زن جوان در دادگاه خانواده:
شوهرم خودخواه است/ در خانواده شوهرم مرد سالاری بوده
زن جوانی كه به امید تغییر دادن رفتارهای همسرش با او ازدواج كرده بود در نهایت به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد.
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوان با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی گفت: وقتی با شوهرم آشنا شدم او خیلی خودخواه بود و اصلا به نظرات من توجه نمی كرد.
وی ادامه داد: همه چیز را با سلیقه خودش انتخاب می كرد. من هم خیلی تعجب می كردم و نمی دانستم چه بگویم. با این وجود سعی كردم این رفتارش را نادیده بگیرم. با خود گفتم اگر وارد زندگی شوم می توانم اخلاق و رفتارش تغییر دهم. اما اشتباه فكر می كردم . هیچ زن و مردی نباید به امید تغییر دادن طرف مقابلش وارد زندگی شود چون این عقیده اصلا درست نیست.
زن جوان افزود: در مدتی كه با شوهرم آشنا بودم بارها متوجه رفتارهای عجیب و خودخواه بودنش شده بودم اما چشم پوشی كردم . بعد از ازدواج اما ورق برگشت.دیگر نمی توانستم رفتارهایش را تحمل كنم. از اینكه این همه خودخواه بود عصبی می شدم و احساس می كردم مرا نادیده می گیرد.
وی گفت: همیشه در زندگی خودش اولویت دارد،نظر خودش مهم است و من هیچ نقشی در این زندگی ندارم. برای همه مسائل جزیی و بزرگ زندگی خودش برنامه ریزی می كند بدون اینكه مرا در جریان قرار دهد. از رفتن به سفر گرفته تا خرید ماشین و رفتن به خانه دوستان و فامیل.همیشه بر سر این موضوع با هم درگیری داریم اما او كاملا بی‌تفاوت است. می گوید در خانواده ای بزرگ شده كه مرد سالاری بوده و همیشه مردها برای زندگی تصمیم می گرفتند. زن هم حق هیچ اظهار نظری را ندارد.
زن جوان این بار با عصبانیت می گوید: آقای قاضی من دیگر نمی توانم این وضعیت را تحمل كنم و درخواست جدایی دارم.
بعد از حرف های این قاضی شوهر وی را به دادگاه خانواده احضار كرد.
انتهای پیام/
وی ادامه داد: همه چیز را با سلیقه خودش انتخاب می كرد. من هم خیلی تعجب می كردم و نمی دانستم چه بگویم. با این وجود سعی كردم این رفتارش را نادیده بگیرم. با خود گفتم اگر وارد زندگی شوم می توانم اخلاق و رفتارش تغییر دهم. اما اشتباه فكر می كردم . هیچ زن و مردی نباید به امید تغییر دادن طرف مقابلش وارد زندگی شود چون این عقیده اصلا درست نیست.
زن جوان افزود: در مدتی كه با شوهرم آشنا بودم بارها متوجه رفتارهای عجیب و خودخواه بودنش شده بودم اما چشم پوشی كردم . بعد از ازدواج اما ورق برگشت.دیگر نمی توانستم رفتارهایش را تحمل كنم. از اینكه این همه خودخواه بود عصبی می شدم و احساس می كردم مرا نادیده می گیرد.
وی گفت: همیشه در زندگی خودش اولویت دارد،نظر خودش مهم است و من هیچ نقشی در این زندگی ندارم. برای همه مسائل جزیی و بزرگ زندگی خودش برنامه ریزی می كند بدون اینكه مرا در جریان قرار دهد. از رفتن به سفر گرفته تا خرید ماشین و رفتن به خانه دوستان و فامیل.همیشه بر سر این موضوع با هم درگیری داریم اما او كاملا بی‌تفاوت است. می گوید در خانواده ای بزرگ شده كه مرد سالاری بوده و همیشه مردها برای زندگی تصمیم می گرفتند. زن هم حق هیچ اظهار نظری را ندارد.
زن جوان این بار با عصبانیت می گوید: آقای قاضی من دیگر نمی توانم این وضعیت را تحمل كنم و درخواست جدایی دارم.
بعد از حرف های این قاضی شوهر وی را به دادگاه خانواده احضار كرد.
انتهای پیام/
