يك منتقد سينما و تلويزيون؛
سينماي 91 از "کلاه‌قرمزي" سوء‌استفاده کرد
سينماي 91 با فيلم سينمايي "کلاه‌قرمزي و بچه ننه" و با دست‌آويز قراردادن محبوبيت اين شخصيت در ميان دوستدارانش از اين عروسک براي فروش بالا سوء‌استفاده کرد.
جبارآذين، منتقد سينما و تلويزيون در گفتگو با خبرنگار حوزه‌ي سينما باشگاه خبرنگاران گفت: "کلاه‌قرمزي" بعد از متولدشدن در تلويزيون و رشد پيدا کردن در آن به دليل جذابيت فراوانش به سينما راه پيدا کرد و با قرارگيري شخصيت هاي بسياري در خط اصلي داستانش در سينما هم جلوه‌گري کرد و با استقبال کم نظير مخاطبان در سينما در سري اول حضورش مواجه گشت.
وي ادامه داد: "کلاه‌قرمزي" با انعکاس سليقه و ارزشهاي احتمالي علاوه بر مخاطب اصلي خودش يعني کودکان، گروه هاي مختلف سني ديگر را با خود همراه مي‌کرد ولي "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" به دليل ضعف در ساختار و محتوا به عنوان يک اثر شاخص هيچ جايگاهي را در سينماي ايران ندارد.
اين منتقد افزود: ملاک اصلي توليدکنندگان "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" برخلاف وعده‌ي اصلي "کلاه قرمزي"(آموزش وبيان مفاهيم اجتماعي) فقط سرگم کردن و کشاندن مخاطب به سينما بود و به همين جهت در بخش محتوا و مضمون دچار کاستي‌هاي فراواني است.
آذين در مورد "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" عنوان کرد: سازندگان اين اثر بدون توجه به محتوا، فقط با هدف سرگرم کنندگي و با دست‌آويز قرار دادن نوستالژي افراد در خصوص "کلاه‌قرمزي"، دوستداران قديمي وجديد اين کاراکتر را در واقع با سوء‌استفاده از "کلاه‌قرمزي" به سينما کشاندند.
وي تصريح کرد: "کلاه‌قرمزي و بچه ننه" به دليل مطرح نکردن موضوعات مبتلا به کودکان حتي در سينماي کودک هم فيلم مهمي به شمار نمي رود و مضامين مطرح شده در آن به عنوان جوشش احساسات مخاطبان قديمي به دليل پرداخت نادرست، به نتيجه گيري مناسبي دست پيدا نمي کند و به خاطر ارائه نکردن تحليلي درست دستاورد مثبتي را براي مخاطب به همراه ندارد.
اين منتقد اظهار کرد: مشخص نشدن رده‌ي سني براي اين فيلم نيز به عنوان فيلمي نامربوط با کودکان به صورت آگاهانه براي گيشه انجام گرفته‌است و در واقع هدف از ساخت اين فيلم ميلياردر شدن "کلاه‌قرمزي" بود که سازندگان آن به مقصود خود نيز در اين راستا دست يافتند.
آذين بيان کرد: مسئولان نيز به دليل درگير بودن با مسائل و مشکلات واقعي و غيرواقعي به درستي در زمينه‌ي نمايش فيلم‌ها تصميم‌گيري نمي‌کنند و برخوردهاي آنان با فيلم‌هاي نامناسب، متناوبي و نادرست است و بلاتکليفي اين آقايان، قضاوت‌ها و آراهاي آنان را تحت‌الشعاع قرار مي دهد.
وي اظهار داشت: "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" با توجه به فروشش در اين بحران‌هاي سينمايي براي اين آقايان آبروداري مي‌کند به همين خاطر ارزشها و مفاهيم موجود در اين فيلم براي آنان چندان اهميتي ندارد در صورت اکران اين فيلم در ميان آثار برجسته و شاخص به طور حتم اين فيلم فروشش با مشکل روبرو مي‌شد./ص
وي ادامه داد: "کلاه‌قرمزي" با انعکاس سليقه و ارزشهاي احتمالي علاوه بر مخاطب اصلي خودش يعني کودکان، گروه هاي مختلف سني ديگر را با خود همراه مي‌کرد ولي "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" به دليل ضعف در ساختار و محتوا به عنوان يک اثر شاخص هيچ جايگاهي را در سينماي ايران ندارد.
اين منتقد افزود: ملاک اصلي توليدکنندگان "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" برخلاف وعده‌ي اصلي "کلاه قرمزي"(آموزش وبيان مفاهيم اجتماعي) فقط سرگم کردن و کشاندن مخاطب به سينما بود و به همين جهت در بخش محتوا و مضمون دچار کاستي‌هاي فراواني است.
آذين در مورد "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" عنوان کرد: سازندگان اين اثر بدون توجه به محتوا، فقط با هدف سرگرم کنندگي و با دست‌آويز قرار دادن نوستالژي افراد در خصوص "کلاه‌قرمزي"، دوستداران قديمي وجديد اين کاراکتر را در واقع با سوء‌استفاده از "کلاه‌قرمزي" به سينما کشاندند.
وي تصريح کرد: "کلاه‌قرمزي و بچه ننه" به دليل مطرح نکردن موضوعات مبتلا به کودکان حتي در سينماي کودک هم فيلم مهمي به شمار نمي رود و مضامين مطرح شده در آن به عنوان جوشش احساسات مخاطبان قديمي به دليل پرداخت نادرست، به نتيجه گيري مناسبي دست پيدا نمي کند و به خاطر ارائه نکردن تحليلي درست دستاورد مثبتي را براي مخاطب به همراه ندارد.
اين منتقد اظهار کرد: مشخص نشدن رده‌ي سني براي اين فيلم نيز به عنوان فيلمي نامربوط با کودکان به صورت آگاهانه براي گيشه انجام گرفته‌است و در واقع هدف از ساخت اين فيلم ميلياردر شدن "کلاه‌قرمزي" بود که سازندگان آن به مقصود خود نيز در اين راستا دست يافتند.
آذين بيان کرد: مسئولان نيز به دليل درگير بودن با مسائل و مشکلات واقعي و غيرواقعي به درستي در زمينه‌ي نمايش فيلم‌ها تصميم‌گيري نمي‌کنند و برخوردهاي آنان با فيلم‌هاي نامناسب، متناوبي و نادرست است و بلاتکليفي اين آقايان، قضاوت‌ها و آراهاي آنان را تحت‌الشعاع قرار مي دهد.
وي اظهار داشت: "کلاه‌قرمزي و بچه‌ننه" با توجه به فروشش در اين بحران‌هاي سينمايي براي اين آقايان آبروداري مي‌کند به همين خاطر ارزشها و مفاهيم موجود در اين فيلم براي آنان چندان اهميتي ندارد در صورت اکران اين فيلم در ميان آثار برجسته و شاخص به طور حتم اين فيلم فروشش با مشکل روبرو مي‌شد./ص
