واقعیت ماجرای اقدام به خودکشی یک بیمار در اورژانس بیمارستان میلاد

این آقاهه که توجیه کرده خودشونو تو دنیای خودش داره سیر میکنه.

آقای مسئول محترم
با شرایطی که ما توی بیمارستان میلاد تجربه کردیم و مدت زمانی که اونجا بودیم و وضعیتی که داشتیم خودمون میدونیم اوضاع چجوریه،نصف شب-وسط خیابون همراه من دردی از کلیه اش گرفت که از شدت گریه ای که میکرد منه مرد گنده هم گریم گرفته بود پا به پاش اشک میریختم میفهمی یعنی چی؟
نگهبان اورژانس اجازه نمیداد با ماشین تا جلو دم در اورژانس برم میگفت قانونه !!!!! میگم با این دردش 100 متر راه رو چجوری ببرمش؟میگفت بزارش تو ماشین برو ویلچر بگیر بیا ببرش.میگفتم بزار پیادش کنم برمیگردم آخه نصف شب 2-3 صب من چیکار کنم؟حالا همینجوری یه زن 57-8 ساله مریض داشت اشک میریخت ...
به لطف ایشون از توی پارکینگ مادرمو گذاشتم روی کولم تا توی اورژانس بردم.اگر انقدر دردشو میتونست تحمل کنه برای 20 دقیقه مطمئن باش میبردمش یه بیمارستان خصوصی تر تمیزتر که لااقل احترام بزارن بهش.
بعدشم که کیلومتر ها توی اون بیمارستان درندشت ماراتن داشتیم برای کپی از دفترچه و تایید نسخه و شونصدتا تایید برای یه آمپوووووووووووووووووووووووووووول ،میفهمی؟فقط یه آمپول

شاید ، کی راست می گه؟؟؟؟