باشگاه خبرنگاران جوان؛ کیمیا قلیپور - حجم مبنا یکی از ابزارهای کنترلی در بازار سرمایه ایران بود که به منظور جلوگیری از نوسانات شدید قیمت و ایجاد ثبات در بازار، از آن استفاده میشد. با این حال، با گذشت زمان و با تغییرات شرایط اقتصادی و بازار، این ابزار مورد انتقاد قرار گرفت و نهایتاً تصمیم به حذف آن از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار اتخاذ شد و بر اساس اعلام سازمان بورس حجم مبنا برای نماد معاملاتی شرکتهای پذیرفتهشده در بازارهای اوراق بهادار تهران و شرکتهای پذیرفتهشده فرابورس ایران از تاریخ اول دیماه ۱۴۰۴ برابر یک سهم تعیین میشود و مقررات گره معاملاتی در این بازارها از تاریخ مذکور اعمال نخواهد شد.
حذف حجم مبنا که بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه اعتقاد دارند میتواند سبب افزایش کارایی و تحرک بازار شود در همین راستا هم فرهنگ حسینی کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان بیان کرد: حجم مبنا ۲۲ سال پیش با هدف کنترل رشد بازار تصویب شد. اما کمتر از یک ماه بعد، عدم کارایی و اثربخشی آن مشخص شد. اما مشابه بسیاری از قوانین دیگر، اقدامی برای حذف آن صورت نگرفت. فرابورس نیز در اوایل دهه ۱۳۹۰ بدون حجم مبنا فعالیت خود را آغاز کرد، اما به جای اینکه بورس به سمت حجم مبنا ۱ حرکت کند، فرابورس به سمت حجم مبنا بالاتر حرکت کرد؛ با این حال، تجربه سالهای اخیر نشان داد که حجم مبنا در بسیاری از موارد بهجای ایفای نقش کنترلی، به عاملی برای کاهش کارایی بازار، ایجاد صفهای صوری و قفل شدن قیمتها تبدیل شده است.
حسینی تصریح کرد: حذف یا تعدیل حجم مبنا را میتوان گامی در جهت همراستایی بیشتر بازار سرمایه ایران با استانداردهای بازارهای مالی کارا دانست. در اغلب بورسهای معتبر دنیا، کشف قیمت بر اساس عرضه و تقاضای واقعی و بدون اعمال محدودیتهایی نظیر حجم مبنا انجام میشود از این منظر، حذف حجم مبنا تصمیمی ضروری است.
حذف حجم مبنا اثرات کوتاه مدت و بلندمدت دارد
او تاکید کرد: حذف حجم مبنا اثرات کوتاه مدت و بلندمدت دارد از یک سو، این تصمیم میتواند به افزایش تحرک معاملات، کاهش صفهای خرید و فروش و تسریع در فرآیند کشف قیمت و تعادل و افزایش کارایی منجر شود. قیمتها سریعتر به تعادل میرسند و اطلاعات جدید با وقفه کمتری در قیمت سهام منعکس میشود؛ از سوی دیگر، در کوتاهمدت سبب میشود تا نمادهای کوچک که به دلیل حجم مبنا با ریسک عدم نقدشوندگی روبهرو بودند، با اقبال بازار روبهرو شوند.
این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: یکی از انتقادات جدی به حجم مبنا، ایجاد نوعی بیعدالتی اطلاعاتی و معاملاتی میان بازیگران بازار بود. در عمل، معاملهگران با دسترسی به سیستمهای معاملاتی از قفل شدن سهام و عدم تغییر قیمتی به دلیل حجم مبنا برای سرخط زدن بهره میبردند؛ همچنین سهامداران عمده امکان پر کردن حجم مبنا و جهتدهی به قیمت پایانی را داشتند، در حالی که سرمایهگذاران خرد عملاً تأثیر ناچیزی بر قیمت پایانی میگذاشتند؛ این مسئله میتوانست زمینهساز دستکاری قیمت و رفتارهای غیرمنصفانه در زمانهای صفهای خرید و فروش شود.
او در ادامه افزود: حذف حجم مبنا میتواند به سرعت به تعادل بازار و افزایش نقدشوندگی منجر شود و در نتیجه شاهد کاهش صفهای خرید و فروش خواهیم بود. علاوه بر این، مفهوم قیمت پایانی که به دلیل وجود حجم مبنا عملاً از میانگین قیمتهای معاملاتی فاصله گرفته بود و کارکرد اقتصادی خود را از دست داده بود، با حذف حجم مبنا دوباره معنادار خواهد شد و به کارایی خود بازمیگردد.
افزایش دامنه نوسان تکمیل کننده حذف حجم مبنا
این کارشناس بازار سرمایه میگوید: حذف حجم مبنا یک تحول بنیادی در نگاه نهاد ناظر در بازار سرمایه به شمار میرود و میتواند نقطه عطف مهمی باشد. چرا که دههها قانون گذاری، حالا شاهد تنقیح قوانین و حذف قوانین زاید هستیم که رویکرد قابل ستایشی است. از سوی دیگر، افزایش دامنه نوسان میتواند تکمیل کننده حذف حجم مبنا در تعادل بخشی به بازار باشد.
آثار قابل توجه حذف حجم مبنا بر ساختار و رفتار بازار سرمایه
در ادامه هم دیگر کارشناس بازار سرمایه امیرعباس باقری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص حذف حجم مبنا بیان کرد: خبری که به نظر میرسد در مقطع زمانی حساسی برای بازار سرمایه اتخاذ شده و میتواند آثار قابل توجهی بر ساختار و رفتار بازار داشته باشد. به اعتقاد من، این تصمیم را باید در چارچوب شرایط فعلی بازار و بهویژه وضعیت شاخصها و ترکیب بازدهی صنایع و نمادها مورد بررسی قرار داد.
او افزود: در ماهها و حتی سالهای اخیر، یکی از مهمترین ویژگیهای بازار سرمایه، فاصله معنادار عملکرد شاخص کل با شاخص هموزن بوده است. رشد شاخص کل عمدتاً ناشی از حرکت چند نماد بزرگ، بهویژه شرکتهای شاخصساز و بعضاً صندوقهای سهامی و اهرمی بوده، در حالی که بخش قابل توجهی از سهام شرکتهای کوچک و متوسط از این رشد بیبهره ماندهاند. همین موضوع باعث شده شاخص هموزن رشد بهمراتب کمتری را تجربه کند و شکاف قابل توجهی میان بازدهی سهام بزرگ و کوچک شکل بگیرد.
او گفت: در چنین شرایطی، یکسانسازی قوانین معاملاتی و کاهش برخی محدودیتها میتواند زمینهساز تغییر جریان نقدینگی در بازار باشد. این تصمیم بهطور بالقوه باعث میشود تمرکز بازار از چند نماد خاص فاصله گرفته و توجه سرمایهگذاران به طیف گستردهتری از سهام، بهویژه شرکتهای کوچک و متوسط، جلب شود. نتیجه طبیعی این فرآیند میتواند تقویت تقاضا در این گروه از نمادها و در نهایت رشد تدریجی شاخص هموزن باشد؛ شاخصی که نماینده واقعیتری از وضعیت کلی بازار محسوب میشود.
این کارشناس بازار سرمایه میگوید: از منظر تحلیلی، یکی از پیامدهای مهم این اتفاق، نزدیکتر شدن قیمت سهام کوچک و متوسط به ارزشهای بنیادی آنهاست. در دورههای گذشته، به دلیل محدودیتهای ساختاری و تمرکز نقدینگی بر نمادهای بزرگ، بسیاری از این شرکتها با نسبتهای قیمتی جذابتری نسبت به میانگین بازار معامله میشدند. اکنون با افزایش تحرک و بهبود نقدشوندگی، میتوان انتظار داشت فرآیند «پیبهای گرفتن» و تعدیل قیمتی در این نمادها با سرعت و کیفیت بهتری انجام شود.
او افزود: از سوی دیگر، پویاتر شدن معاملات در سهام کوچک و متوسط میتواند به افزایش عمق بازار و بهبود کارایی آن منجر شود. بازاری که تنها بر دوش چند نماد بزرگ حرکت کند، در برابر شوکها آسیبپذیرتر است؛ در حالی که توزیع متوازنتر نقدینگی میان صنایع و اندازههای مختلف شرکتها، ثبات و پایداری بیشتری به بازار میبخشد. از این منظر، تصمیم اخیر را میتوان گامی در جهت اصلاح این عدم توازن تاریخی دانست.
او گفت: در مجموع، به نظر میرسد این سیاست در زمان مناسبی اتخاذ شده است؛ زمانی که بازار نیازمند یک محرک جدید برای خروج از فضای رکودی و بازگشت اعتماد تدریجی سرمایهگذاران است. اگر این تصمیم با ثبات در سیاستگذاری و پرهیز از مداخلات مقطعی همراه شود، میتواند نقش یک محرک دوباره برای بازار سرمایه ایفا کرده و بهویژه تحرک و پویایی بیشتری به سهام شرکتهای کوچک و متوسط ببخشد. در نهایت، چنین رویکردی نهتنها به نفع کلیت بازار است، بلکه میتواند به تعادل منطقیتر میان شاخصها و بخشهای مختلف بازار سرمایه منجر شود.
دامنه نوسان بزودی تغییر پیدا خواهد کرد؟
اما یکی از نکات کلیدی که کارشناسان بر آن باورند تکمیل کننده تصمیم سازمان بورس میشود بحث تعیین تکلیف دامنه نوسان است؛ در همین راستا هم حمید یاری، معاون نظارت بر ناشران سازمان بورس، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان گفت: بحث تغییرات ریزساختارها یک فرایند دائمی است که در داخل سازمان در حال بررسی است و بر اساس شرایط گذشته، حال و آینده انجام میشود. به عنوان مثال، اگر حجم مبنا را نداشتیم، پس از بازگشایی جنگ نوع دیگری از فرآیندها را دنبال میکردیم این مانع ایجاد تغییرات محسوب میشد و هر بار که میخواستیم تغییری داشته باشیم، به عنوان یک وصله ناجور تلقی میشد.
او افزود: بررسیهای ما نشان میدهد که در مطالعات کشورهای دیگر هیچ چیزی به اسم حجم مبنا وجود ندارد و این به عنوان یک نکته اصلی در فرآیندهای ما مطرح است. تیم مدیریتی ما بهطور قاطع به دنبال کاهش موانع در بازار سرمایه است این هدف اصلی ما است با قید اینکه به بازار شوک سنگین ندهیم.
یاری ادامه داد: تغییرات دامنه نوسان نیز در فرایندهای ما بررسی خواهد شد. یکی از مشکلاتی که در نظارت وجود دارد، دستکاری در نمادها به دلیل پر کردن حجم مبنا بود در این شرایط فعلی تمهیدات خاصی را داریم که جلوی دستکاری نمادهای کوچک را بگیریم.
معاون نظارت بر ناشران سازمان بورس تأکید کرد: ما در حال حاضر حجم خوبی نسبت به سالهای گذشته داریم و این باعث میشود که فرآیند نظارت سادهتر و سازمان محکمتر باشد. اگر دخالتهای غیرمتعارف مشاهده شود، با شدت بیشتری از گذشته برخورد خواهیم کرد و به سهامداران اطمینان میدهیم که به شرایط آنها توجه داریم.
او در پایان به تأثیر حذف حجم مبنا بر شفافیت قیمت پایانی اشاره کرد و گفت: حجم مبنا مانع اصلی برای ایجاد تغییرات در ریزساختارها بود و اکنون میتوانیم به فرصتهای جدیدی دست یابیم. حتماً تغییرات خاصی در قیمتگذاری و شرایط بازار رخ خواهد داد، به شرطی که شوک سنگینی به سهامداران و بازار وارد نشود.
در نهایت گفتنی است، حذف حجم مبنا از بورس و فرابورس ایران یک اقدام مهم در راستای بهبود شرایط بازار سرمایه و افزایش جذابیت آن برای سرمایهگذاران بود. این اقدام میتواند به همراه خود تغییرات مثبتی را به همراه داشته باشد که میتواند به پایداری و رشد بیشتر بازار در آینده منجر شود. با توجه به شرایط اقتصادی و تحولات جهانی، انتظار میرود که بازار سرمایه ایران به سمت یک محیط معاملاتی شفافتر و پویاتر حرکت کند.