«یادِ رفیع»؛ یادداشتی برای یک دوستیِ جدایی‌ناپذیر

رفیع افتخار به مناسبت شصت و هشتمین زادروز مرحوم «محمد‌ رفیع ضیایی»، یادداشتی را از خود منتشر کرده است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در شصتمین نشست پژوهشی هنر به نقد و بررسی آثار مرحوم «محمد رفیع ضیایی» کاریکاتوریست، نویسنده و پژوهشگر پرداخته شد. این نشست همزمان با زادروز آن مرحوم با حضور رویا صدر، اسماعیل عباسی، فرهاد حسن زاده، سید امیر سقراطی و رفیع افتخار از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران و نشریه تندیس و با همکاری خانه هنرمندان ایران و انجمن تصویرگران ایران برگزار شد.
 
رفیع افتخار به مناسبت شصت و هشتمین زادروز زنده یاد «محمد رفیع ضیایی»، یادداشتی را با عنوان «یادِ رفیع» در اختیار باشگاه خبرنگاران جوان قرار داده است؛ که در ادامه با هم می خوانیم.
 
«داشتم می نوشتم که تلفنم زنگ خورد. خانمی از آن طرف خودش را معرفی کرد: "من همسر محمد رفیع ضیایی هستم" و با متانت و بزرگواری دعوت نمود برای نشست روز جمعه، ساعت چهار. بعد که لاله اش چند بار از طریق تلگرام برایم پیام گذاشت، گفتم از آسمان سنگ هم ببارد خودم را می رسانم و اتفاقا از آسمان هم می بارید؛ هدیه ای الهی!
 
باران شلاقی می بارید و من همانطور که به خانه ی هنرمندان نزدیک می شدم قلبم فشرده می شد. قلبم به یاد و خاطر روز تشییع محمد رفیع ضیایی می تپید. اینکه ماه رمضان سال پیش بود و من روزه بودم، آفتاب داغ بر فرق سرها می تابید و وجودم سراپا غم و اندوه و گریه بود.
 
وقتی رسیدم خانم رویا صدر شروع کرده بود و چه خوب حق مطلب را ادا نمود. بعد، اسماعیل عباسی و فرهاد حسن زاده دعوت شدند. حسن زاده، متن گیرا و اثرگذاری نوشته بود که آن را برای حضار قرائت کرد. امیر سقراطی هم بود و رونمایی از کتابش و فیلمی که تهیه کرده بودند و تمام.
 
برنامه تمام شد و من برای محمد رفیع ضیایی خوشحال بودم. خوشحال از برگزاری یک برنامه ی تر و تمیز و بی نقص، خوشحال برای داشتن چنین خانواده ی فرهیخته ای و خوشحال برای داشتن چنین دوستان خوبی.
 
بیرون باران هنوز داشت شلاقی می کوبید. قبل از اینکه چترم را باز کنم برگشتم و نگاهی به ساختمان خانه ی هنرمندان انداختم، سپس با لبخند تولد ضیایی را به او تبریک گفتم...»
 
 
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار