باشگاه خبرنگاران جوان؛ اکبر بیرامی* - پس از دو دهه فعالیت دموکراتیک، انتخابات ۲۰۲۵ در تقاطع راهی بین تثبیت یک دولت قدرتمند با توانایی: بیرون راندن اشغالگر، ایجاد حاکمیت یکپارچه و ایجاد همگرایی بیشتر سیاسی و دوری از جنجالهای طایفی و حزبی و یا تداوم نمایشهای سیاسی دوره پس از ۲۰۱۴ قرار دارد. تجربه عراقیها با انتخابات آنچنان خوب نبوده، اما هوشیاری سیاسی پختهای ایجاد کرده که احتمالاً اینبار به وضوح میداند رأیاش را کجا به امانت گزارد و اعتماد را به چه کسانی نباید بسپرَد.
بین اصرار مشارکتکنندگان (تحت عنوان: مشارکون) و اعتراض تحریمکنندگان (با نام مقاطعون) و راهنماییهای مرجعیت دینی، کشور در آستانه انتخابات جدیدی قرار دارد که ممکن است پس از سالهای ۲۰۰۵، ۲۰۱۴، ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱، مهمترین تجربهی سیاسی رسمی عراق باشد.
ویژگیهای صحنه سیاسی در آستانه انتخابات ۲۰۲۵
۱. افزایش آگاهی انتخاباتی
عراقی امروز بین شعارها و توانایی واقعی برای انجام کار تمایز قائل میشود. دوری هرچه بیشتر از "کاریزما پرستی" و تمرکز روی دستاوردهای ملموس، از ویژگیهای احتمالی این انتخابات خواهد بود. گویی دیگر وابستگی حزبی کافی نیست، بلکه از نامزد پرسیده میشود: "چه کردهای؟! " اینجاست که برخی از احزاب کهنهکار سیاسی گفتمان خود را در معرض خطر میبینند و به سمت عملگرایی بیشتر حرکت میکنند.
۲. بازگشت وزن سیاسی سنتی
احزاب بزرگ پس از اینکه تجربه ثابت کرد نیروهای کوچک بدون پشتوانه مردمی نمیتوانند کشور را اداره کنند، دوباره به صحنه بازمیگردند.
۳. حضور حشد شعبی با رفتار سیاسی پخته
تلاشهای تبیینی و رسانهای تا حدودی با موفقیت همراه بوده است و در سطح بخشی از جامعه این مطالبه پدیدار شده است که کسی که با تروریسم جنگیده حق دارد در عرصه سیاست نیز بجنگد. هرچند قوانین حاکم بر عراق، اجازه ورود اسلحهبهدستان رسمی را به فضای انتخابات نمیدهد. حتی در روند رأیگیری نیز، نظامیان یک روز پیش از عموم مردم، رأی خود را به صندوقها میاندازند.
۴. کاهش تمایل عمومی به تحریم
پس از نتایج ۲۰۲۱، روشن شد که تحریم، تصمیمگیری را به غیر از دارندگان نمایندگی واقعی میسپارد. مشکل بزرگ مقتدی صدر این بود که این درک اجتماعی از جامعهی شیعی را به رسمیت نشناخت و بنا به دلایلی گفتهشده و گفتهنشده (همانند احتمال ترور وی در صورت مشارکت در انتخابات) روی به تحریم انتخابات آورد. سؤال نیرومندی که در ذهن فرهیختگان عراقی شکل گرفت و با باختن رنگ حنای مقتدی در نزد نخبگان سیاسی و فکری عراق همراه شد، این بود که: مقتدی صدر، در انتخابات ۲۰۲۱ م، ۷۳ کُرسی را در اختیار و دست برتر در تشکیل دولت را داشت و وی خود هماکنون بایستی در مقام پاسخگویی باشد؛ حال چرا وی به جای پاسخگویی در مقام مطالبهگری برآمده است؟!؛ مشخص است که این سؤال بیپاسخ از ذهن نخبگان فکری و سیاسی جامعه جوشیده و در سطح عمومی جامعهی عراق، جاری و سبب ریزش محبوبیت مقتدی شود؛ چراکه از یک سو، جامعهای که انتخابات تحریم کرد، احساس از دست دادنِ تأثیر را تجربه کرد؛ و از سوی دیگر شخصِ تحریمکننده را یکی از علل اساسی وضع موجود در عراق دید.
۵. رقابت داخلی شیعه ـ شیعه
اختلاف بر سر وجود شیعیان به عنوان نیروی اکثریت تشکیلدهندهی دولت نیست، بلکه بر سر شکل رهبری و الگوی دولت و شخص نخستوزیر، اختلافاتی است که پس از تعیین تعداد کرسی احزاب بزرگ، خودنمایی خواهد کرد.
۶. رقابت جنجالی و شدید سُنی
جنگ نرم دو حزب سیاسی سُنی به رهبری محمد حلبوسی (حزب تقدم) و خمیس الخنجر (حزب السیاده) شدت یافته است. تمایل حزب السیاده به بهرهگیری از ترکیه و قطر و مسابقه اش با حزب تقدم حلبوسی و یاران اماراتی و سعودی اش و احتیاط ترکیه در نزدیک شدن بیش از حد به یکی از این دو حزب، هر دو را مبدّل به احزابی قومگرا و وابسته کرده است. در این میان حزب مثنی السامرائی که میتواند صدای جدیدی برای نزدیکی بیشتر شیعه و سُنی و ایجاد عراق یکپارچه باشد. هرچند حضور شخصیتهایی نظیر مشهدانی در حزب خمیس الخنجر، حاکی از این است که بزرگترین بلوک سُنی را السیاده تشکیل خواهد داد؛ مگر اینکه ابتکارات حلبوسی در زمینهی چینش کاندیداها، نتیجه را دگرگون سازد.

۷. موضع کردی
کردستان تغییر ویژهای احساس نمیکند. اما آنچه حس میشود، تغییر قطبنمای رأیدهنده کُرد از وفاداریهای حزبی به خدمات اقتصادی است. به ویژه که دولت اقلیم کردستان در ماههای گذشته، در پرداخت حقوق کارمندان، به مشکلات زیادی برخوده است. همچنان حزب دموکرات کُردستان به رهبری مسعود و مسرور بارزانی، شانس نخست تشکیل اکثریت پارلمانی کُردی به شمار میروند. در کنار آن، حزب اتحادیه میهنی به رهبری بافل طالبانی و نیز حزب جنبش نسل نو به رهبری شاهسوار عبد الواحد نیز کرسیهایی به دست خواهند آورد. هرچند اتفاقات سال گذشته در کردستان، میتواند منتهی به افزایش وزن سیاسی اتحادیه میهنی و کاسته شدن وزن سیاسی بارزانیها شود.
پیشبینی دربارهی تشکیلدهندهی دولت آیندهی عراق
برخی از تحلیلگران شیعی عراق (همانند آقای ضیاء الدراجی و دیگران) باورمند هستند که حزب الدعوه و ائتلافهای سیاسی آن به سوی دستیابی به بزرگترین بلوک سیاسی حرکت میکند. از دیدگاه آنان نیروهای حشد حضوری تأثیرگذار و گسترده در مناطق مرکز و جنوب خواهند داشت. به باور ایشان جریان صدر به دلیل تصمیم عدم مشارکت، بخش بزرگی از هوادارانش را به نیروهای رقیب خواهد باخت. رویکرد این دست از تحلیلگران که علاقهی قلبی خوبی به ایرن دارند، بر این احتمال استوار است که نوری المالکی خواهد توانست الکتله الأکبر را شکل داده و دولت را تأسیس کند.
به نظر نگارنده، وضع اینقدر آسان پیش نخواهد رفت؛ چالش نخست، تحریم انتخابات است که با توجه به درصد بالای مشارکت اولیهی ناخبان، احتمال میرود پروژهی تحریم شکست خواهد خورد. در صورت شکست پروژهی تحریم، با توجه به تجربیات گذشته و دغدغههای آینده، میتوان حدس زد که: به احتمال زیاد، یکی از دو حزب بزرگ "اعمار و تنمیه" سودانی و یا "دولت قانون" مالکی بتواند اکثریت را به دست آورد. در این میان بختِ حزب محمد السودانی، بیش از نوری مالکی است و به احتمال زیاد، گزینهی اصلی برای تشکیل دولت، ائتلاف "اعمار و تنمیه" (سازندگی و توسعه) خواهد بود.
محمد شیاع السودانی در طول سه سال مدیریت خود، توانست در بدترین وضعیت خاورمیانه، کشورش را از سایهی جنگ مجدد دور داشته و روی ریل توسعهی اقتصادی به حرکت درآورد؛ فاصله اش با ایران و آمریکا را با دقت حفظ کند؛ کشورش را به محل درگیری نیابتی ایران و آمریکا مبدّل نسازد و موج ترامپ و نتانیاهو را با درایت مهار کند و در کنار آن، دستاوردهای اقتصادی خوبی نیز رقم زنَد. بایستی دانست که وی ابتکار خوبی در بازسازی ائتلاف اعمار و تنمیه داشته است؛ وی از سویی فرمانده سازمان حشد شعبی یعنی فالح الفیاض را در ائتلاف خویش دارد و از سوی دیگر ایاد علاوی را که روابط خوبی با غرب دارد مجذوب ائتلاف خویش کرده است.
ائتلافی که او متشکل از هفت حزب، تأسیس کرده، (برخلاف گروههایی نظیر صادقون)، حمایت مسلح از سوی فصائل ندارد و این امر سبب شده تا غرب نیز نسبت به حزب وی، تمایل بیشتری داشته باشد و ارتباط خوب مارک سافایا فرستادهی ترامپ با محمد السودانی نیز حاکی از همین ماجراست؛ لذا احتمال میرود که الکتله الأکبر (یعنی بزرگترین بلوک سیاسی) توسط حزب تحت رهبری سودانی شکل بگیرد و دور دوم نخستوزیری وی آغاز شود. مگر اینکه آراء خارجشده از صندوق رأی، همه را به شگفتی وادارَد.
نگارنده احتمال میدهد که تحریم انتخابات از سوی جریان صدر، دال بر خداحافظی این جریان از فضای سیاسی نخواهد بود. بلکه احتمال میرود که سودانی برای تشکیل بزرگترین بلوک، از مقتدی صدر و پایگاهی اجتماعیاش نیز یاری بخواهد. شاید این دیدگاه مطرح شود که: "اگر سودانی بیشترین کُرسی را در پارلمان به دست آورد، طبیعتاً بایستی نخستوزیر شود و او خود به خود بزرگترین بلوک سیاسی را شکل داده است! "
درحالی که روند سیاسی در عراق، غیر از این است. بایستی بدانیم که احزاب سیاسی در عراق، تنها «پیش از انتخابات»، ائتلاف نمیکنند. بلکه ائتلافهای سرنوشتساز، گاهی «پس از انتخابات» انجام میگیرد. برای نمونه، در سال ۲۰۱۰، ایاد علاوی اکثریت کُرسیهای پارلمانی را به دست گرفت، اما نوری المالکی توانست با ایجاد اتحاد میان چند ائتلاف پارلمانی دیگر، بزرگترین بلوک سیاسی را شکل داده و خود به جای علاوی، به نخستوزیری برسد.
با این رویکرد نیز باز به احتمال زیاد بزرگترین بلوک (الکتله الأکبر) به سودانی خواهد رسید و وی دولت را تشکیل خواهد داد. زیرا دوری وی از فرهنگ غربستیزی در عراق و تلاش برای آرامشبخشی به فضای سیاسی سبب خواهد شد که احزاب کُردی و سُنی نیز به جای نوری المالکی، به سودانی گرایش یابند. در این میان مسئلهای تحت عنوان: الثلث الضامن وجود دارد که میتواند تمامی احتمالاتی که بیان کردیم را زیر سؤال برَد و در نوشتههای آتی به آن خواهیم پرداخت.
*کارشناس مسائل عراق