گاز از شرق سیبری به چین منتقل میکند. با تکمیل این پروژه، روسیه ظرفیت عظیمی برای صادرات گاز به چین به دست خواهد آورد.
هزینه و زمان: برآوردها از هزینه ساخت این پروژه بین ۱۳.۶ تا ۳۴ میلیارد دلار متغیر است. ساخت بخش روسی خط لوله حدود سه سال به طول خواهد انجامید، اما زمانبندی دقیق برای بخش چینی هنوز مشخص نیست.
انگیزهها و منافع طرفین
از نگاه روسیه:
جایگزینی برای بازار از دست رفته اروپا: پس از جنگ اوکرین، صادرات گاز روسیه به اروپا سقوط شدیدی را تجربه کرد (از ۱۵۷ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۱ به ۳۹ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۵). این خط لوله یک بازار مطمئن و حیاتی برای خروجی گاز روسیه ایجاد میکند.
امنیت اقتصادی: اگرچه درآمد سالانه این پروژه (بین ۲.۵ تا ۴.۳ میلیارد دلار) به پای درآمد ۲۰ میلیارد دلاری سالانه از اروپا نمیرسد، اما همچنان سهم قابل توجهی در اقتصاد انرژی روسیه خواهد داشت.
تقویت اتحاد راهبردی: این توافق یک پیروزی سیاسی برای کرملین محسوب شده و عمق همکاری با چین را به رخ میکشد.
از نگاه چین:
تنوع بخشیدن به منابع انرژی: دسترسی به منابع گازی ارزانتر و مطمئن روسیه، وابستگی پکن به واردات گاز مایع (LNG) از سایر تامینکنندگان مانند ایالات متحده، استرالیا و قطر را کاهش میدهد.
ایجاد حائل در برابر بیثباتی ژئوپلیتیک: این خط لوله چین را در برابر شوکهای احتمالی عرضه ناشی از تنش در خاورمیانه یا درگیری با غرب بیمه میکند.
کاهش نگرانی از تحریم: به نظر میرسد رهبران چینی در مقایسه با گذشته، نگرانی کمتری از خطر تحریمهای غرب به دلیل همکاری با روسیه دارند.
ابهامات و چالشهای پیش رو
علیرغم امضای یادداشت تفاهم، چندین نکته کلیدی هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد:
قیمتگذاری: دو طرف هنوز بر سر قیمت به توافق نهایی نرسیدهاند. چین خواهان قیمتی نزدیک به قیمت داخلی روسیه (حدود ۱۲۰-۱۳۰ دلار ) است، در حالی که مسکو اصرار دارد قیمت بر اساس فرمول مشابه «قدرت سیبری ۱» (شاخصگذاری بر سبد فرآوردههای نفتی آسیا، حدود ۲۶۵-۲۸۵ دلار) تعیین شود.
مدل مالی و قرارداد: جزئیات قرارداد نهایی، حجم خرید ثابت یا منعطف، و نحوه تامین مالی پروژه (به ویژه سهم چین) هنوز مشخص نشده است. پیشبینی میشود قرارداد نهایی در طول سال ۲۰۲۵ امضا شود.
زمانبندی اجرا: هیچ برنامه زمانبندی رسمی برای ساخت و بهرهبرداری از پروژه اعلام نشده است.
پیامدهای ژئوپلیتیک و تاثیر بر بازار جهانی گاز
تغییر مسیرهای تجاری انرژی: این پروژه نشاندهنده ادامه روند تغییر کانون انرژی روسیه از غرب به شرق است.
تاثیر بر صادرکنندگان LNG: اگر این خط لوله عملیاتی شود، چین گاز بیشتری از روسیه و گاز مایع کمتری از ایالات متحده، قطر و استرالیا خریداری خواهد کرد. این امر میتواند سهم بازار و سودآوری شرکتهای صادرکننده LNG در این سه کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
ابعاد امنیتی: در یک سناریوی فرضی درگیری بین ایالات متحده و چین، مسیر کنونی انتقال گاز روسیه به چین (از طریق تنگه برینگ) در برابر نیروهای آمریکایی آسیبپذیر است. خط لوله زمینی «قدرت سیبری ۲» هدف گیری و اختلال در آن را به مراتب دشوارتر (اگرچه غیرممکن نیست) خواهد کرد.
توافق «قدرت سیبری ۲» فراتر از یک پروژه اقتصادی، نماد همگرایی راهبردی فزاینده بین مسکو و پکن در برابر فشارهای غرب است. برای روسیه، این یک ضرورت اقتصادی و برای چین، یک فرصت برای افزایش امنیت انرژی و دستیابی به قیمتهای بهتر است. اگرچه چالشهای فنی، مالی و مذاکاتی پیش رو وجود دارد، اما اراده سیاسی طرفین برای پیشبرد پروژه قوی به نظر میرسد. تکمیل این پروژه میتواند بازیگران سنتی بازار گاز را با رقیب جدیدی روبهرو کرده و معادلات انرژی در اوراسیا را برای دهههای آینده تغییر دهد.
منبع: نشنال اینترست و مسکوتایمز