
باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - به گزارش نشریه The Geopolitics، آمریکای لاتین بار دیگر در حال تبدیل شدن به صحنه تقابل مستقیم میان دو قدرت بزرگ جهان است: ایالات متحده و چین. این بار، محور این رقابت نه کوبا یا نیکاراگوئه، بلکه ونزوئلا است؛ کشوری با منابع نفتی غولآسا و موقعیت ژئوپلیتیکی منحصربهفرد در دریای کارائیب.
در هفتههای اخیر، نیروی دریایی آمریکا دو قایق ونزوئلایی را در سواحل کاراکاس هدف قرار داده و به گفته منابع رسمی، دستکم ۱۴ نفر کشته شدهاند. واشنگتن این اقدام را بخشی از عملیات «مبارزه با تروریسم مواد مخدر» اعلام کرده است، اما ناظران بینالمللی معتقدند که هدف اصلی، نمایش قدرت نظامی و ارسال پیامی هشدارآمیز به چین است که نفوذ خود را در این کشور آمریکای جنوبی گسترش داده است.
چنین اقدامی، آن هم در زمانی که چین میلیاردها دلار در پروژههای زیرساختی و نفتی ونزوئلا سرمایهگذاری کرده، بهروشنی نشانهای از بازگشت دکترین مداخلهگرایانه ایالات متحده در منطقهای است که روزگاری آن را «حیاط خلوت» خود میدانست.
اقتصاد فروپاشیده، فرصت طلایی برای چین
در نتیجه سالها تحریم و فشار اقتصادی آمریکا، اقتصاد ونزوئلا در دهه گذشته بهشدت آسیب دیده است. تورم افسارگسیخته، سقوط ارزش بولیوار، و فرار میلیونها نفر از کشور، کاراکاس را به نقطهای بحرانی رسانده بود. اما درست در همین زمان، چین وارد شد؛ نه با تفنگ، بلکه با وام، سرمایه و وعده بازسازی.
پکن در چارچوب طرح کمربند و جاده (Belt and Road Initiative) بیش از ۶۰ میلیارد دلار در پروژههای نفتی، نیروگاهها و زیرساختهای حملونقل ونزوئلا سرمایهگذاری کرده است. در نتیجه، امروز چین نهتنها بزرگترین شریک تجاری ونزوئلا، بلکه بزرگترین طلبکار خارجی این کشور محسوب میشود.
شرکتهای چینی در استخراج نفت خام سنگین از حوزه اورینوکو، ساخت خطوط برقرسانی و حتی توسعه شبکه ۵ G ونزوئلا نقش فعال دارند. در مقابل، آمریکا که زمانی مشتری اصلی نفت این کشور بود، با تحریم کامل صادرات نفتی ونزوئلا، عملاً زمینه را برای ورود چین فراهم کرده است. به تعبیر کارشناسان، هرچقدر واشنگتن درِ خود را بست، پکن درِ جدیدی گشود.
تسلیحات چینی در کاراکاس؛ تهدید یا توازن؟
رابطه چین و ونزوئلا دیگر تنها اقتصادی نیست. طبق آمار منتشرشده توسط مؤسسه بینالمللی تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI)، نزدیک به ۹۰ درصد صادرات تسلیحات چین به آمریکای لاتین طی سالهای اخیر به ونزوئلا اختصاص یافته است.
پهپادهای چینی، سامانههای پدافندی و تجهیزات ارتباطی ساخت شرکتهایی مانند NORINCO و CATIC، در ارتش ونزوئلا جایگزین فناوریهای آمریکایی شدهاند. این تحول، از دید واشنگتن یک هشدار مستقیم است؛ چرا که حضور فناوری نظامی چین در حیاط خلوت آمریکا، یادآور دوران بحران موشکی کوبا است.
در پاسخ، دولت ترامپ با اعزام ۷ ناو جنگی، یک زیردریایی هستهای و استقرار جنگندههای F-۳۵ در پورتوریکو، عملاً منطقه کارائیب را نظامی کرده است. هرچند واشنگتن مدعی است این اقدامات برای «حفاظت از امنیت منطقه» است، اما در واقع هدف، ایجاد بازدارندگی در برابر نفوذ چین و روسیه در آمریکای لاتین است.
«تروریسم مواد مخدر» یا مداخله ژئوپلیتیکی؟
دولت ترامپ حملات اخیر در سواحل ونزوئلا را در قالب برنامه موسوم به «Operation Martyr Shield» توجیه کرده است؛ برنامهای که بهطور رسمی برای مقابله با قاچاق مواد مخدر طراحی شده، اما در واقع، پوششی برای عملیات ژئوپلیتیکی است.
در این چارچوب، هرگونه حرکت دریایی در اطراف ونزوئلا میتواند «تهدید علیه منافع آمریکا» تلقی شود. این همان دکترین قدیمی «منافع ملی فرامرزی» است که در دهه ۸۰ میلادی نیز برای توجیه مداخلات واشنگتن در آمریکای مرکزی و جنوبی به کار گرفته میشد.
اما تفاوت این بار در حضور بازیگری جدید است: چین
پکن با استقرار سرمایه، فناوری و حتی مستشاران فنی در کاراکاس، عملاً بخشی از نفوذ ژئوپلیتیکی خود را از آسیا به نیمکره غربی منتقل کرده است. برای واشنگتن، این تحولی نگرانکننده است، زیرا نشان میدهد که مرزهای نفوذ چین دیگر محدود به شرق آسیا نیستند.
رزمایش مادورو و واکنش چین
در واکنش به تحرکات آمریکا، دولت نیکلاس مادورو در ماه سپتامبر رزمایش گستردهای در جزیره لا اورچیلا برگزار کرد که در آن، ارتش ونزوئلا توانایی دفاعی خود را در برابر «تهاجم خارجی» به نمایش گذاشت. این رزمایش نهتنها جنبه نمادین داشت، بلکه پیامی آشکار به واشنگتن بود: ونزوئلا آماده دفاع است. در همین حال، وزارت خارجه چین نیز با صدور بیانیهای هشدار داد که اقدامات ایالات متحده، «صلح و امنیت منطقه» را تهدید و حاکمیت کشورها را نقض میکند.
به گفته تحلیلگران The Geopolitics، واکنش چین تنها در سطح دیپلماتیک باقی نخواهد ماند. پکن میتواند از ابزارهای مالی مانند محدود کردن خرید اوراق قرضه آمریکایی یا کاهش همکاری در پروژههای بینالمللی استفاده کند تا فشار متقابل ایجاد کند.
رقابت راهبردی یا مقدمه جنگ سرد دوم؟
در ظاهر، بحران کنونی تنها یک تقابل محدود در آمریکای لاتین است، اما واقعیت این است که ونزوئلا به نقطه تماس مستقیم میان دو نظم جهانی متعارض تبدیل شده است. از یک سو، آمریکا میکوشد با حفظ کنترل خود بر کارائیب، نفوذ سنتیاش در نیمکره غربی را تثبیت کند؛ از سوی دیگر، چین در تلاش است با سرمایهگذاری و حضور اقتصادی، مدل تازهای از نفوذ بدون اشغالگری نظامی را به نمایش بگذارد.
با این حال، واشنگتن این مدل را تهدیدی مستقیم علیه سلطه اقتصادی و امنیتی خود میبیند. بهویژه پس از آنکه کشورهای دیگری مانند برزیل، بولیوی و نیکاراگوئه نیز به پروژههای زیرساختی چین پیوستهاند. تحلیلگران هشدار میدهند که اگر روند کنونی ادامه یابد، کارائیب میتواند به شرق آسیا دوم تبدیل شود؛ جایی که دو قدرت بزرگ جهانی در رقابت تسلیحاتی، اقتصادی و اطلاعاتی درگیرند.
بازگشت «دکترین مونرو» با چهرهای جدید
ایالات متحده از قرن نوزدهم با تکیه بر دکترین مونرو مدعی بود که هیچ قدرت خارجی حق مداخله در آمریکای لاتین را ندارد. اما اکنون این دکترین در حال بازگشت است، با چهرهای مدرنتر و ابزارهای فناورانهتر.
استفاده از بهانههایی مانند مبارزه با مواد مخدر، تروریسم یا دموکراسیسازی، در واقع پوششی برای حفظ نفوذ ژئوپلیتیکی آمریکا است. تفاوت امروز در آن است که واشنگتن دیگر تنها نیست؛ چین و حتی روسیه نیز در این میدان حضور دارند.
به گفته کارشناسان امنیتی، شکست سیاستهای تحریمی آمریکا، کشورهای آمریکای جنوبی را به سوی پکن و مسکو سوق داده است. امروز کاراکاس، هاوانا و ماناگوا دیگر نه به دلار، بلکه به یوآن و روبل وابستهاند.
ونزوئلا در مسیر خودمختاری یا وابستگی تازه؟
در این میان، پرسش اساسی این است که آیا ونزوئلا با اتکا به چین واقعاً به استقلال اقتصادی نزدیکتر میشود یا صرفاً از وابستگی به واشنگتن به وابستگی به پکن تغییر جهت داده است؟
برخی اقتصاددانان هشدار میدهند که حجم بالای وامهای چینی و بازپرداخت آنها از طریق صادرات نفت، میتواند ونزوئلا را به «مستعمره انرژی» جدیدی بدل کند. اما در عین حال، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که همکاری با چین، تنها گزینه ممکن برای بقا در برابر فشارهای آمریکا بوده است.
نقطه جوش جدید در نیمکره غربی
در نهایت، آنچه امروز در ونزوئلا میگذرد، فراتر از یک بحران دوجانبه است؛ این بحران آیینهای از نظم جهانی در حال تغییر است. جایی که آمریکا برای حفظ سلطهاش در نیمکره خود ناچار به استفاده از زور شده و چین با سرمایه و فناوری در حال تصاحب همان فضا از راهی نرمتر است. اگر این روند ادامه یابد، ونزوئلا میتواند به نماد جهانی مقاومت در برابر هژمونی آمریکا و همزمان به نقطه آغاز جنگ سرد جدیدی میان شرق و غرب بدل شود. به تعبیر پایانی The Geopolitics، شاید در نگاه واشنگتن ونزوئلا تنها کشوری بحرانزده در آمریکای جنوبی باشد. اما در نگاه پکن، دروازه ورود به نیمکره غربی و آغاز دوران پایان سلطه یکجانبه آمریکاست.
آمریکا با غارت ونزوئلا و دیگر کشورها طلا و نفت را میدزدد
اما الان اگر دقت کنید چین دارد طلا میخرد به نظرتان انصاف میگوید آمریکا یا چین؟؟؟
سوریه نفتش را آمریکا میدزدد اما چین نفت ما را میخرد