بازخوانی راهبرد هفت ماده‌ای القاعده در منطقه و جهان؛

وقایع خاورمیانه چگونه کلید خورد؟/ طرح تسخیر عراق و سوریه برای چه کسی بود؟/ پرچم تروریست‌ها در سال 2020 در سراسر جهان برافراشته می‌شود!

در پس وقایع کنونی در سوریه و عراق، رخدادهایی از گذشتۀ نه چندان دور به چشم می‌خورد که این سؤال کلیدی را در خود نهفته دارد: "آیا داعش، نقشه‌های القاعده را پیاده می‌کند؟"

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ "سیطره بر کل جهان" آرمان و آرزویی است که در ایدئولوژی‌های تبیینی هریک از گروهک‌های تروریستی تبلیغ می‌شود. در راستای همین هدف، تجاوز مسلحانه به مرزهای جغرافیایی کشورهای منطقه، بمبگذاری‌های تروریستی و کشتار ساکنان شهرهای تصرف‌شده، از جمله اقدامات سریالی و آشنای داعش است که پیش از این نیز از گروه‌های تروریستی با نا‌م‌های دیگر دیده شده است.

وحشت از داعش، امروز در میان مردم جهان فراگیر شده و گویی فعلاً هیچ پایانی برای این وحشت بی‌انتها نیست؛ چه این ترس واقعی باشد چه ساختگی. رسانه‌های غربی از تهدیدی سخن می‌گویند که هر لحظه نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و تنها یک هدف را دنبال می‌کند: غلبۀ ترور بر جهان! البته قدرت گروه‌های تروریستی‌ در زمانی که ظهور می‌کنند با شتاب اولیه همراه است، اما همانطور که سرنوشت گروهک‌های تروریستی مشاهده می‌شود، بعد از گذشت زمان از شتات آن‌ها کاسته شده و در مقابله با دولت‌ها قدرتشان کاهش می‌یابد.


در پس وقایع کنونی در سوریه و عراق، رخدادهایی از گذشتۀ نه چندان دور به چشم می‌خورد که این سؤال کلیدی را در خود نهفته دارد: "آیا داعش، نقشه‌های القاعده را پیاده می‌کند؟"

*** توقف طرح هفت مرحله‌ای القاعده در میانۀ راه

به گزارش خبرگزاری بیلد در روز پنجشنبه 1 آبان 93 (23 اکتبر)، شباهت‌های حیرت‌انگیزی میان طرح‌های کنونی داعش با نقشه‌های راهبردی که "فؤاد حسین" خبرنگار اردنی سال 2005 از سازمان تروریستی "اسامه بن‌لادن" منتشر کرد، وجود دارد. روزنامه اشپیگل در همان سال، کتاب فؤاد حسین را بسیار کامل و دقیق ارزیابی کرد و نوشت این کتاب صلاحیت آن را دارد که در مقالات علمی گوناگون با موضوع تروریسم، مرجع نویسندگان قرار گیرد.

فؤاد حسین نویسندۀ این کتاب، سال 2005 با "أبو مصعب الزرقاوي" رئیس شاخۀ القاعده در عراق، در زندان مصاحبه کرده بود. الزرقاوی، سلف مستقیم خلیفۀ فعلی داعش "ابوبکر البغدادی" است. سایر اعضای رده‌بالای القاعده نیز اطلاعاتی که فؤاد حسین از الزرقاوی به دست آورده بود را تأیید کردند.

ناگفته نماند، کارشناسان نظامی و سیاسی بر این امر تاکید دارند، رهبران گروه‌های تروریستی به دلیل اعتقادات التقاطی و افراطی خود و همچنین جهلی که دارند، تحت تعلیم سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی غرب قرار می‌گیرند و برای رهبری تروریست‌ها آموزش می‌بینند.


"ابومصعب الزرقاوی"‌ (عضو اسبق القاعده) و دارای رابطه نزدیک با "ابوبکر البغدادی" خلیفۀ موسوم به "دولت اسلامی"

جزئیات طرح 20 سالۀ سازمان القاعده در سال 2005 افشا شد و شامل هفت مرحله بود که اولین بار اشپیگل آن را منتشر کرد و این 7 مرحله به "فیلمنامه بیرحمانه" شهرت یافت. بر اساس این فیلمنامه، القاعده با ترورهای برنامه‌ریزی‌شده و پیشروی‌های منظم باید می‌توانست در سال 2020 بر کل کره زمین تسلط یابد.

این هفت مرحله به طور خلاصه عبارتند از:

1- مرحلۀ بیداری (2000-2003): تحرکات ایالات متحده برای ورود به جهان اسلام به بهانه تروریسم؛ این مرحله با حادثه تروریستی مشکوک 11 سپتامبر در سال 2011 کلید خورد. فؤاد حسین در کتابش، این حادثه را جرقه بیداری مسلمانان می‌داند.

2- مرحلۀ هوشیاری (2004-2006):
تبدیل القاعده از یک جنبش مسلحانه به یک سازمان شاخه‌ای و تشکیلاتی در کشورهای عربی؛ پرده‌برداری از نام یک تشکیلات، که تا قبل از این نیروهای مسلح پراکنده بودند، و معرفی آن‌ها با نام و نشان و اسم و رسم به مسلمانان و غیرمسلمانان تمام دنیا. در این مرحله، کمپین‌های رسانه‌ای به شناساندن پدیدۀ "جهاد" به افکارعمومی کمک می‌کنند.

3- مرحلۀ خیزش (2007-2010): تمرکز "جهاد" علیه سوریه و تقویت تشکیلات در عراق؛ تشکیلات فوق‌الذکر در این مرحله از جا برمی‌خیزد و کمر به جهاد مسلحانه در سوریه و عراق می‌بندد. 

4- مرحلۀ احیای جنبش و ایجاد تغییر (2011-2013): سقوط نظام‌های سوریه و عراق، تسلط کامل بر چاه‌های نفت منطقه؛ این مرحله با سقوط برخی دولت‌های عربی مورد نظر و از قبل برنامه‌ریزی‌شده آغاز می‌شود. البته شاید به ظاهر، هدفِ این مرحله، ناخودآگاه با موج "بیداری اسلامی" محقق شد ولی شکل‌گیری و امتداد آن خودجوش بود و طوری نبود که باب میل القاعده باشد. بیداری اسلامی، اسلامگراهای نوپا را حیرت‌زده و سردرگم کرد، به طوری که نمی‌دانستند چه موضعی باید در قبال این تحولات اتخاذ کنند. چون از طرفی، هدف تئوریک، همان هدف بود ولی این هدف از مسیری به دست آمده بود که تروریست‌ها با آن تضاد داشتند. لذا هرچند در ابتدا به صف مبارزان و تظاهرکنندگان پیوستند، اما نهایتاً به بهانه‌های مختلف، اعتراضات و شورش‌های مردمی را "دارای نیت‌های غیراسلامی" خواندند.

5- مرحلۀ اعلام امارت اسلامی و خلافت (2014-2015): در این مرحله دولت اسلامی پایه‌گذاری می‌شود. فؤاد حسین پس از اینکه نه طالبان، بلکه داعش، به نام "دولت اسلامی" در ژوئیه 2014 اعلام خلافت کرد، در کتابش نوشت: «ظاهراً طرح راهبردیِ یکسانی روبروی گروه‌های تروریستی است.» طرفداران داعش، الزرقاویِ امروز را بسیار بیشتر از بن‌لادنِ دیروز مورد تجلیل و احترام قرار می‌دهند.

6- مرحلۀ جنگ فراگیر با کافران! و پایه‌ریزی خلافت القاعده (2016-2020)؛ در این مرحله با هر فرد یا سازمانی که تحت هر عنوانی با داعش مخالفت عقیدتی، سیاسی و نظامی می‌کند، مبارزه تام می‌شود.

7- مرحلۀ پیروزی نهایی (2020) با تثبیت خلافت اسلامی (!)

*** داعش؛ ورثه‌ی القاعده

اکنون در واپسین ماه‌های سال 2014 به سر می‌بریم و القاعده طبق این نقشه باید در مرحلۀ پنجم باشد، در حالی که می‌بینیم این برنامه‌ریزی در مرحلۀ سوم متوقف شده و دلیل آن هم این است که خیزش‌های اسلامی در مصر، یمن، لیبی، تونس، عربستان و بحرین از یک سو و شکست در اسقاط نظام سوریه از سوی دیگر، به منزلۀ یک شوک در چشم‌انداز آنان بود و حتی به گونه‌ای پیش نرفت که نیروهای القاعده بتوانند روی تلاطم ناآرامی‌ها، موج‌سواری کنند.

توقف طرح القاعده در مراحل میانی، به معنی انصراف سرکردگان آن از رؤیای "پیروزی بزرگ در سال 2020" نیست؛ تروریسم در منطقه به لطف حامیان و تجهیزکنندگان خارجی هیچگاه ریشه‌کن نشده و غرب وقتی اضمحلال القاعده را نزدیک دید، میراث شوم آن را به دست داعش سپرد.


مرگ یا حداقل زوال ناگهانی القاعده و محول شدن وظیفۀ ناامنی در منطقه به دوش داعش، نظریه‌ای است که نشان می‌دهد القاعده، دیگر برای هادیان و حامیان پشت‌پرده‌اش تبدیل به مهره‌ای سوخته شده بود.

اما نظریۀ دیگری که دیگر کارشناسان بدان معتقدند این است که از ابتدا هم القاعده نقش تئوریک و به اصطلاح اتاق فکر تروریسم جهادی-سلفی را داشته و شرکت در جنگ و پیاده‌سازی عملی نقشه‌هایش را به دست دیگر گروه‌های اجیرشده که ایدئولوژی‌های نزدیک به خود دارند محول می‌کند. داعش اصلی‌ترین آن‌هاست.

*** فکر از القاعده، شمشیر از داعش!

"پتر نویمان" کارشناس تروریسم در کینگزکالج شهر لندن در مصاحبه با خبرنگار بیلد گفت: حتی اگر آن هفت مرحله را هم خوب بشناسیم، این تنها نقشۀ راهبردی القاعده نیست و تنها یکی از آن‌هاست که دست ما به آن رسیده است. نباید فراموش کنیم القاعده و داعش، هرچقدر هم با یکدیگر رقابت کنند، اهدافی بسیار شبیه به هم دارند.


"ایمن الظواهری" رهبر کنونی تروریست‌های القاعده، فروردین 93 (مارس 2014) که اوج کشتارهای شدید گروه‌های تروریستی مسلح حاضر در سوریه علیه یکدیگر بود، یکی از معدود سرکردگانی بود که با "ریش‌سفیدی"، تمامی گروه‌ها را به پایان کشتار یکدیگر و اتحاد اسلامی (!) دعوت می‌کرد.

به گزارش پایگاه عراقی النهرین، سرکردگان القاعده، بیش از سرکردگانِ دیگر گروه‌ها داعیه‌دار وحدت و همگرایی میان مجاهدین هستند. حتی الظواهری در بحبوحه‌ای که گروه‌های تروریستی در خاک سوریه به جان هم افتاده بودند ("جبهه النصرة"، "دولت اسلامی عراق و شام"، "التوحید و الفاروق"، "ارتش آزاد سوریه"، "انصار الشریعة"،...) و هلاکت بیش از 4000 تروریست برآورد شد، طی بیانیه‌های متعدد مدعی شد گروه‌های وابسته به "بشار اسد" در میان گروه‌های جهادی نفوذ کرده‌اند تا با تنش‌آفرینی و تحریک ما، خطر سقوط را از نظام سوریه دفع کنند.

این قبیل تحلیل‌ها به خوبی مؤید این واقعیتند که القاعده، فقط از گروهی به گروه دیگر تغییر نام داده و در لباس جدید هم، موظف به اجرای همان دستورالعمل دیکته‌شدۀ هفت مرحله‌ای است؛ کمااینکه در ژوئن 2014 شاهد اعلام تشکیل خلافت اسلامی، نه از سوی القاعده، بلکه توسط داعش بودیم.

وی همچنین بیان کرد القاعده قبل از اینکه یک گروه با اهداف جهادی و مادی باشد یک رسالت است و اگر ما در انجام این رسالت کوتاهی کنیم، بزرگترین فرصت را به دشمنان خود داده‌ایم تا حیثیت و شهرت ما را زیر سوال ببرند.

تحولاتی که القاعده در پوشش "دولت اسلامی" از آغاز قرن 21 دستخوش آن شده، هرچند در برخی نقاط به طور اتفاقی یا به قول خبرگزاری بیلد "از سر خوش‌شانسی" بر اهداف و چشم‌اندازهای بلندمدت آنان منطبق شده است، ولی در مجموع نمی‌توان گفت که القاعده (مخصوصاً در مراحل میانی) طبق برنامه، موفق عمل کرده است. حال باید دید داعشی‌ها که در ورای ترور در لوای شریعت، نگاه خود را معطوف به استراتژی‌های کلان کرده‌اند، از مرحلۀ سوم از طرح هفت مرحله‌ای القاعده جلوتر می‌روند یا خیر.

ائتلاف نمایشی ضدداعش به رهبری آمریکا، نه عملاً اقدامی در راستای نابودی کامل تروریست‌ها انجام داده و نه حتی به طور تئوریک، شعار ریشه‌کن کردن تروریسم و پاکسازی منطقه از عوامل مسلح افراطی-سلفی را سرمی‌دهد؛ چون نشاندن امنیت و ثبات در منطقه، به این معنی است که طبیعتاً دیگر هیچ بهانه‌ای برای مداخلات پررنگ غرب در خاورمیانه باقی نمی‌ماند.

با توجه به پشتیبانی‌های اقتصادیِ گذشته و حالِ اعضای همین ائتلاف از تروریسم، می‌توان نتیجه گرفت که تروریست‌های مسلح، مجریان طرح‌های استراتژیکی هستند که از جای دیگری به آنان دیکته می‌شود. البته مهم این است که اگر یک گروه تروریستی در جریان انجام مأموریت، سرکشی کند یا به مرور زمان، وسعت و قدرتشان از خطوط قرمزی که برایشان ترسیم شده فراتر برود، بلافاصله مهار شده و در اندک زمانی، تروریسم وارداتی با لباسی دیگر وارد صحنه خواهد شد. باید دید پس از "داعش"، چه نام جدیدی صلح و آرامش را از کشورهای اسلامی خواهد ربود.

همانطور که ذکر شد، گروهک‌های تروریستی که با کمک‌های مالی و تسلیحاتی غرب هر از چندگاهی سر بیرون می‌آورند، با گذشت زمان و در مقابله با دولت‌ها ضعیف شده و قدرتشان کاهش می‌یابد. همانطور که اکنون در گزارش‌های میدانی  سوریه و عراق مشاده می‌شود، گروه‌های تروریستی در عملیات‌های مختلف به عقب رانده می‌شوند.

گزارش از طاهری

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
شاهين
۲۲:۰۳ ۰۹ آبان ۱۳۹۳
خدا همه تروريست هارو به راه راست هدايت كنه.
"علي يارتون"
United States of America
حسن
۲۲:۰۷ ۰۷ آبان ۱۳۹۳
انشاءالله که ریشه ی این تروریستهای از خدا بی خبر از سر بلاداسلامی کنده شده و به دامان اربابان آمریکائی صهیونیستی و ارتجاع عرب بیفتد.
آخرین اخبار