"خليج فارسي" که این روزها درياخواران بي‌صدا خاکش می کنند+فیلم
اين روزها خليج‌فارس در دست درياخواراني افتاده که نفسش را با خاک مي‌گيرند و با بيل و سنگ و آجر زير خروارها خاک مدفونش مي‌کنند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران؛آب را گل نکنيم، شايد کمتر تصور مي‌شد که از اين جمله‌ي شاعرانه تعبير ديگري هم دارد ، درست در ايرانمان جايي که آن را خليج‌فارس مي‌ناميم همان ساحلي که پرنده‌هاي مهاجم به اميد ديدن آبي بیکرانش کيلومترها پرواز مي‌کنند تا خستگيشان را در همان خليج هميشگي فارس در کنند همان جايي که مامن گرم روزهاي سرد زمستانيشان بوده و در آينده‌اي نه چندان دور شايد ديگرنباشد.
اين بار نه تنها ساکنان بوميان خليج‌فارس بلکه پرندگان هم چشمانشان سردرگم شده از اينکه چرا ساحل اينقدر پيش مي‌رود و نگران سه نقطه‌ي خليج‌فارس هستند اينکه نکند روزي اثري از اين آبي بي کران که دنيا حتي بر سر اسمش هم بخل مي‌ورزند، بنا شد روزهاي جنوبي‌ترين نقطه‌ي کشور در دست درياخواراني است که سرشان را بالا مي‌گيرند و قطره‌قطره آب خليج فارس را به بهايي که شايد برايشان گوني‌گوني پول روانه مي‌کند مي‌فروشند و از افتخارشان اينطور مي‌گويند اينجا را سنگ فرش مي‌کنيم تا اگر جزر و مد هم نفوذ کند مشکل پيش نياييد اين حرفهاي مجري پروژه درياخواري است، ادامه حرفهايش را با صداي بلندتر مي‌گويد اين زمينها را از زمين شهري خريديم منابع طبيعي هم مجوز داده‌اند همه پشت پروژه هستند.
آري همه پشت پروژه هستند که کسي به حق هم نمي‌تواند بگويد بالاي چشمتان ابروست.
موضوع تا حدي جدي است که وکيل اين پروژه از قانوني بودن کارش مي‌گويد و اينکه رسانه کاره‌اي نيست که پاسخگو به آن باشد.
درد خليج‌فارس به همين جا ختم نمي‌شود درياخواران چشم طمع دوخته‌اند سواحل قشم هم اين روزها غريبه شده هم براي پرندگان هم براي ساکنان...
اينجا براي پاک کردن ذره‌ذره‌ي دريا گوني‌گوني پول هزينه شده، اين بار به جاي آنکه نان در روغن باشد نان ما به آبي‌تر مي‌شود که ما ايران و ايراني است، اما دلم نمي‌آيد از افتخار ديگر درياخواران نگويم و مدال ننگ درياخواري را به سينه‌شان نصب نکنم حصار آبي به دور دريا مي‌اندازند دريا را درياچه‌اي مي‌کنند و بعد به هنگام جزر و مد خاک‌ريزي مي‌کنند و زمين را مي‌فروشند، زمين ناب خليج فارس را به آهستگي قدم برمي‌دارند بي‌آنکه کسي بفهمد شايد هدفشان اين است که مجتمع‌هاي تجاري فارس که مملو از اجناس چيني است را به جاي خليج فارس‌مان بنشانند.
هيچ کس جواب نمي‌دهد کسي براي نجات دريا و زندگي کساني که به آن وابسته است قدم برنمي‌دارد درياخوار هم که دلش نمي‌سوزد نه براي مام ميهن به مردم فقير، اين روزها پرنده‌هاي مهاجر در بي‌قانوني قدم مي‌زنند و شايد سالهاي آينده به جاي صيد ماهي زنده ميزبان مجتمع‌هاي تجاري باشند که قوطي قوطي تن ماهي را نصيبشان کنند.
انتهاي پيام/
اين بار نه تنها ساکنان بوميان خليج‌فارس بلکه پرندگان هم چشمانشان سردرگم شده از اينکه چرا ساحل اينقدر پيش مي‌رود و نگران سه نقطه‌ي خليج‌فارس هستند اينکه نکند روزي اثري از اين آبي بي کران که دنيا حتي بر سر اسمش هم بخل مي‌ورزند، بنا شد روزهاي جنوبي‌ترين نقطه‌ي کشور در دست درياخواراني است که سرشان را بالا مي‌گيرند و قطره‌قطره آب خليج فارس را به بهايي که شايد برايشان گوني‌گوني پول روانه مي‌کند مي‌فروشند و از افتخارشان اينطور مي‌گويند اينجا را سنگ فرش مي‌کنيم تا اگر جزر و مد هم نفوذ کند مشکل پيش نياييد اين حرفهاي مجري پروژه درياخواري است، ادامه حرفهايش را با صداي بلندتر مي‌گويد اين زمينها را از زمين شهري خريديم منابع طبيعي هم مجوز داده‌اند همه پشت پروژه هستند.
آري همه پشت پروژه هستند که کسي به حق هم نمي‌تواند بگويد بالاي چشمتان ابروست.
موضوع تا حدي جدي است که وکيل اين پروژه از قانوني بودن کارش مي‌گويد و اينکه رسانه کاره‌اي نيست که پاسخگو به آن باشد.
درد خليج‌فارس به همين جا ختم نمي‌شود درياخواران چشم طمع دوخته‌اند سواحل قشم هم اين روزها غريبه شده هم براي پرندگان هم براي ساکنان...
اينجا براي پاک کردن ذره‌ذره‌ي دريا گوني‌گوني پول هزينه شده، اين بار به جاي آنکه نان در روغن باشد نان ما به آبي‌تر مي‌شود که ما ايران و ايراني است، اما دلم نمي‌آيد از افتخار ديگر درياخواران نگويم و مدال ننگ درياخواري را به سينه‌شان نصب نکنم حصار آبي به دور دريا مي‌اندازند دريا را درياچه‌اي مي‌کنند و بعد به هنگام جزر و مد خاک‌ريزي مي‌کنند و زمين را مي‌فروشند، زمين ناب خليج فارس را به آهستگي قدم برمي‌دارند بي‌آنکه کسي بفهمد شايد هدفشان اين است که مجتمع‌هاي تجاري فارس که مملو از اجناس چيني است را به جاي خليج فارس‌مان بنشانند.
هيچ کس جواب نمي‌دهد کسي براي نجات دريا و زندگي کساني که به آن وابسته است قدم برنمي‌دارد درياخوار هم که دلش نمي‌سوزد نه براي مام ميهن به مردم فقير، اين روزها پرنده‌هاي مهاجر در بي‌قانوني قدم مي‌زنند و شايد سالهاي آينده به جاي صيد ماهي زنده ميزبان مجتمع‌هاي تجاري باشند که قوطي قوطي تن ماهي را نصيبشان کنند.
انتهاي پيام/
