"ران پال"، سیاستمدار و نویسنده آمریکایی و عضو سابق کنگره از حزب جمهوریخواه و از نامزدهای سابق انتخابات ریاست جمهوری این کشور از سیاست خارجی دولت باراک اوباما در منطقه غرب آسیا به شدت انتقاد کرد.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، "ران پال" در مقاله ای که در پایگاه اینترنتی باکستر بولتن منتشر شد نوشت: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا سپتامبر گذشته برنامه خود در زمینه استفاده از پهپادها در یمن را الگویی موفقیت آمیز از راهبرد ضدتروریسم آمریکا معرفی کرد. 

او گفت از الگوی یمن در تلاش خود برای تضعیف و در نهایت نابود کردن داعش استفاده خواهد کرد. اما همین یک هفته قبل دولت یمن به دست انصارالله افتاد که گفته می شود دوست ایران هستند.  سفارت آمریکا در صنعا پایتخت یمن مجبور شد کارکنان خود را تخلیه و فعالیت هایش را تعطیل کند. اگر بتوان یمن را الگو دانست ، فقط الگویی از این است که چگونه مداخله جویی آمریکا به شکست انجامیده است.در سال 2011 آمریکا علیه علی عبدالله صالح‌، دیکتاتور قدیمی یمن وارد عمل شد و از کودتایی حمایت کرد که به روی کار آمدن رهبری در یمن انجامید که دوستی بیشتری با آمریکا داشت. رهبر جدید، عبدربه منصور هادی، در سال 2012 قدرت را به دست گرفت و به زودی به حامی قدرتمند برنامه پهپادهای آمریکا در کشورش علیه گروه موسوم به القاعده در شبه جزیره عربی تبدیل شد. اما هفته گذشته هادی مجبور شد از دفترش بگریزد. 

گزارش های رسانه ها حاکی است آمریکا بخشی از ظرفیت و توانایی اطلاعاتی خود را در یمن از دست داده است ، که این مسئله استمرار حملات پهپادها را دشوارتر می کند. با این وصف ، کاخ سفید هفته گذشته اعلام کرد برنامه پهپادها ، برغم از هم پاشیدن دولت یمن ، مثل قبل ادامه می یابد و حملات پهپادها ادامه یافته است. دوشنبه گذشته در حمله آمریکا  یک پسر بچه 12 ساله کشته شد.دو عضو القاعده نیز در این حمله کشته شدند.  

روز شنبه در یک حمله دیگر پهپادها سه نفر دیگر از تروریستها کشته شدند. دولت آمریکا دست کم دهها شهروند را در یمن کشته است اما حتی کسانی که دولت آمریکا آنها را ستیزه جو می نامد ممکن است عملا غیرنظامی بوده باشند. 

علتش این است که دولت اوباما هر فرد مذکر در سنین نظامی را در منطقه اطراف محل حمله پهپادها جنگجو می داند.

آیا کسی تعجب نمی کند که چرا پس از 14 سال حملات پهپادها و کشته شدن بیش از 800 نیروی القاعده ، به نظر می رسد هنوز این تعداد کثیر از آنها وجود دارد؟ همانطور که نشریه اسلیت این هفته نوشت : اگر خود پهپادها بخشی از مشکل باشند، چه؟ این پرسش بسیار خوبی است که به قلب راهبرد ضدتروریستی آمریکا مربوط می رسد.

اگر مشکل به طور کلی به مداخله جویی آمریکا ، و به طور خاص به حملات پهپادها مربوط باشد که به بسیاری از مردم برای پیوستن به جنبش های ضدآمریکایی انگیزه بخشیده است، چه؟ اگر این مداخله جویی و سیاست خارجی نظامی گرایانه غرب باشد که به مردم برای حمله به نشریات انگیزه می دهد ، یعنی به همان کسانی که می کوشند تروریسم را به کشورهایی بازگردانند که از دید آنها متجاوز هستند، چه؟
این پرسشی است که مداخله جویان بیش از هر چیزی از آن وحشت دارند. 
اگر این مقاومت و پس‌زنی واقعی باشد ، اگر آنها به سبب ثروتمند و آزاد بودن ما از ما متنفر نباشند بلکه به سبب کاری که دولت ما با آنها می کند از ما تنفر داشته باشند، آنگاه مداخله جویی آمریکا از امنیت و آزادی ما کاسته است. از هم پاشیدن یمن مستقیما با سیاست حملات پهپادهای آمریکا مرتبط است. از هم پاشیدن لیبی مستقیما با مداخله نظامی آمریکا مرتبط است. هرج و مرج و کشتار در سوریه مستقیما با حمایت آمریکا از تغییر نظام سوریه مرتبط است. آیا در اینجا الگویی وجود ندارد؟درسی که از یمن می گیریم این نیست که به سیاستی که به این شکل ناگوار به شکست انجامیده است ادامه دهیم. درسی که می گیریم این است که به یک سیاست خارجی شکست خورده پایان دهیم که غیرنظامیان را می‌کشد ، افراطی پرور است و امنیت ما را کم می‌کند.



انتهای پیام./.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار