چهره‌های گشاده و نورانی «اهل تعبد» می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد که هم ریشه‌های معنوی و روحی دارند و هم می‌توانند تبیین‌های روانشناختی و حتی فیزیولوژیک داشته باشند.

باشگاه خبرنگاران جوان - عبادت صرفاً یک پدیده ظاهری نیست، بلکه بازتاب عمیق‌ترین ابعاد وجودی آن‌هاست. این نورانیت ریشه در آرامش قلبی ناشی از ایمان و توکل، بهداشت روانی حاصل از تزکیه نفس، نظم و انضباط در زندگی و در نهایت، تجلی نور الهی در وجود آن‌ها دارد.

چهره‌های گشاده و نورانی «اهل تعبد» (کسانی که اهل عبادت و بندگی خدا هستند) می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد که هم ریشه‌های معنوی و روحی دارند و هم می‌توانند تبیین‌های روانشناختی و حتی فیزیولوژیک داشته باشند.

۱. آرامش درونی و طمأنینه قلبی (ریشه اصلی معنوی و روانشناختی):

کاهش استرس و اضطراب: اهل تعبد با ایمان به خدا، توکل بر او، و پذیرش قضا و قدر الهی، از آرامش عمیقی برخوردارند. آنها می‌دانند که هر اتفاقی از جانب خداست و حکمتی در آن نهفته است. این باور، سطح استرس و اضطراب را به شدت کاهش می‌دهد. اضطراب مزمن یکی از عوامل اصلی چین و چروک، گرفتگی عضلات صورت و ظاهری خسته و نگران است.

امید و رضایت: عبادت، فرد را به منبع بی‌پایان امید و رحمت الهی متصل می‌کند. این امید به آینده، رضایت از داشته‌ها و شکرگزاری دائمی، باعث ایجاد یک حالت روحی مثبت و پایدار می‌شود. رضایت درونی، به چهره بازتاب پیدا کرده و آن را گشاده و بشاش می‌کند.

ذکر و یاد خدا: «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» ؛ یعنی «آگاه باشید که با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد.» ذکر دائم، نه تنها قلب را آرام می‌کند، بلکه تأثیر مستقیمی بر سیستم عصبی دارد. کاهش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک (مربوط به استرس) و افزایش فعالیت پاراسمپاتیک (مربوط به آرامش)، منجر به ریلکس شدن عضلات صورت و ظاهری آرام و نورانی می‌شود.

۲. بهداشت روانی بالا:

دوری از گناه و رذایل اخلاقی: گناه و رذایل اخلاقی مانند حسادت، کینه، دروغ، غیبت و ... باعث کدورت روح و قلب می‌شوند. این کدورت درونی، به مرور زمان بر چهره نیز منعکس شده و آن را پژمرده و گرفته می‌کند. اهل تعبد با پرهیز از این رذایل و تزکیه نفس، روح و روان خود را پاکیزه نگه می‌دارند که این پاکیزگی درونی، نورانیت و طراوت به چهره می‌بخشد.

انفاق و کمک به دیگران: اهل تعبد غالباً روحیه‌ی سخاوت و بخشندگی دارند. کمک به نیازمندان و خوشحال کردن دیگران، احساس رضایت و شادمانی عمیقی ایجاد می‌کند که در چهره انسان بازتاب می‌یابد.

۳. نظم و انضباط در زندگی:

نظم در عبادات: عبادات منظم مانند نماز‌های یومیه، روزه و ... به زندگی فرد نظم و دیسیپلین می‌بخشد. این نظم درونی و بیرونی، حس کنترل بر زندگی را افزایش داده و به کاهش آشفتگی‌های فکری و روحی کمک می‌کند که نتیجه آن آرامش و وضوح در چهره است.

بهداشت فردی و تغذیه سالم: بسیاری از اهل تعبد به رعایت بهداشت فردی و تغذیه حلال و سالم نیز اهمیت می‌دهند. این عوامل هرچند به ظاهر ساده‌اند، اما تأثیر مستقیمی بر طراوت پوست، درخشندگی چشم‌ها و شادابی کلی چهره دارند.

۴. نورانیت معنوی و فرافکنی انرژی مثبت:

تجلی نور الهی: در نگاه عرفانی، چهره نورانی اهل تعبد، تجلی نور الهی است که به واسطه اتصال روحی و قلبی به خداوند، در وجود آنها پدیدار می‌شود. این نور، نوری فراتر از نور مادی است و از عالم معنا سرچشمه می‌گیرد.

انتقال حس خوب: این افراد به دلیل آرامش، امید و پاکیزگی درونی، نوعی انرژی مثبت از خود ساطع می‌کنند که حتی ناظر بیرونی نیز آن را حس کرده و چهره آنها را نورانی و جذاب می‌یابد. این نورانیت، ناشی از درخشندگی روح و بازتاب آن بر جسم است.

۵. تبیین‌های فیزیولوژیک (محدود و فرعی):

کاهش کورتیزول: همانطور که اشاره شد، آرامش روانی و کاهش استرس در اهل تعبد، منجر به کاهش ترشح هورمون کورتیزول (هورمون استرس) می‌شود. کورتیزول بالا می‌تواند منجر به التهاب، پیری زودرس پوست و ظاهری خسته شود.

بهبود جریان خون: آرامش و کاهش استرس، به بهبود جریان خون در بدن، از جمله صورت کمک می‌کند که می‌تواند به طراوت و رنگ بهتر پوست منجر شود.

لبخند و گشاده‌رویی: اهل تعبد به دلیل رضایت درونی و امیدواری، غالباً تبسم بر لب دارند و گشاده‌رو هستند. این حالت عضلات صورت را در وضعیتی آرام و مثبت قرار می‌دهد و به مرور زمان خطوط صورت را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن را مهربان‌تر و نورانی‌تر می‌سازد.

در ادبیات طب سنتی ایران و یونان قدیم، مفاهیمی، چون «بخارات مغز» و «اخلاط چهارگانه» (دم، صفرا، بلغم، سودا) مطرح بوده است. این نظریه‌ها بر این باور بودند که تعادل یا عدم تعادل این اخلاط و بخارات، بر سلامت جسم و روان و ظاهر فرد تأثیر می‌گذارد.

صفرا: صفرا یکی از اخلاط چهارگانه است که طبیعتی گرم و خشک دارد. افزایش صفرا در بدن (به اصطلاح صفراوی شدن) می‌تواند منجر به علائمی مانند عصبانیت، بی‌خوابی، بی‌قراری، خشکی پوست، زردی چهره (در موارد شدید) یا سرخی آن ناشی از حرارت، و حتی جوش و لک شود.

بخارات مغز: منظور از «بخارات مغز» در طب قدیم، معمولاً بخاراتی بود که از اعضای مختلف بدن (به ویژه معده) به سمت مغز صعود کرده و می‌توانستند باعث اختلال در عملکرد مغز، سردرد، بی‌خوابی، وسواس و... شوند. همچنین ممکن است اشاره به تجمع رطوبات و حرارت در سر باشد.

ارتباط این مفاهیم طب سنتی با تأثیر عبادت بر چهره

کاهش صفرا از طریق آرامش و تنظیم هیجانات:

آرامش حاصل از عبادت: همانطور که پیش‌تر ذکر شد، عبادت و یاد خدا (ذکر) باعث آرامش عمیق روحی و روانی می‌شود. این آرامش، به شدت بر سیستم عصبی و هورمونی بدن تأثیر می‌گذارد. در طب سنتی، استرس، عصبانیت و هیجانات شدید به عنوان عوامل اصلی افزایش صفرا شناخته می‌شوند.

تنظیم هیجانات: فردی که به عبادت مشغول است، معمولاً کنترل بیشتری بر خشم و هیجانات منفی خود دارد. این کنترل، به معنای عدم اجازه به غلبه صفرا و حرارت بر بدن است.

نتیجه در چهره: با کاهش صفرا، علائمی مانند برافروختگی غیرطبیعی، خشکی یا زردی (در موارد نامتعادل) پوست کاهش می‌یابد. چهره از حالت تندی و خشکی خارج شده و به سمت طراوت، شفافیت و روشنی متمایل می‌شود. کاهش صفرا می‌تواند به رفع جوش و التهابات پوستی نیز کمک کند که در نهایت به روشن‌تر و صاف‌تر شدن چهره می‌انجامد.

خروج بخارات (نامناسب) مغز از طریق سبک زندگی سالم و تمرکز:سبک زندگی سالم: اهل تعبد غالباً به سبک زندگی سالم‌تر، تغذیه متعادل‌تر و خواب کافی اهمیت می‌دهند. این عوامل در طب سنتی به کاهش تولید بخارات نامناسب و جلوگیری از صعود آنها به مغز کمک می‌کنند.

تمرکز و وضوح ذهنی: عبادت‌هایی مانند نماز، مستلزم تمرکز و حضور قلب هستند. این تمرکز می‌تواند به «تصفیه» ذهن و مغز از افکار پراکنده و بخارات (به معنای مجازی) مه‌آلود کمک کند. در طب سنتی، مغز سالم و بدون بخارات نامناسب، با وضوح فکری و چهره‌ای روشن‌تر همراه است.

قرآن کریم به اهمیت تفکر و تعقل و پرهیز از غفلت اشاره دارد. «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ»؛ یعنی «مسلماً در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌هایی برای خردمندان است.» عبادتی که با تفکر و حضور قلب همراه باشد، به انسان بصیرت و وضوح ذهنی می‌بخشد و ذهن را از «بخارات» و اوهام بی‌مورد پاک می‌کند.

نتیجه در چهره: اگر بخارات مغز را به معنای مجازی «غلبه افکار منفی، اضطراب و آشفتگی ذهنی» در نظر بگیریم، عبادت با ایجاد آرامش و نظم فکری، این «بخارات» را از بین می‌برد. این وضوح ذهنی و آرامش فکری می‌تواند در چشم‌ها (درخشندگی) و کلیت چهره (صافی و بی‌غشی) منعکس شود.

پس عبادت با ایجاد آرامش عمیق، کاهش استرس و تنظیم هیجانات، به تعادل بدن از منظر طب سنتی کمک کرده و می‌تواند به کاهش صفرا (گرمی و خشکی نامتعادل) و «تصفیه مغز» از بخارات نامناسب (آشفتگی‌های فکری) منجر شود. این تعادل و آرامش درونی، به روشنی، طراوت و گشاده‌رویی چهره بازتاب پیدا می‌کند.

منبع: خبر آنلاین

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار