
باشگاه خبرنگاران جوان - این روزها بیشتر مردم از حواشی مربوط به شبکههای نمایش خانگی آگاه هستند؛ برخی نسبت به محتوای آثار واکنش نشان میدهند و برخی دیگر نسبت به فرآیندهای مالی پشت تولیدات و انتخاب بازیگران حساس شدهاند.
ارسطو خوشرزم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد در چهلودومین جشنواره فیلم فجر، در گفتوگویی عنوان کرد:
«برای حضور در مسابقه مافیا، روزانه رقمی بالغ بر ۲۰۰ میلیون تومان به من پیشنهاد دادند.»
رقمی که در ابتدا غیرقابلباور است، اما واقعی توصیف کرد. این مبلغ هنگفت تنها یک نشانه از تغییر توازن اقتصادی در عرصه تصویر است؛ تغییری که سبب شده برخی بازیگرانی که تا چند سال پیش در سینما پرکارتر بودند، اکنون بیشتر در شبکه نمایش خانگی دیده شوند.
از سوی دیگر، سپند امیرسلیمانی نیز در گفتوگویی نسبت به عدم دریافت پیشنهاد کاری از سوی شبکه نمایش خانگی ابراز ناراحتی کرده بود. او این وضعیت را نتیجه برچسبزدن در فضای هنری دانست؛ برچسبهایی همچون «تلویزیونی»، «سینمایی» یا «نمایش خانگی» که بهجای سنجش توان و تجربهی بازیگر، موجب محدود شدن فرصتهای شغلی میشود.
حتی نادر سلیمانی، بازیگری که بیشتر با نقشهای کمدی شناخته میشود، نیز از وجود مافیا و تبعیض در سینما و تولیدات نمایش خانگی گلایه کرد. او گفت:
«در حالی که دستمزد روزانه برخی بازیگران سینما به حدود ۲۵۰ میلیون تومان میرسد، به من پیشنهادی حدود ۵ میلیون تومان دادهاند.»
سخنی که بار دیگر توجهها را به شکاف اقتصادی و نبود معیار واحد در پرداختها جلب کرد.
پولهای کلان در این حوزه بدون شک توانستهاند بازار را تکان دهند، اما این تکان بیش از آنکه منجر به نوسازی جریان بازیگری شود، در عمل به نفع چهرههای تکراری تمام شده است. برای نمونه، متین ستوده در ماههای اخیر در تقریباً تمام رئالیتیشوهای شبکههای نمایش خانگی حضور داشته است؛ از «جوکر» و «مافیا» گرفته تا «شفرونی». این روند در میان دیگر چهرههای شناختهشده نیز دیده میشود.
سایر بازیگران هم به همین نسبت در برنامهها و سریالهای مختلف حضور پررنگتری پیدا کردهاند. دلیل اصلی این موضوع، پولپاشی گستردهای است که در این عرصه جریان دارد؛ اما نکته اینجاست که این سرمایهگذاریها نه با برنامهریزی فرهنگی دقیق انجام میشود، و نه از سوی بسیاری از بازیگران با هدفگذاری حرفهای پذیرفته میشود. نتیجه آن، بازاری است پر از تکرار چهرهها، بیتعادلی مالی و فاصلهگیری تدریجی از کیفیت هنری.
رونق مالی در شبکه نمایش خانگی بیتردید توانسته جریان تازهای در صنعت تصویر ایران ایجاد کند، اما این رونق در نبود نظارت، شفافیت و سیاستگذاری فرهنگی، به جای رقابت سازنده، تبدیل به میدان رقابت نابرابر شده است.
وقتی دستمزدها بر اساس شهرت لحظهای یا ارتباطات تعیین میشوند نه بر پایه کیفیت حرفهای، نتیجه آن چیزی است که امروز میبینیم: تکرار چهرهها و انباشت نارضایتی در میان هنرمندان بااستعداد، اما کمدیدهشده.
پیشرفت واقعی زمانی رقم میخورد که سرمایه و هنر در کنار هم، با برنامهریزی و نگاه حرفهای پیش بروند نه آنکه پول، بهتنهایی مسیر محتوا و چهرهها را تعیین کند.
منبع: فارس
من این برنامه های مزخرف داخلی رو بهم پول هم بدن نگاه نمیکنم
برنامه کودک دهه هفتاد از این برنامه های امروزی محتوای بهتر و فان تری داشت
شبکه نمایش خانگی بی محتوا و مبتذل