دوره دوم ترامپ با سرکوب رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و جامعه مدنی، فضای سیاسی آمریکا را به «ترس سرخ» تازه‌ای شبیه کرده است.

باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - پنج روز پس از ترور چارلی کرک، فعال راست‌گرای افراطی در دانشگاه یوتا، فضای سیاسی ایالات متحده وارد مرحله تازه‌ای از قطبی‌سازی شد. جِی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، در پادکست «The Charlie Kirk Show» به جای دعوت به آرامش، حمله‌ای تند علیه گروه‌های چپ‌گرا آغاز کرد و وعده داد با شبکه‌های غیردولتی که به زعم او پشت اعتراضات خشونت‌آمیز هستند، برخورد قاطع خواهد شد. استیون میلر، یکی از چهره‌های کلیدی کاخ سفید، در همان برنامه از «جنبش بزرگ تروریسم داخلی» سخن گفت و تهدید کرد که دولت از همه ابزارهایش برای نابودی این گروه‌ها استفاده می‌کند. این واکنش‌ها تنها پاسخ به یک رویداد خونین نبود، بلکه بخشی از روندی بزرگ‌تر به شمار می‌آید که فایننشال تایمز آن را «موج ترس سرخ ترامپی» توصیف کرده است.

امروز ایالات متحده شاهد نوعی بازآفرینی همان فضای وحشت است که در دهه پنجاه میلادی با عنوان مک‌کارتیسم شناخته شد. تفاوت مهم اینجاست که این بار شخص رئیس‌جمهور در رأس پروژه قرار دارد و از همه قدرت‌های قانونی و اجرایی برای ساکت کردن مخالفان بهره می‌برد. اگر در دهه پنجاه ترس از کمونیسم جهانی محور اصلی تبلیغات بود، امروز چپ‌گرایان داخلی، دانشجویان منتقد، رسانه‌های جریان اصلی و حتی NGO‌های حقوق بشری به عنوان دشمنان جدید معرفی می‌شوند.

دانشگاه‌ها و رسانه‌ها در خط مقدم فشار

این موج سرکوب در دانشگاه‌ها بسیار آشکار است. وزارت دادگستری در روز‌های اخیر دانشگاه‌هایی مانند هاروارد و UCLA را به بهانه «یهودستیزی» جریمه و بودجه آنها را قطع کرده است. اما نگاهی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این اتهام‌زنی بیش از آنکه تلاشی برای مقابله با یهودستیزی باشد، ابزاری برای خاموش کردن صدای اعتراضات دانشجویی در حمایت از فلسطین است. بسیاری از استادان و دانشجویان از فضای ترس و خودسانسوری سخن می‌گویند. در چنین شرایطی، دانشگاه که باید محیطی آزاد برای اندیشه و نقد باشد، به محلی برای اعمال فشار و سانسور بدل شده است.

رسانه‌ها نیز در خط مقدم این جنگ قرار گرفته‌اند. شکایت ۱۵ میلیارد دلاری ترامپ از نیویورک تایمز تنها بخشی از این روند است. فشار‌های دولت به شبکه ABC باعث شد برنامه طنز جیمی کیمل به حالت تعلیق درآید و کمیسیون فدرال ارتباطات تهدید کرد که مجوز فعالیت این شبکه را لغو خواهد کرد. چنین اقداماتی نشان می‌دهد که دولت نه تنها منتقدان را تحمل نمی‌کند، بلکه می‌کوشد با ابزار‌های قانونی و مالی، استقلال رسانه‌ای را از بین ببرد. در نتیجه، یکی از بنیادی‌ترین ارزش‌های دموکراسی آمریکایی، یعنی آزادی مطبوعات، بیش از هر زمان در معرض تهدید قرار گرفته است.

در کنار دانشگاه‌ها و رسانه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد نیز به هدف اصلی دولت ترامپ تبدیل شده‌اند. جِی‌دی ونس و استیون میلر آشکارا اعلام کرده‌اند که NGO‌ها شبکه‌های خشونت و بی‌ثباتی هستند. اما واقعیت این است که بخش بزرگی از این سازمان‌ها در حوزه دفاع از حقوق بشر، مهاجران، اقلیت‌ها و محیط زیست فعالیت می‌کنند. معرفی چنین گروه‌هایی به عنوان دشمن داخلی، شگردی است که بیشتر در دولت‌های اقتدارگرا مشاهده می‌شود. حال این الگو به شکلی آشکار در قلب آمریکا پیاده‌سازی می‌شود.

بازگشت مک‌کارتیسم در چهره‌ای تازه

این سرکوب داخلی را نمی‌توان جدا از سیاست خارجی ترامپ دید. همان‌گونه که در عرصه جهانی، دولت او با حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل، فشار حداکثری بر ایران، تقابل با چین و بی‌اعتنایی به نهاد‌های بین‌المللی عمل می‌کند، در داخل کشور نیز هر صدای منتقدی که نظم مطلوب او را به چالش بکشد، هدف قرار می‌گیرد. حمله به اعتراضات دانشجویی حامی فلسطین بازتاب مستقیم همین سیاست خارجی است.

اگر نگاهی تاریخی به این روند بیندازیم، آمریکا بار‌ها در بزنگاه‌هایی مشابه آزادی‌های فردی را قربانی امنیت کرده است: در جنگ جهانی اول با وضع قوانین سخت‌گیرانه، در دوران مک‌کارتی با هزاران پرونده‌سازی علیه شهروندان، و پس از یازدهم سپتامبر با «قانون میهن‌پرستی». اما امروز تفاوت مهمی وجود دارد. این بار دشمن اصلی نه یک نیروی خارجی بلکه مخالفان داخلی‌اند. ابزار سرکوب تنها پلیسی نیست، بلکه مالی، حقوقی و فرهنگی را هم در بر می‌گیرد. مهم‌تر از همه، این پروژه توسط شخص رئیس‌جمهور هدایت می‌شود، نه یک کمیته خاص.

موج ترس سرخ ترامپی بازتابی از تغییر عمیق در دموکراسی آمریکاست. وقتی برنامه‌های تلویزیونی به اجبار تعطیل می‌شوند، وقتی رسانه‌های بزرگ با شکایت‌های میلیاردی تهدید می‌شوند، وقتی دانشگاه‌ها به بهانه اتهامات مبهم جریمه و بی‌اعتبار می‌شوند و وقتی سازمان‌های حقوق بشری دشمن معرفی می‌شوند، دیگر نمی‌توان از یک جامعه آزاد سخن گفت. این روند آمریکا را به سمت نوعی اقتدارگرایی بومی سوق می‌دهد که پوسته‌ای از دموکراسی بر خود دارد، اما در درون چیزی جز حکومت ترس باقی نگذاشته است.

اگر این مسیر ادامه یابد، نسل آینده دانشجویان و روزنامه‌نگاران آمریکایی در محیطی رشد خواهند کرد که آزادی بیان تنها در کتاب‌های تاریخ تدریس می‌شود. همان‌گونه که نسل دهه پنجاه هنوز خاطره تلخ مک‌کارتیسم را در حافظه جمعی خود دارد، نسل امروز نیز ممکن است تا سال‌ها با میراث سنگین «ترس سرخ ترامپی» زندگی کند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار