حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان - شیما شفیعی؛ مجموعههایی که برای توزیع در شبکه خانگی ساخته میشوند و روز به روز به تعداد آنها افزوده میشود، دیگر حنایشان برای مخاطب رنگی ندارد و کمتر مخاطبی پیدا میشود که همچنان سراغ قسمت جدید این سریالها را از فروشندههای محصولات فرهنگی بگیرد.
تولید سریالهای شبکه خانگی که در ابتدا با هدف رقابت با تلویزیون و سینما و جذب مخاطب و البته سود مالی تولید میشدند در سال 1389 اتفاق افتاد؛ ایدهای که در صورت داشتن هدف مشخص و نه صرفاً سودجویی میتوانست به اقتصاد این بخش کمک کند ولی...
میتوان گفت اولین مجموعه شبکه خانگی «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی بود که ناتمام ماندن این مجموعه در چند برهه زمانی مخاطبان را از این مجموعه و صرف هزینه و این بخش ناامید کرد و در سری دوم و سوم که با دعوت از ستارههای محبوب همراه بود هم تأثیر چندانی در جذب مخاطب نداشت و با ناتمام ماندن مجدد سری دوم و سوم و انصراف محمدحسین لطیفی از این پروژه مخاطبان دیگر حتی با شنیدن نام «قلب یخی» ابراز انزجار میکردند. مجموعهای که حتی با کارگردانی سامان مقدم هم راه به جایی نبرد و ساخت آن به کلی لغو شد. مهران مدیری، هدیه تهرانی و... هم نتوانستند کمکی به جذب و حتی ادامه این مجموعه کنند.
*عدم موفقیت قهوه تلخ مهران مدیری
عدم موفقیت «قلب یخی» در تکمیل و جذب مخاطب و به دنبال آن شروع ساخت «قهوه تلخ» مهران مدیری، مخاطبان را به دلیل اسم کارگردان به خریدن قهوه تلخ ترغیب میکرد. سریالی که با در نظر گرفتن جوایزی مثل ویلا و اتومبیل در سراسر ایران با فروش خوبی مواجه شد.
فنجان قهوه تلخ مهران مدیری نصفه و نیمه روی میز مخاطب باقی ماند و تعداد زیادی از مخاطبان که با کورسوی امیدی به خرید این محصول فرهنگی اقدام کردند، بازهم از مجموعههای شبکه خانگی ناامید شدند. ناتمام ماندن قهوه تلخ با چند دلیل غیرمنطقی و منطقی توجیه شد و دیگر خبری از مدیری نشد تا اینکه مجموعه «شوخی کردم» ساخته شد.
مخاطبان بازهم اعتماد نیمبند خود را به این مجموعه جدید نشان دادند اما پایانبندی شتابزده و البته بیمحتوای دو مجموعه «شوخی کردم» و پس از آن «ویلای من» که آن هم با حربه به طمع انداختن مخاطبان بود مخاطب را از دنبال کردن سریالهای شبکه خانگی منصرف کرد. در سالهای قبل در جریانی موازی سریالهای خارجی «فرار از زندان» و «24» با موضوعات جذاب و مخاطبپسند طرفداران بیشماری در داخل کشور بدست آوردند.
کارگردان «قلب یخی» با مشاهده موفقیت همبازیشدن امین حیایی و محمدرضا گلزار در چند پروژه سینمایی تصمیم گرفت از این دونفر در یک سریال شبکه خانگی بازی بگیرد تا مخاطب با سابقه موفق همکاری این دونفر جذب این سریال شود. اما «ساخت ایران» با همکاری این دو بازیگر به هیچوجه موفقیت «کما»، «شیش و بش» و... را بدست نیاورد و در نهایت ناتمام ماند.
حتی عدهای که اقدام به خرید این مجموعه نکرده بودند، از پخش این سریال در شبکه «آی فیلم» تلویزیون هم استقبال نکردند.
از سوی دیگر موفقیت محسن تنابنده بازیگر «پایتخت» داود میرباقری را به وسوسه انداخت تا از این بازیگر با گریمهای مختلف و چهرههای متفاوت بازی بگیرد و بازار کساد و بیرونق شبکه خانگی را سروسامان بدهد. البته این ایده تا چند قسمت اول جوابگو بود اما پس از چند قسمت روند نزولی را طی کرد و با افت کیفیت و ریزیش مخاطب مواجه شد.
*سودجویی تعطیل نیست
حضور محمدرضا گلزار و مهناز افشار در چند پروژه و موفقیت و محبوبیت این زوج هنری باعث شد بیژن بیرنگ کارگردان «عشق تعطیل نیست» از این دو بازیگر در نقش مقابل هم و در یک مجموعه شبکه خانگی استفاده کند. اما در محتوا خبری از احترام به شعور مخاطب نبود و حمایتهای بازیگران از این مجموعه مثل مهناز افشار هم تفاوتی در جذب مخاطب نداشت و در نهایت عوامل این مجموعه به این نتیجه رسیدند که ساخت این سریال ادامه پیدا نکند،بهتر است.
کمال تبریزی هم که در فیلمسازی سینما موفق عمل کرده بود با ساخت مجموعه شبکه خانگی «ابله» نتوانست از نام خود و بازیگران مشهور سریال استفاده کند و هرچند که تولید و توزیع این مجموعه ادامه دارد اما با افت کیفیت، برای مخاطبان دلچسب نیست.
تجربه افت کیفیت محصولات فرهنگی شبکه خانگی که از مجموعهها به فیلمسازی هم سرایت کرده، نشان میدهد فعالان این حوزه با ادامه ساخت فیلم و سریال برای سینمای خانگی و تلاش نکردن برای بهبود کیفیت، هدفی جز سودجویی ندارند و علاوه بر این، انگیزه رقابت با سینما و بهبود وضعیت اقتصادی بخش هنری کشور در آنها مرده است.
اینکه هر روز شاهد سریال و فیلمسازی کارگردان مشهور و بازیگری هنرمندان معروف در این بخش هستیم و همه آنها اتفاقاً ابراز نارضایتی میکنند بیانگر این است که مشکلات اقتصادی هنرمندان و فیلمسازان جدیتر از آن است که اجازه اعتلای فرهنگ و هنر کشور را به آنها بدهد. فیلمها و سریالها اغلب اقتباسی است و هیچ اندیشه و پیامی پشت آن نیست. سوپر مارکتها و فروشگاههای عرصه محصولات فرهنگی مملو از پوستر و تبلیغ فیلمها و سریالهایی است که مخاطب با دیدن هنرمندانی مشهور که روزی عامل جذب وی به سینما بودند دیگر هیچ واکنشی نشان نمیدهد و سرد و بیاحساس از کنارشان میگذرد.
*رفع مشکلات اقتصادی و ارتقای کیفیت
به نظر میرسد تنگناهای مالی یکی از دلایل گرایش اجباری فیلمسازان و بازیگران به این سمت است. هزینه ساخت سریالها و فیلمهای شبکه خانگی بسیار کمتر از ساخت پروژههای تلویزیونی و سینمایی است و از طرفی درنظر گرفتن جوایز نقدی و غیرنقدی و به طمع انداختن مخاطب برای طی کردن ره صدساله در یک شب، موجب جذب سود خوبی برای این فیلمسازان میشود. امتیازی که در تماشای سریال تلویزیون و تماشای فیلم در سالن سینما وجود ندارد.
با این حال، باز هم کارگردانهای معروف سینما و تلویزیون وارد این عرصه میشوند و با یاری گرفتن از بازیگران مشهور و حتی از اسم خودشان میخواهند با هر انگیزه و هدفی مخاطب را مجدداً به استقبال از این بخش علاقهمند کنند. اما هدف از این کار بی فایده چیست؟
مهران مدیری پس از توقف اجباری سریال «در حاشیه» دوباره قصد ساختن مجموعه در شبکه خانگی را دارد و میخواهد سریال به نام «عطسه» را تولید کند.
حسن فتحی هم با استفاده از ابوالفضل پورعرب، شهاب حسینی، ترانه علیدوستی و... در حال ساخت سریال «شهرزاد» است که از طریق شبکه خانگی تولید و توزیع کند.
و اما مخاطبان...
تجربه ناتمام ماندن مجموعههای شبکه خانگی که رکوردار آنها محمدحسین لطیفی و مهران مدیری هستند ممکن است سریالها و فیلمهای خوب و باکیفیتی که میتواند در این بخش موفق باشند را به آتش ناکامها بسوزاند و مخاطب همه را به یک چوب براند که البته حق با مشتری است.
*چاره چیست؟
تخصیص بودجه برای فیلمسازی و ساخت مجموعههای تلویزیونی با کیفیت و نظارت و ارزشیابی آثار این بخش الزامی است. مسئولان فرهنگی کشور در صورت توجه به این بخش متوجه خواهند شد که اعتماد مخاطب و سینمای خانگی سرمایه اصلی آنهاست و تا زمانی که کیفیت آثار در سطح پیشرفته باشد میتوانند به فروش محصولات فرهنگی امیدوار باشند. قطعامید مخاطب از سینما و شبکه خانگی، چرخش مالی سینما را دچار تزلزل میکند و وقتی مخاطبی نباشد با سالنهای خالی سینما و فروشگاههای انباشته از آثاری که هیچ خریداری ندارد مواجه خواهیم بود. پس حتی اگر با انگیزه تقویت ریشه سینما فیلمسازی و سریالسازی صورت میگیرد باید برای بهبود کیفیت آن چارهای اندیشید.
اما به نظر میرسد پرشدن جیب فیلمسازان، تهیهکنندگان و توزیعکنندگان هدفی والاتر از کمک به هنر و سینمای کشور است. بعضی به هر قیمتی که شده حتی در مدت زمان کوتاه از سود کلان سوءاستفاده از بازیگران مشهور نمیتوانند چشمپوشی کنند و متأسفانه هنرمندان مشهور که محبوبیت مردمی دارند در این مسیر آنها همگام و همراه میشوند.
انتهای پیام/
بعدم قلب یخی فصل سه که تموم شد و قسمت آخر داشت و خیلیم خوب بود کجا ناتمام ماند!!!! یه کم فیلم ببینین بعد مقاله بنویسین