انتقادات شدید علی شریعتی نسبت به امپریالیسم

بیژن عبدالکریمی منتقد ادبی گفت: دکتر شریعتی نسبت به امپریالیسم انتقاد شدیدی داشت و چرخش افق معنایی در زمان فعلی سبب بروز نتایج مختلف از کتاب های شریعتی به حساب می‌آید.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مراسم نقد و تحلیل کتاب «امت و امامت» دکتر شریعتی عصر روز دوشنبه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. بیژن عبدالکریمی نویسنده و منتقد با اشاره به غریب بودن کتاب و تفکرات شریعتی در این دوره اظهار داشت: آثار شریعتی در زمان خودش بسیار مورد استقبال قرار گرفت ولی بر اثر گذشت روزگار حادثه‌ای دیگر صورت گرفت و به فاصله چند دهه یک نوع رویگردانی عظیمی حاصل شد. 

وی بیان کرد: کتاب «امت و امامت» نمونه بسیار مناسبی است که در آن یک هرموتیک را تجربه کرده که در آن افق تاریخی و معنایی در آن دگرگون می‌شود و مضامینش ضد آن چیزی که خود کتاب می‌گوید. امروزه به مخاطبان القا می‌شود و همچنین برای کسی که ایدئولوژی بر آن غالب شده و همه چیز را بر اساس حب و بغضی که در درون فرد است، می‌اندیشد و گاها تصمیم گیری و برداشت غلط می‌کند. 

این منتقد با بیان اینکه اسلام و ارزش‌های شیعه در یک واقعه تاریخی اتفاق افتاده که نسل قدیم آن را درک و جامعه امروز ما با این تاریخ رابطه دیگری دارد، افزود: با نگاهی به اندیشه سیاسی شریعتی به این نتیجه می‌رسیم که نظریه امت و امامت در سال‌های قبل از انقلاب به نقد نظام‌های دموکراسی و مستقل از تفکرات بلوک غرب و شرق است که در آن استدلال دینی در بعد از انقلاب یک نوع تلقی به حساب می آید. 

وی ادامه داد: امروزه با پارادوکس تفسیری مواجه هستیم و نسل نو ما را به عدم درک انسانی محکوم می‌کنند و این به معنی نپذیرفتن هیچ متنی خارج از اتفاق معنایی است و ما به عنوان موجود تاریخ، اسیر یکسری شبکه و تفکرات تاریخی هستیم و لذا شرایط تاریخی برفهم و ایده ما اثر می گذارد. 

عبد الکریمی در خصوص چرخش تفکر ابراز داشت: امروزه افق های معنایی دگرگون شده به طوری که ما در زمان انقلاب خواهان تشکیل حکومت دینی و برقراری عدل علی بودیم که یکی از اهدافمان مبارزه با امپریالیسم بود ، ولی با تغییر شرایط تاریخی افکارها عوض شده است. 

وی افزود: ما در زمانی از قرآن تفسیر انقلابی می کردیم ولی حال دیگر آن کاربرد از بین رفته و نبود استقلال از شرایط تاریخی و افق معنایی مانع مراجعه به متن روزگار می شود و خواننده ای که متن را با افق معنایی دیروز بفهمد یک رابطه مخالفی با شرایط تاریخی امروزه برقرار می کند ،لذا معنا در نسل خلق و یک جزئ ثابتی محسوب نمی شود. 

منتقد کتاب تصریح کرد : اگر شریعتی دموکراسی را نقد کرده پس ایدئولوژیک نیست و مخالفتی با دموکراسی ندارد و در زمان حال به علت نداشتن اندیشه سیاسی بسیاری از سوال های ما بدون جواب مانده و این یک بحران فکری به حساب می آید. 

وی اظهار داشت: جهان بینی ،انسان شناسی ،فلسفه ، اخلاق در میان مسلمانان زندگی می کنند و به اعتقاد خودم تنها بنیاد گراها و دجال ها مسئله امپرالیسمی را نادیده می گیرند و به قول ماکیایی که می گوید اگر کریستف کلمب کاشف قاره امریکا بود من هم در زمینه اخلاق سرزمین جدیدی را کشف کردم که آزادی به کابوسی تبدیل شده است ،زیرا که هیچ معیاری برای آن نداریم. 

عبد الکریمی گفت: عقب ماندگی تاریخی مخصوص اصحاب و افراد سیاسی نیست و حتی روشنفکران ما نیز عقب افتاده و در حال شیفتگی قرن 19 سیر کرده و به همین خاطر است که نقد های شریعتی را کسی بر نمی تابد. 

وی ادامه داد : شریعتی بحث امت و امات را یک کلام اعتقادی ذکر کرده و انسان شناسی آنرا تبدیل به بحث اجتماعی می کند به طوری که در آن امت را در درون تاریخ امروزی بیان می کند . و همچنین شریعتی بر نظام های نهادینه شده دینی پرده بر می دارد و همچنین از منظر شریعتی امت همان جامعه اعتقادی است که در دوران گذشته مناسبات اجتماعی اعم از روابط سیاسی، مالی، نژادی و غیره داشته است.

این نویسنده عنوان کرد: امت همان جامعه ای که بر اساس مناسبات و تفکرات مذهبی است ، امامت رهبری فکری آن جامعه را عهده دار است و شریعتی از آن به رهبر ایدئولوژیک یاد می کند و ایشان از جامعه ای که وجود خارجی ندارد و باید هرچه سریع تر شکل بگیرد. 

وی بیان کرد: شریعتی به دنبال مصلحت جامعه است و وظیفه رهبری را در کتاب امت و امامت در آن می داند که جامعه را به سوی رفاه و رسیدن به حقوق مردمش می داند و امامت به اصلاح جامعه می اندیشد و رهبر یک جامعه باید آگاهانه به مسائل تن دهد زیرا که امام یک فرد با اخلاق و متعهد به مکتب در جامعه خویش است. 

عبدالکریمی بیان کرد: از منظر شریعتی رهبرها یا بر اثر کودتا ، ارثی ، امپریالیسم و کاندید شدن سرکار می آیند که در این میان دکتر خواهان یک نظام رهبری است که هیچکدام از مراحل قبل را سپری نکند. 

وی در پایان گفت: اگر توده ها در جامعه ای به رهبری تن ندهند کار آن رهبر سخت است و این همان پاراگرافی است که شریعتی آن را مسکوت و بدون جواب گذاشته است و شریعتی به امپریالیسم انتقادات زیادی می‌کند و نقد دکتر در شرایط متفاوت عوض نشده زیرا که در امپریالیسم فرد گرایی خود بدون تغییر مانده است.


انتهای پیام/ 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار