موسويان:

آمريکا فرصت طلايي به وجود آمده براي پايان دادن به دشمني با ايران را غنيمت بشمارد

سخنگوي اسبق تيم مذاکرکننده هسته اي ايران در تازه ترين مقاله خود نوشت: آمريکا بايد با در پيش گرفتن راه حل سياسي بحران سوريه، فرصت طلايي به وجود آمده براي پايان دادن به چند دهه دشمني با ايران را غنيمت بشمارد.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، روزنامه الجريده چاپ کويت در پايگاه اينترنتي خود در مقاله اي با عنوان "آمريکا و ايران در سوريه" به قلم "سيد حسين موسويان"(عضو و سخنگوي اسبق تيم مذاکره کننده هسته اي ايران) نوشت پس از آن که باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا با طرح نظارت بين المللي بر ذخاير سلاح هاي شيميايي در سوريه موافقت کرد احتمال حمله نظامي اين کشور به سوريه کاهش يافت و در آخرين لحظات اين تحول جهتي مخالف به خود گرفت يعني از تبليغ براي حمله نظامي به فشار شديد ديپلماتيک از سوي جامعه بين المللي براي جلوگيري از تشديد خشونت ها در سوريه تبديل شد و چنين نتيجه اي بدون ايران امکانپذير نبود.

وي مي نويسد: "سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه در يک کنفرانس خبري مشترک با همتاي سوري اش وليد المعلم پيشنهادي را، که قبلا با ايران روي آن به توافق رسيده بود، مطرح کرد که براساس آن از سوريه مي خواست سلاح هاي شيميايي خود را تحت نظارت سازمان ملل قرار دهد تا اين سلاح ها منهدم و سوريه به طور کامل به کنوانسيون بين المللي منع سلاح هاي شيميايي ملحق شود. بخش دوم اين طرح روسي ـ ‌ايراني خواستار تلاش هاي بين المللي زير نظر شوراي امنيت براي مهار توانايي هاي شيميايي نيروهاي شورشي  در سوريه است. وليد المعلم بلافاصله با اين پيشنهاد موافقت کرد و چند ساعت بعد، بان کي مون دبيرکل سازمان ملل متحد هم آن را پذيرفت در اين حال اوباما گفت: من به شدت اميدوارم امکان حل و فصل اين مسئله از راههاي غيرنظامي امکانپذير باشد.

واقعيت آن است که اين طرح به اوباما اجازه مي دهد از يک بن بست سياسي دشوار و يک معضل در سياست خارجي بگريزد. ولي اين مسئله هنوز قطعي نشده است. اوباما هنوز حمله نظامي را بعيد نمي داند، از اين رو، علل زيادي وجود دارد که آمريکا را به غنيمت شمردن فرصت دست يابي به حل و فصل ديپلماتيکي که طرح روسي ـ ايراني ارائه کرده است تشويق کند:
علت نخست: دلايل و نشانه هايي وجود دارد که مخالفان سوري مقاديري سلاح شيميايي در اختيار دارند. در ماه دسامبر سال 2012 ايران به طور رسمي به آمريکا درباره انتقال سلاح هاي شيميايي از جمله گاز سارين به داخل سوريه خبر داد ولي آمريکا از همکاري با ايران در بررسي اين مسئله خودداري کرد.

علت دوم: حملات نظامي آمريکا به سوريه به احتمال قوي کل منطقه ـ و شايد خود آمريکاـ را به کشيده شدن به يک جنگ گسترده سوق دهد. اين در حالي است که آمريکا پس از تجارب تلخي که در افغانستان و عراق در دهه گذشته کسب کرده است هرگز ورود به  باتلاقي ديگر، اين بار در سوريه، را تحمل نخواهد کرد.

علت سوم: با شدت گرفتن درگيري هاي فرقه اي در منطقه،  صرف احتمال تزريق ميلياردها دلار از دلارهاي نفتي براي حمايت از تندروهاي تروريست، عملا علت اصلي به هم ريختن ثبات در منطقه بوده است. حملات نظامي آمريکا به سوريه مي تواند موجب تقويت تندروي و اقدامات فاجعه بار گسترده شورشي ها عليه طيف ها و فرقه هاي مختلف مردم سوريه بشود. 

علت چهارم: تصميمي که آمريکا براي حمايت از تندروها در سوريه گرفت با "جنگ اين کشور عليه تروريسم" تناقض دارد و به کاهش حمايت بين المللي از اين جنگ منجر خواهد شد. علاوه بر آن، با هرگونه مداخله اي در سوريه، احتمال همکاري ايران براي ريشه کن کردن تندروهاي وابسته به سازمان القاعده، آن گونه که اين کشور در افغانستان و عراق همکاري کرد، غيرممکن خواهد شد. 

علت پنجم: اشتباه است اگر فکر کنيم سرنگوني بشار اسد رئيس جمهوري سوريه به معني از بين رفتن نفوذ ايران در جهان اسلام و از بين رفتن حلقه وصل ميان ايران و حزب الله در لبنان است. در پي حمله به افغانستان و عراق به رهبري آمريکا، جايگاه منطقه اي آمريکا ضعيف و جايگاه ايران تقويت شده است و مداخله آمريکا در سوريه نيز ممکن است همين نتيجه را در پي داشته باشد.

علت ششم: حمله آمريکا به سوريه مي تواند آمريکا را در عرصه بين المللي منزوي کند و هرگونه اميد به دستيابي به راه حل ديپلماتيک را از بين ببرد زيرا ديگر هيچ اشتياقي در دو سطح داخلي و بين المللي براي وقوع يک ماجراجويي مجدد نظامي آمريکا وجود ندارد. سازمان پيمان آتلانتيک شمالي(ناتو)، گروه بيست، اروپائيان، روسيه، چين و حدود 60 درصد مردم آمريکا با حمله نظامي يک جانبه آمريکا مخالفند.

علت هفتم: حمله نظامي آمريکا، موجب کشته شدن تعداد زيادي از مردم سوريه خواهد شد، بنابراين، اگر بهانه اصلي براي حمله به سوريه انسان دوستانه است ـ پايان دادن به کشتار احمقانه غيرنظاميان سوري ـ خسارات ناشي از مداخله نظامي آمريکا بسيار بيشتر از هرگونه نفع آن است.

علت هشتم: درگير شدن آمريکا در جنگ با سوريه، مي تواند موجب دميده شدن جاني تازه به تلاشها براي اعمال فشار به منظور وقوع جنگي گسترده تر ميان آمريکا و ايران بشود و گروههاي وابسته به سازمان القاعده بيش از پيش به منافع آمريکا در منطقه حمله خواهند کرد بدان اميد که ايران و گروههاي منطقه اي مسلح وابسته به آن متهم بشوند و بهانه لازم براي رويارويي نظامي ميان آمريکا و ايران فراهم بشود.

علت نهم: هرگونه حمله نظامي آمريکا به سومين کشور اسلامي(پس از افغانستان و عراق)، مي تواند اعتبار تلاش هاي اوباما براي بهبود تصوير آمريکا در جهان اسلام را از بين ببرد.

علت دهم: هرگونه حمله نظامي يکجانبه به سوريه، مي تواند موجب تشديد تنش ها ميان آمريکا و روسيه بشود و ائتلاف ميان روسيه و ايران را تقويت کند.

علت يازدهم: هيچ فرصتي بهتر از اين براي پايان دادن به چند دهه دشمني ميان دو کشور پيش نخواهد آمد. با توجه به چنين شرايطي تقريبا به طور قطع، حمله آمريکا به سوريه هرگونه اميد به بهبود روابط ميان آمريکا و ايران در سالهاي آينده را از بين خواهد برد.

و بالاخره آن که با به رياست جمهوري رسيدن شخص ميانه روي مانند روحاني، حمله آمريکا ممکن است فرصت طلايي به وجود آمده براي هر دو طرف به منظور دستيابي به راه حلي آبرومندانه براي برنامه هسته اي ايران را از بين ببرد.

هر دو کشور آمريکا و ايران به استفاده از سلاح کشتار جمعي به عنوان جنايتي زشت مي نگرند، واقعيت آن است که ايران در زمان جنگ اش با عراق به رهبري صدام حسين در دوره مابين 1980 تا 1988 قرباني اصلي حملات شيميايي بوده است. اين کشور مي تواند به عنوان يک شريک اصلي در تلاشها براي جلوگيري از گسترش سلاح هاي کشتار جمعي در سوريه، خاورميانه و فراتر از آنها عمل کند.

ايران تاکيد مي کند شوراي امنيت سازمان ملل تنها نهادي است که قانونا حق دارد درباره ادعاها در زمينه استفاده از چنين سلاح هاي مرگباري تحقيق کند و درخصوص واکنش مناسب به آن تصميم بگيرد و شايد از جمله راههاي همکاري اميدبخش ميان آمريکا و ايران در سويه، همکاري مشترک ميان دو طرف، براي تاسيس هيئت حقيقت ياب از طرف شوراي امنيت به منظور تعيين مسئول اين جنايت باشد. 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار