مظفرالدین‌شاه از دستگاه‌های عجیب تندرستی، خرید ماشین چاپ و تماشای نمایش‌های شگفت‌انگیز اروپایی روایت می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان - بعضی جاها و آلات و اسباب مختلفه است که شخص روی آن‌ها می‌نشیند، حرکات عجیب و غریب به انسان می‌دهد [صندلی ماساژ] که خیلی مضحک است.

 مظفرالدین‌شاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه. ق آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز پنجشنبه هفدهم جمادی‌الاول ۱۳۱۸ (بیست‌ودوم شهریور ۱۲۷۹) او را می‌خوانیم، (این متن از سفرنامه نخست مظفرالدین‌شاه به فرنگ است):

صبح برخاسته رفتیم به همان نقطه‌ای که آب می‌خوردیم، آب خورده قدری راه رفتیم. بعد به حمام رفته مراجعت به منزل نمودیم. ناهار صرف نموده قدری کاغذنویسی کردیم. بعد سوار شده رفتیم به محل ژیمناستیک که جهت صحت مزاج به دستورالعمل اطبا پهلوی حمام‌های آب گرم «ماریم‌باد» [آن وقت شهری در هلند] ساخته و مهیا کرده‌اند و هر اسبابی مخصوص رفع یک قسم کسالتی است که در اعضا و اعصاب عارض می‌شود و به حرکت فوق‌العاده به واسطه آن اسباب رفع می‌شود. بعضی جاها و آلات و اسباب مختلفه است که شخص روی آن‌ها می‌نشیند، حرکات عجیب و غریب به انسان می‌دهد [صندلی ماساژ] که خیلی مضحک است.

بعد رفتیم به به کنار خط راه‌آهن، در این بین ترن راه‌آهن آلمان رسید. بعد معلوم شد که وزیرهمایون هم در آن ترن بوده است. قدری گردش کرده آمدیم به منزل.

به ورود منزل دیدیم وزیرهمایون از راه رسید. تفصیل مسافرت و جهت تاخیر آمدن او را جویا شدیم، تمام گزارشات سفر خود را عرض کرد. معلوم شد برای تمبر و کارت پستال از «لاهه» پایتخت هلاند [هلند] به شهر «هاآرلم» [هارلم] رفته، سه شب در آن‌جا مانده است و از او پذیرایی و احترامات کرده‌اند و به محل سده دریا که دولت هلاند به جهت این‌که زمین هلاند را آب نگیرد کرورها خرج کرده ساخته است او را دعوت نموده به آن‌جا رفته و ملاحظه کرده است و بعد که کارهای پستی و دولتی خود را در آن‌جا تمام کرده به شهر «کلون» [کلن] آلمان آمده و از ترن خارج مانده، یک شب مجبور به توقف آن‌جا گردیده و بعد جهت خریدن اسباب و ماشین چاپ اعلانات و کارت پستال به شهر «بال» [بازل] سوئیس رفته، آن‌جا هم به زحمات زیاد کارهای خود را انجام داد، چون نزدیک به شهر «سوکترن» سوئیس که از جاهای باصفای ممتاز اروپاست بوده، به آن‌جا رفته تا قله کوه «من‌بلان» سوئیس که راه‌آهن سربالا دارد و تا زیر برف رفته، سیاحت کامل نموده است و از آن‌جا تفصیلات عجیب و غریب حکایت می‌کرد و به عرض می‌رساند که مایه حیرت بود.

خلاصه پس از صحبت و فرمایشات با او، وقت تئاتر شده بود، رفتیم به تئاتر و جناب اشرف صدراعظم و وزیر دربار و موثق‌الدوله و وزیرهمایون همراه ما بودند. چندین قسم بازی‌های مختلف خوب درآوردند که تماما محل ملاحظه و تعجب بود، من‌جمله بازی ژیمناستیک بود که چند نفر آمده به انواع و اقسام معلق می‌زدند. سه نفر روی هم رفته می‌ایستادند و از بالای یکدیگر خود را پرت می‌کردند و در حین پایین آمدن، معلق زده روی زمین قرار می‌گرفتند. بعد دو نفر آمدند در یک چهارچوب نقاشی که کاغذ سفید گذارده بودند، در پنج دقیقه پرده نقاشی قشنگی تمام کردند و بعد حرکات مضحک نمودند که خیلی خنده داشت. بعد زن بسیار خوشگلی آمد لباس گلی رنگی پوشیده بود. اول سه تا چتر در دست گرفت، هرکدام را به هوا می‌انداخت دیگری را می‌گرفت که هیچ یک به زمین نمی‌خورد! بعد سه تا کلاه آورد، هر سه را به هوا انداخت و سر خود را زیر آن‌ها می‌گرفت که متصل یکی از آن‌ها در سرش و دو تای دیگر در هوا بود. بعد یک لاله‌ای که شمع زده و روشن کرده بودند روی سر خود گذاشت و یک چوبی بلند در دست داشت که سر آن یک کاسه‌ای بود و متصل با چوب دور می‌گردانید و با دست دیگرش سه پشقاب داشت که به هوا می‌انداخت و متصل یکی در دست او و دو تا در هوا بود و هیچ‌یک به زمین نمی‌افتاد و در ضمن که با دست‌های خود مشغول این حرکات بود چراغ روشن را که بر پیشانی خود گذارده بود حرکت می‌داد به طوری که از روی پیشانی به بالای سرش آمده، کم‌کم آورد پشت سرش نگاه داشت و گیلاس شرابی که روی میز بود با دندان خود برداشت و دوباره چراغ را به حرکات عدیده آورد بالای سرش به طوری که سر را بالا برد، گیلاس شراب را خورد. به قدری این حرکات و کارهای او مشکل بود که انسان از مشاهده آن مات و متحیر می‌ماند. بعد شخصی آمد ویولونی در دست داشت خیلی خوب زد و بعد ویولون را به دست گرفته کمان آن را با دو زانوی خود گرفت و با زانو در کمال خوبی ویولون را زد. دیگر انواع حرکات عجیب و غریب کرد که خیلی خنده و تماشا داشت. در آخر به منزل آمده، استراحت کردیم.

منبع: خبرآنلاین

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار