"فرهادی" یا "بهزادی"، جنس چینی یا اصل؟

فیلم "بهزادی" به سبک کپی برداری چینی ها در عالم صنعت، یک کپی دست چندم از فیلم "فرهادی "است و لاغیر.

باشگاه خبرنگاران- اعضای یک گروه آماتور تئاتر قرار است برای شرکت در جشنواره ای هنری به خارج از کشور سفر کنند، اما آن ها که همگی مجرد و دانشجو هستند، برای جلب رضایت خانواده متوسل به حقه های مختلف می شوند.
فقط یکی از آنها که دختری به نام شهرزاد است تصمیم می گیرد حقیقت را بگوید اما با مخالفت جدی پدرش مواجه می شود و بعد از تلاش برای فرار، بین پدر او و دوستانش درگیری ایجاد می شود این درگیری ها به آن جا می کشد که پدر شهرزاد برای بردن دخترش به محل تمرین گروه می آید اما این دختر در ترافیک از ماشین پدرش پیاده شده و فرار می کند پدر شهرزاد تلاش می کند دوستان دخترش را مجبور کند او را برگردانند و قضیه کمی کش مکش پیدا می کند تا این که ماجرای فیلم نیمه کاره رها می شود.
این یک فیلم چینی در بازار سینمای ایران است البته منظور از چینی بودن "قاعده تصادف" اشاره به سینمای چین نیست چه این که در آن سینما بزرگان نامداری مثل ژانگ ییمو یا چن کایگه را سراغ داریم بلکه معنای این اشاره خیلی ساده تر است و متوجه جنس های چینی در تمام بازار دنیا می شود که اکثرا کپی های دست چندم از مارک های آبرودار و معروف جهان هستند به شباهت "قاعده تصادف" و "درباره الی" در چند وقت اخیر اشاره ای فراوانی شده و باید در این باره گفت که فیلم "بهزادی" به سبک کپی برداری چینی ها در عالم صنعت، یک کپی دست چندم از فیلم "فرهادی "است و لاغیر.
اگر "قاعده تصادف" شباهتی به "درباره الی" داشته باشد به دلیل چند مورد جزئی است که شامل تقلیدهای ضعیفی از بعضی فاکتورهای فیلم فرهادی می شود می توان به برخی از آن موارد چنین اشاره کرد 1- شیب شادی به غم از ابتدا به انتها 2- گم شدن یک دختر جوان به عنوان محوریت ماجرا دو مورد فوق مربوط به فیلمنامه کار است اما در صورتی که کارگردانی آن تا این حد سعی نمی کرد شبیه "درباره الی" باشد شباهت های سناریو هم خیلی به چشم نمی آید.
اهم شباهت هائی که بین کارگردانی "درباره الی" با "قاعده تصادف" وجود دارد را می توان در دو مورد دیگر خلاصه کرد 1- لوکیشن محل تمرین گروه در "قاعده تصادف" مثل لوکیشن ویلای شمال در فیلم "درباره الی" انتخاب و طراحی شده 2- کارگردانی هر دو کار به سبک دوربین روی دست انجام گرفته بعد از کنار هم گذاشتن این شباهت ها یا دقیق تر بگویم تقلیدهای یکی از دیگری می‌توان چنین نتیجه گرفت که بر فرض "درباره الی" فیلم خوبی باشد اما این دلیل نمی شود یکی کپی دست چندم از آن را هم خوب بدانیم ضمن این که دوربین روی دستی که دیدیم برای راحت کردن کار کارگردانی نابلد بوده  و یک استراتژی زیبائی شناختی پشت آن به چشم نمی خورد چون در سالی که باید از دست تمام فیلم ها بابت ضعف در میزانسن نالید این فیمل از همه آن ها هم در این مورد ضعیف تراست.
می‌دانیم که دوربین روی دست راحترین راه برای دور زدن میزانسن است اما با این وجود یک فیلم را کاملا از این تمهیدات بی نیاز نمی کند. "قاعده تصادف" آن حداقل های لازم را هم در این مورد رعایت نکرده و کمبودهای آن در طراحی میزانسن گاه تا حد آزاردهنده ای پیش می رفت و حتی در بعضی از سکانس ها وسط یک پلان اصلاح قاب انجام می گرفت فیلم نامه کار هم در مرز شکل گرفتن درام، نیمه کار رها شده و غیر از متلک های اعضای گروه به همدیگر، مشخص است که تلاش دیگری در تدوین سناریو صورت گرفته این متلک ها هم که سعی کرده اند از ادبیات و امثال و حکم جوان های امروز هر چه خوشمزگی بوده را جمع کرده باشد، در حد دیالوگ های چند جوان که مرتب همدیگر را ضایع می کنند باقی مانده و چیزی به  اسم ماجرا در آن وجود ندارد.
جای گفتن دارد که در یکی دو ساله اخیر موج علاقه به فیلم های سینمای اندیشه در مخاطبان ایرانی توجهات را به خود جلب کرده و این امر با بی مهری نسبی آنان نسبت به آثار سخیف و اصطلاحاً عامه پسند همراه بوده در چنین شرایطی عدم استقبال مخاطب از "قاعده تصادف" را نمی توان دلیلی بر خاص بودن یا فرهنگی بودن این فیلم دانست و چنین وضعی مستقیماً به ضعف های ساختاری اثر دلالت می کند./ي2
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار