زنان ايراني در طول 8 سال دفاع مقدس نقش تاثير گذاري در حمايت‌هاي مختلف عرصه هاي جنگ داشتند و مردان سلحشور ايراني به مدد پشتيباني زنان، توانستند بزرگترين قله‌هاي نبرد حق عليه باطل را فتح كنند.

به گزارش خبرنگار سياسي باشگاه خبرنگاران، از مشارکت سیاسی اجتماعی زنان معاصر ایران و حضور آنان در عرصه‌هاي مختلف علمي، فرهنگی، هنری، پژوهشي، ورزشي زیاد سخن گفته می‌شود اما کمتر، مصداق روشني از اين همه همراهي ارائه مي‌شود.

حوادث پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه دفاع مقدس نیز از این قاعده مستثني نیست، زنانی که در حادثه گریبایدوف، جنبش تنباکو، نهضت مشروطه، کشف حجاب، قیام۳۰ تیر۱۳۳۱ و... مشارکت داشته‌اند، زنان مسلمانی بوده‌اند که گوش به فرمان مراجع تقلید و به منظور انجام تکلیف شرعی و الهی پا به میدان مبارزه گذاشتند.

علت حضور زنان را مي‌توان در خودباوري آنها جستجو کرد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان هنوز نیاسوده و خستگی یک مبارزه طولانی علیه رژیم پهلوی را از تن بیرون نکرده بودند که بار دیگر بر خود تکلیف دیدند برای دفاع از انقلاب، به ایفای نقش‌های تازه‌تر و مو ثرتری در عرصه جامعه بپردازند.

از این رو، شرکت درحل بحران‌هایی که در گوشه و کنار کشور، به ویژه در کردستان بر پا شد، جزء وظیفه خود دانستند، ولی آنچه بعد از حدود یک سال پس از پیروزی، زنان را به کمک و مساعدت بیشتر طلبید، دفاع مقدس است که هشت سال نظاره‌گر رشادتهای زنان و مردان این مرز و بوم بود.

**نقش رزمی

اولین مسئولیتی که زنان در دفاع مقدس، به صورت خودجوش و همپای مردان بر عهده گرفتند، جنگیدن با دشمن بعثی در جنوب و مزدوران داخلی در کردستان بود. حتی آنان، کوکتل مولوتف ساختند تا به جنگ تانکهای عراقی بروند که قصد داشتند از مرز شلمچه بگذرند. البته تهیه و به کار بردن کوکتل مولوتف، ابتدایی‌ترین کار رزمی خواهران و زنان به شمار می‌آمد، بعدها آنها خود را به سلاح مجهز کردند تا مردانه با دشمن بجنگند. خانم فاطمه نواب صفوی، به همراه گروه چریکی شهید چمران و در ناحیه سوسنگرد، اسلحه به دست مي‌گرفت و مي‌جنگید.

صحنه‌های رزم زنان، تا پایان دفاع مقدس ادامه یافت و تاثیر عمیقی بر روحیه رزمندگان داشت. به علاوه، زنان نقش‌های اطلاعات رزمی فراوانی را انجام دادند. خانم حورسی از مدافعان خرمشهر در این باره می‌گوید: ما از آن لحظه‌ای که به نیروهای شناسایی ملحق شدیم، کار شناسایی دشمن، خنثی کردن بمب، شناسایی ضد انقلاب و پیدا کردن رد پای آنها در شهر و روستاها را دنبال کردیم.
 
از این رو، دفاع مقدس، نمونه‌های بی شمار و در عین حال، کم نظیری از پشتیبانی‌های معنوی زنان ایرانی را به ثبت رسانده است.
 
در گیلان غرب، فرمانده یک گردان رزمی با دیدن رشادتهای یک زن روستایی، از عقب‌نشینی منصرف می‌شود و نیروهای خود را علی رغم فرمان بنی‌‌صدر، به شهر بازمی‌گرداند.
 
فهیمه باباییان پس از شهادت همسر اولش، چنان بر همسر دوم خود تاثیر روحی می‌گذارد که همسرش به جبهه می‌رود.
 
یک مادر تهرانی، وقتی تزلزلی در فرزند رزمنده‌اش می بیند، به سومار می‌رود و به فرزندش می‌گوید: اگر از جبهه برگردی، شیرم را حلالت نمی‌کنم.
 
رزمنده‌ای می‌گفت: خواهرم به من آموخت که چگونه می‌توانم به تنهایی یک لشکر باشم.

رزمنده دیگری می‌گفت: مادر همسرم به من خبر داد اگر تو به جبهه بروی، من بچه‌هایت را نگه می‌دارم و افتخار کن که در این زمان به سربازی می‌روی.
 
مادری خطاب به فرزندش می‌نویسد: علیجان! می‌دانی چه قدر دوستت دارم، اما صلاح میدانم پس از مراسم چهلم برادرت، به جبهه برگردی.
 
جانبازی می‌گفت: خانمی وضع جانبازی مرا دید و پذیرفت به همسری من در آید و سختی‌های زندگی با یک جانباز را به جان و دل خرید.
 
جانباز دیگری می‌گفت: تشویقها و طرز تفکر همسرم باعث شد فشارهایی را که به واسطه نبودن دست و پا، بر من وارد می‌شود را به خوبی تحمل کنم.
 
**ستادهای پشتیبانی

جلوه‌های دیگر همراهی خواهران و همسران و مادران مسلمان ایرانی را باید در تهیه و تدارک اجناس و اقلام مورد نیاز رزمندگان و سربازان دید. زنان در حمایت مادی و لجستیکی از جبهه‌های جنوب و غرب، از جان و مال خود مایه گذاشتند و صحنه‌های به یاد ماندنی و فراموش نشدنی فراوانی را خلق کردند. آنها برای رزمندگان شال و کلاه بافتند، برای سربازان لباس و ملحفه دوختند و غذای گرم پختند. به علاوه؛
زهرا محمدی، از۲۵ گوسفند نذری، کله‌پاچه درست می‌کند و آن را از اهواز به خط مقدم می‌برد تا صبحانه‌ای برای رزمندگان شود.
 
خانم خاکباز به همراه یک گروه از خواهران به جبهه می‌‌رود. در شب عید نوروز برای رزمندگان سبزی پلو و ماهی تدارک می‌بیند.

بیشتر فعالیتهای آشپزخانه شهید چمران که روزانه پنجاه هزار نفر را غذا می‌داد، از سوی بانوان انجام می‌شد. خواهران مستقر در انبار شهید علم الهدی اهواز، کار بازسازی چادر صحرایی، سلاح سبک، کیسه خواب و چراغ گرم‌کننده را انجام می‌دادند. حاجیه خانم علم‌الهدی، کاروانهای حضرت زینب (س) را به راه انداخته بود که خانم‌ها را جهت دیدار از جنگ زدگان و خانواده‌های شهدا حرکت می‌داد.

مادر شهید مجید و سعید کاشانی، به مدت هشت سال در پایگاه‌ام الشهدای کاشان کمک‌های مردمی را جمع‌آوری و به جبهه ارسال می‌کرد. ستاد بیت‌الزهرا (س) پایه‌گذار ایستگاه‌های صلواتی بود. در این ستاد، از پیرزن۶۵ ساله تا دختر۱۸ ساله فعالیت می‌کردند.
 
خانم فاطمه زارعی۶۰ ساله، در زمان عملیات،۲۴ ساعته در پشت جبهه یکسره نان می‌‌‌پخت و فقط جهت انجام فرایض دست از کار می‌کشید.

**امداد و درمان

از شلیک اولین گلوله‌های دشمن و شهید و مجروح‌‌شدن تعدادی از مردم و رزمندگان، زنان مسلمان دلسوز این آب و خاک، دریافتند که باید به امداد درمان مجروحان و جانبازان جنگ بپردازند. آنها بدون هیچ چشمداشتی تنها به نیت کسب رضایت الهی و اطاعت از مقام ولایت، به جبهه‌ها رفتند و چه بسا خود مجروح و جانباز شدند و گاه به خیل شهدای انقلاب پیوستند. اگر زنان داوطلب به مدد و مساعدت جبهه و جنگ نمی‌آمدند، آمار شهدای جنگ فزونی می‌یافت و اگر مجروحان به موقع مداوا نمی‌شدند، درمان بعدی آنها، هزینه سنگینی را بر بیت‌المال تحمیل می‌کرد. خانواده‌ها و رزمنده‌ها با مشاهده توجه به امداد و درمان مجروحان جنگی، اشتیاق بیشتری برای ادامه حضور داوطلبانه در جبهه احساس می‌‌نمودند. هم‌‌‌اینک نیز بیان نمونه‌ها و جلوه‌‌‌های زیبای ایثارگری زنان پرستار، بهیار و امدادگر، موجی از عشق و شوق برای خدمت به مردم پدید می‌آورد.
 
مینا کمایی به همراه بیست نفر دیگر، در یک بیمارستان آبادان، امدادگری می‌کرد و شبها هم در خوابگاه بیمارستان می‌‌‌خوابید.

خانم میرزایی، وقتی شروع به تمیز کردن پهلوی مجروح می‌کرد، حالش به هم می‌خورد ولی به خاطر خدا تحمل می‌کرد.

یک پرستار داوطلب، شبها بچه‌اش را به اتاقی در بیمارستان می‌برد و لباسها را کپه می‌کرد و بچه‌اش را روی آن می‌خواباند، آن وقت خود به مداوای مجروحان می‌پرداخت.

بسیار دیده شده که خانمی، پرستارمجروحی شیمیایی بود و خود مبتلا به عوارض شیمیایی می‌شد. خانم یوسف‌زاده، تنها نمونه‌ای کوچک از زنان پرستاری است که به دلیل آلودگی شیمیایی به شهادت رسید.
 
کار امدادگری در شهرهای مرزی جنوب و غرب، برای زنان طاقت‌فرسا بود، اما عشق به اسلام و انقلاب، امدادگران پیر و جوان را بر ماندن استوارتر می‌ساخت، تا حدی که بسیاری از آنها بی‌توجه به اصرار خانواده‌هایشان، در خطوط جنگی ماندند تا مرهمی بر زخم های دلیرمردان رزم و جنگ باشند. بعضی از آنان، حتی آموزش کلاسیک پرستاری را ندیده بودند، ولی به سرعت آموزشهای تجربی را جایگزین آن کردند و چنان این آموزشها را با عشق به خدا عجین نمودند که توانستند، هم پرستار جسم و هم پرستار روح و روان رزمندگان شوند.

**جهاد مالی

توده زنان مسلمان، علاوه بر حضور مستقیم در دفاع مقدس، به انواع حمایت‌ها در پشتیبانی از رزمندگان دست زدند که یکی از آنها مشارکت در کمک مالی به جبهه‌های جنگ بوده است. در واقع در دوران دفاع مقدس شاهد اوج ایثارگری مالی زنان بودیم که امام بارها به آن اشاره کرده‌اند، از جمله؛ «ما هر روز شاهد زنانی هستیم که ماحصل عمرشان یک سکه طلا را می‌آورند و در راه خدا و جنگ انفاق می‌کنند... آن پیرزنها که در طول عمرشان تهیه کردند، حالا می‌آیند برای اسلام می‌دهند.»

یک نشریه خارجی به مسئله جهاد مالی زنان ایرانی به جبهه‌های جنگ می‌پردازد و آن را با کمک‌های مالی زنان عراقی مقایسه می‌کند؛ «پرزیدنت صدام با آنکه از جانب کشورهای برادر عرب خود یعنی عربستان و کویت به نحو بزرگ منشانه ای از نظر مالی حمایت می‌شود، با این وصف در سال۱۹۸۲ صلاح دید تا از خانمهای کشورش بخواهد زیورآلات خود را به جبهه‌ها هدیه کنند. تهران رقیب بزرگ جنگی بغداد نیاز به چنین اقداماتی نداشت، زیرا در ایران به وضوح انگیزه پاداش الهی و اطمینان از اینکه آنها قربانی تهاجم شده اند، برای این کار کافی بود... لذا در مقایسه با عراق که به دوستان عرب، طرف های تجاری و ارسال کنندگان اسلحه حد اقل۵۰ میلیارد بدهکار می‌باشد و باز هم به وسیله پول سلاطین نفتی عرب تغذیه می‌شود، ولی تهران تا کنون حساب و کتابش با هم می‌خواند.»

**ایثار و فداکاری

زنان علاوه بر اینکه فرزندان، همسران، برادران و پدران خود را به مشارکت در دفاع مقدس تشویق می‌کردند و این تشویقها در استقبال مردان برای حضور بیشتر در جبهه‌ها بسیار مو ثر واقع شد، پس از شنیدن خبر جراحت و شهادت بستگان و عزیزان خود، شکیبایی و بردباری کم‌نظیری را به نمایش گذاشتند که آن هم در تقویت روحیه رزمندگان به ادامه مردانه جنگ ، کمک فراوانی کرد.

جنگ تحمیلی، پس از انقلاب اسلامی، عرصه کارزار دیگری برای زنان آفرید. آنها از نخستین روزهای جنگ، همپای رزمندگان به ستیز با دشمن پرداختند. گاه تن به تن جنگیدند و گاه با پرداختن به امور جنگی، حضور مستقیم خود را در دفاع مقدس، حفظ کردند.

به تدریج و با طولانی شدن آن، جنگ به دیگر نقشهای خدماتی زنان، نیاز پیدا کرد. از این رو، زنان به پشتیبانی از جبهه در پشت جبهه روی آوردند. به شهرها و خطوط جنگی رفتند تا به امداد و درمان جنگجویان بپردازند. در جبهه و پشت آن، به طرق مختلف و اعجاب انگیز در تقویت روحیه رزمنده‌ها کوشیدند. البته همه خدمات جنگی را در آنچه بر شمردیم، نمی توان خلاصه کرد، بلکه باید کار زنانی را که برای رزمندگان شعر، داستان، حماسه نوشتند. موسیقی، فیلم و تئاتر ساختند. عکس، خبر و گزارش تهیه کردند. شهید، جانباز و اسیر شدند را نیز به حساب آورد،اینها تنها بخشی از خدمات آنان به جنگ است.

آنچه زنان را واداشت که در بدترین شرایط با اقل امکانات در جنگی نابرابر به یاری جنگجویان یا مدافعان کشور بپردازند، ایمان به جزای خیر در نزد خداوند و اعتقاد به درستی راه امام بود. در غیر این صورت، بعید بود پس از آنکه با ایثار جان، مال و اولاد خود، انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند، بار دیگر برای پاسداشت آن مجبور باشند آنچه از مال و جان و اولاد برایشان باقی مانده، فدای حفظ انقلاب نمایند. بی شک از مهمترین علل پیروزی جنگ، حضور خالصانه همین زنان در عرصه دفاع بود، حتی فراتر از این می توان گفت که؛ «ملتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست، آسیب نخواهد دید.»

سخن قرآن و انقلاب اسلامی برآمده از آن در زمینه حضور سیاسی، اجتماعی و دفاعی زنان این است که؛ حضور سیاسی، اجتماعی و دفاعی بی اشکال است مشروط به اینکه پوشش اسلامی حفظ شود، حقوق همسران رعایت گردد، تربیت کودکان به فراموشی سپرده نشود و نیز، زنان اموری را برگزینند که با توانایی جسمی و روحی آنان متناسب باشد. البته همه شرایط حضور سیاسی، اجتماعی و دفاعی زنان به نکاتی که برشمردیم، خلاصه نمی شود. نکاتی چون پرهیز از حضور در محیطهای خلوت با مردان، مراقبت از لحن و گفتار خود به هنگام سخن گفتن با مردان، مراقبت از گناه در مکانهای پر ازدحام، مواظبت از نگاه های آلوده و.. نیز از مسائل مهم با اهمیت در این زمینه است، به آن دلیل که خداوند می فرماید: «ما انسان را از گل آفریدیم و از وسوسه های نفسانی او آگاهیم.»

با گذشت نزدیک به دو دهه پس از دفاع مقدس، بخش زیادی از زنان ایرانی، همچنان با رعایت ارزشها و حدود اسلامی در صحنه حاضرند، ولی دور شدن از سالهای دفاع مقدس، فاصله نسل جدید ازفضای دوران انقلا ب و جنگ تحمیلی، تهاجم یا شبیخون فرهنگی و... اندکی حضور پرشور و با پوشش اسلامی زنان را تحت الشعاع قرار داده، البته یک راه برای جبران و رفع معایب و نواقصی که بروز کرده، حضور فعالتر توده زنان مسلمان در صحنه است، ولی برای انقلاب اسلامی، صرف حضور زنان کافی نیست، بلکه حضور زن بدون پوشش اسلامی دیگر به پاسداری از انقلاب اسلامی نمی انجامد. در عمل و بیش از گذشته نیز باید نشان داد که حجاب ، مانعی برای حضور سیاسی، اجتماعی و دفاعی نیست، به علاوه، باید از مزایایی که حجاب در پاسداشت ارکان خانواده، تربیت اجتماعی و... دارد، بیشتر سخن گفت. ضرورت حضور سیاسی، اجتماعی و دفاعی زنان مسلمان، زمانی مهم جلوه می کند که بقای انقلاب اسلامی به جز حمایت مردان و زنان این مرز و بوم میسر نیست، به ویژه اینکه زنان چون در پیروزی انقلاب اسلامی نقش پررنگ و در دفاع مقدس نقش اساسی داشته اند، در حفظ ارزشهای اسلام و انقلاب هم باید همان نقش را همچنان حفظ کنند.

*گزارش//پروين طالبيان

انتهاي پيام/پ3
برچسب ها: دفاع ، مقدس ، زنان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۲
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۵۳ ۳۰ دی ۱۳۹۴
از مطلب ارزشمند و بدون حاشیه شما ممنون
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۲۲ ۰۳ دی ۱۳۹۴
ممنون از گزارش بسیار خوبتون.
این متن رو برای یک تحقیق در دانشگاه لازم داشتم که پس از ارایه اون ازش خیلی استقبال شد.
باز هم تشکر
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۵۳ ۰۱ آبان ۱۳۹۴
واقعا ازتون مچکرم عالی بود
آخرین اخبار