باشگاه خبرنگاران جوان - در آیات ۳۸ تا ۵۱ سوره مبارکه طه گفتوگوی پرشور و پرمعنایی میان خداوند و حضرت موسی (ع) روایت میشود؛ جایی که مأموریت سنگین نجات بنیاسرائیل و مقابله با طغیان فرعون آغاز میگردد. خداوند به موسی یادآوری میکند که چگونه از آغاز تولد، او را از دست دشمنانش نجات داد.
زمانی که فرعون فرمان قتل پسران بنیاسرائیل را صادر کرد و مادر موسی به الهام الهی نوزاد خود را در صندوقی گذاشت و به نیل سپرد. آن صندوق در مسیر تقدیر الهی به کاخ فرعون رسید و موسی در دامان دشمن پرورش یافت. این روایت، یادآور این حقیقت است که در منطق الهی، دشمن هرچقدر نیرنگپیشه باشد، ابزار تحقق اراده خداوند خواهد شد.
فرعون، نماد قدرتطلبی و دشمنی با حقیقت است. او نه از روی نادانی، بلکه از سر خودخواهی در برابر خداوند ایستاد. در آیات یادشده، خداوند به موسی فرمان میدهد که با «قول لین» یعنی سخن نرم با فرعون سخن بگوید؛ زیرا ممکن است دل او نرم شود یا از مخالفت دست بردارد.
اما همین تأکید بر نرمی در گفتار، نشان میدهد که دشمنی فرعون بیش از آنکه عقلی باشد، احساسی و ناشی از غرور قدرت است. دشمنیای که از جنس طغیان در برابر حق است و تا وقتی که با فروتنی و حقیقتپذیری درمان نشود، ادامه دارد.
در این بخش از تفسیر، مفسران اشاره میکنند که قوم بنیاسرائیل در طول تاریخ، با آنکه از چنگ فرعون نجات یافتند، بارها در برابر پیامبران خود ایستادند. قرآن با یادآوری داستان موسی، در حقیقت پرده از بیماری مزمنی در میان آنان برمیدارد: فراموشی نعمت و ناسپاسی در برابر حق.
این ناسپاسی، ریشه بسیاری از دشمنیهای بعدی آنان با انبیای الهی شد. آنان بارها از ترس، دنیاطلبی و راحتطلبی، در کنار دشمنان خدا ایستادند و مسیر حق را رها کردند. از این رو، سوره طه در این بخش، علاوه بر هشدار به فرعون، هشداری است به بنیاسرائیل و همه ملتهایی که پس از آنان میآیند تا در دام همان غرور و دنیاگرایی گرفتار نشوند.
در بخشی از این آیات، خداوند میفرماید که موسی در خانه دشمن بزرگ خود رشد یافت، اما محبت او در دل همسر فرعون انداخته شد. این نکته ظریف، نشانهای از تدبیر الهی در برابر دشمن است. خداوند از دل دشمنی، دوستی میسازد تا حجت را تمام کند.
درسی که از این روایت میتوان گرفت آن است که دشمن همیشه در میدان آشکار ظاهر نمیشود؛ گاه درون کاخ دشمن، بذر نجات روییده میشود. این همان نگاه الهی است که مؤمن را از ترس دشمن بازمیدارد و به او امید و اطمینان به وعده خدا میدهد.
در ادامه، خداوند موسی را برای رسالت آماده میسازد و میفرماید: «اذهب الی فرعون انه طغی». فرمانی که با آن مأموریت تاریخی آغاز میشود. موسی در پاسخ میگوید: میترسم تکذیبم کند، سینهام تنگ میشود و زبانم گره دارد.
این نگرانیها، از جنس ترس از دشمن نیست، بلکه درک عمق مسئولیت و دشواری مقابله با نظامی است که دروغ و قدرت در آن به هم آمیختهاند. خداوند نیز با گماشتن هارون به عنوان یاور، نشان میدهد که در برابر دشمن، اتحاد و همافزایی از ضروریترین عوامل پیروزی است.
فرعون در گفتوگو با موسی، حقیقت را میشنود، اما آن را انکار میکند. او به جای پذیرش پیام الهی، گذشته موسی را به رخ میکشد و او را به قتل تهدید میکند.
این رفتار، نمونه بارز دشمنیای است که در برابر نور حقیقت شکل میگیرد؛ دشمنیای که نه بر پایه منطق، بلکه بر ترس از دست دادن سلطه بنا شده است. فرعون نماد همان دشمنانی است که در طول تاریخ در برابر پیامبران، عدالتخواهان و آزادیطلبان ایستادهاند.
آیات ۳۸ تا ۵۱ سوره طه تنها یک روایت تاریخی نیستند، بلکه نقشه راهی برای فهم دشمن در هر عصر به شمار میآیند. دشمنان امروز نیز همان ویژگیها را دارند: قدرتطلبی، ترس از بیداری ملتها، فریبکاری در لباس نیکی و تبلیغات دروغین. قرآن با بیان این بخش از زندگی موسی، به انسان معاصر میآموزد که در برابر طغیانگران عصر خود نیز باید با ایمان، اتحاد و تدبیر بایستد.
در این آیات، تقابل میان دو جبهه آشکار میشود: جبهه ایمان که با توکل و صبر به میدان میآید، و جبهه کفر که بر پایه ترس و غرور استوار است. خداوند نشان میدهد که حتی در دل خطر و در کاخ دشمن نیز میتوان بذر هدایت کاشت.
بنیاسرائیل که شاهد این همه نشانهها بودند، بعدها با فراموشی این درسها، خود در مسیر همان دشمنی قدم گذاشتند. قرآن در این آیات، هم چهره دشمن آشکار را معرفی میکند و هم دشمن درونی را؛ و به مؤمنان هشدار میدهد که اگر دچار غرور، ناسپاسی و دنیاگرایی شوند، در صف دشمنان حق خواهند ایستاد، هرچند نامشان مؤمن باشد.
منبع: فارس
در این صفحه بگذارید ..ممنون
خیلی خوب و اموزنده برای زندگی کردن شاد ما میشه