پشت صندلی های "ماراکانا" چه گذشت؟ + عکس

اینحا ریو است و ریو را با ماراکانا می شناسند، اینجا شادی ها را در ویترین می گذارند و غم ها را در انباری پنهان می کنند.

به گزارش خبرنگار گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان اینحا ریو است و ریو را با ماراکانا می شناسند، اینجا شادی ها را در ویترین می گذارند و غم ها را در انباری پنهان می کنند.

امروز مراسم افتتاحیه پارالمپیک ریو 2016 برگزار شد و در این مراسم اگر چه برزیل مثل تمام میزبانی های ورزشی سنگ تمام گذاشت اما در مواقعی صدای سیاست هیاهویاعتراض هنوز به گوش می رسید.

آنجا که مرد اول ورزش المپیک برزیل نامی از سیاست آورد و استادیوم ماراکانا فریاد شد و نشان داد هنوز رفتن "دیلما" آرامش را به ریو نیاورده است.

اینجا برزیل است و در این کشور هنوز مغز های سیاست متفکراست حتی با بزرگترین رویداد یعنی المپیک و پارالمپیک صداها خاموش نمی شود.

پشت صندلی های

از راهروهای ورزشگاه ماراکانا هنوز صدای اعتراض بلند است.

قبل از رسیدن به ورزشگاه ماراکانا اگر چه شهر حال و هوای ورزش داشت و مثل روزهای قبل نبود اما صدای های خاموش با لباس زرد برزیلی تداعی فریادهایی بود که باید شنیده می شد.

فقر و تنگدستی در اطراف ماراکانا را می شود حس کرد.

از خیابان المپیک پارک در مسیر خیابان "سالوادور آلنده" قطاری از خودروها صف کشیدند تا ورزشگاه ماراکانا حدود نود دقیقه تمام راه بودآنهم بدون وقت اضافه هرچند ماراکانا بعد از فینال المپیک 2016 با وقت اضافه آشنا تر بود اما حتی آلمان منفور هم تشویق شد.

پشت صندلی های
 
 راننده تاکسی بی توجه به ما که در استرس افتتاحیه غرق بودیم تاکسی متر را ملتمسانه نگاه می کرد.

و در پیاده رو کودکان با مادرانشان اتوبوسهای مسیر ماراکانا را با حسرت ورق می زدند و فقر را در جیب پدر, بزرگ و بزرگتر می دیدند.

 چهار راه منتهی به ماراکانا چه زیبا رنگین کمانی از ملت ها ساخته بود و در نهایت بی انصافی فقر را دو چندان وانمود می کرد.

ریو امروز شاد بود وغمگین, زیبا بود و زشت, ورزش بود و سیاست...

پشت صندلی های

وارد ورزشگاه ماراکانا که شدیم ابهت و زیبایی خاصی داشت آنجا فقیر هم بود؛

آنجا کسی آشغال هایش را زمین نمی ریخت و تلاش می کرد تا فقر را پشت صندلی های ورزشگاه پنهان کند شاید زردی لباسش روزهایش را سبز کند و این فلسفه پرچم برزیل است که مردم در آن حل شدند.

افتتاحیه آغاز شد نور گوشی های موبایل خیلی از دلها را روشن کرد و سیاست پشت تاریکی پنهان شد.

پشت صندلی های

ورزش زبان مشترک بیش از 170 کشور جهان شد,برزیلی ها هر کدام از خارجی ها را می دیدند تشویق می کردند، تشکر می کردند و باز هم کلمه معروف "بریگادو" (تشکر) 

تشکر از شما به برزیل آمدید و شادی را با ما تقسیم کردید.

کاروان کشور های مختلف رژه را آغاز کردند و تماشاگران متعلق به همه ملیت ها بودند و قاره ها مرزی نداشت تا نوبت به ایران رسید؛ سپیدپوشان ایران ورودشان را با موج مکزیکی تماشاگران عجین کردند تا یک غیر منتظره از پرچم دار ایران, بانوی کردستانی با لباس احرام سگرمه های خیلی از سبز پوشان همسایه را درهم کند.

پشت صندلی های

نورافکنی ها آغاز شد و دقیقه ها گذشت، افتتاحیه، خیلی ها را آرام تر کرد تا چراغ ها خاموش شد و باز از پله های آهنین کنار ورزشگاه ماراکانا قدم ها به سوی فقر در حرکت است و 11 روز دیگر این شادی نیز رخت بر می بندد؛ برزیل این خاصیت را دارد که تا سال ها با خاطرات این رقابت ها سر کند اما

فلسفه زیبایی دارد المپیک

اینجا گذرنامه ها متفاوت است و چشم ها هم, اما نگاه ها از یک جنس است, جنس دوستی با زبان ورزش....
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار