فرهاد جم را خيلي‌ها می‌شناسند؛ بازیگری كه با بازی در مجموعه تلویزیونی همسران با فردوس كاویانی به ایفای نقش پرداخت.

ده سالگی اعلام استقلال کردم و خودم به عيد ديدنی  رفتم!
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فرهاد جم را خيلي‌ها می‌شناسند. بازیگری كه اول بار با بازی در مجموعه تلویزیونی همسران با فردوس كاویانی به ایفای نقش پرداخت و به شهرت رسید.
 
نوروز بهانه خوبی است تا به سراغ هنرمندانی برویم كه شاید این روزها كمتر خبری از آنها باشد و به بهانه فصل بهار و تازگی‌ها پای درد دل و حرف های ناگفته شان بنشینیم. در ادامه گفتگوی ما را با این بازیگر بخوانید:
 
* نوروز برای شما تداعی كننده چه چیزی است؟ 
 
نوروز همیشه زیبا و دوست داشتنی است. در هر سنی که باشیم، خاطره انگیز است. نوروز را تبریک می‌گويم و امیدوارم سال بهتری نسبت به سالی که گذشت، داشته باشیم. دل دوستان همه سبز باشد و به هر آنچه که در دل دارند، برسند. جهان پر از کشمکش هم روزهای آرامی را داشته باشد. 

*يك خاطره از نوروز برایمان بگویید.

در نوروز ۱۳۵۱ عمه ام یک اسکناس ۲۰ ریالی که همان سال چاپ شده بود، به من عیدی دادند. من آن اسکناس را چهار پنچ ماه خرج می‌کردم اما تمام نشد. فکر میکردم چون عیدی تمام نمی‌شود. به نظرم هر عیدی که می‌گرفتیم یک برکتی داشت که تمام شدنی نبود. هر وقت نوروز می آید خاطره آن سالی که به خانه عمه‌ام رفتیم و آن عیدی برایم تداعی می‌شود. 
 
*سال ۹۵ چگونه گذشت؟ 

بعد از ۱۵ سال اجرای تئاتر داشتم و آن دو ماه تمرین، یک ماه اجرا و نمایش در جشنواره تئاتر خیلی خوب بود. امیدوارم امسال هم دوباره تئاتر کار کنم. بیشتر زمان را برای نوشتن صرف کردم؛ اردیبهشت و خرداد مجموعه داستان هایم را چاپ می‌کنم و پاییز هم دل نوشته هایم چاپ می‌شود. 

*کمتر در عرصه تصویر فعالیت می‌کنید. چرا؟

دلم نمی‌خواهد هر فیلمی بازی کنم و این کار را هم نکردم. پیشنهادات خوب و بد داشتم. خوب هایی بودند كه به دلایلی نپذیرفتم. بیشتر دوست دارم بنویسم و اگر فرصت داشته باشم، مانند سال های گذشته کار بسازم و پشت دوربین بروم. 

*برای نوروز برنامه ای دارید؟ قرار است جایی بروید؟ 

بهمن و اسفند ماه دو سفر داشتم و امسال نوروز تهران هستم. 

*اهل دید و بازدید هستید ؟ 

علاقه به دیدن اقوام نزدیک دارم البته در کودکی تعطیلات نوروزی رابه خاطر پوشیدن لباس نو و دید و بازدید دوست داشتم. در ۱۰ سالگی همراه دایی ام که یک سال از من بزرگتر بود، اعلام استقلال کردیم و خودمان دید و بازدید می رفتیم. (خنده) 

*بزرگترین آرزوی شما؟ 

آرزو زیاد دارم؛ هرروز زمانی که از خواب بیدار می‌شوم، دوباره آرزو می کنم و هر روز لیست آرزوهایم تغییر می‌کند (خنده) . برای سال ۹۶ آرزو دارم چاپ کتاب هایمْ، کار نمایشی که متن آن را دارم انجام بدهم و از همه بهتر اینکه امسال پیش پسرم بروم. 

*خاطره ای از تحویل سال برایمان تعریف کنید.

دو عید در سال‌هاي 66 و 67 جبهه بودم و در هر دو، نوروز احساس کردم چقدر تنها و دور از خانواده‌ام هستم. این دو نوروز هیچ وقت از ذهنم فراموش نمی‌شود.

*اهل عیدی دادن هستید؟

الان که تنها هستم به سه چهار نفر از عزیزان نزدیکم عیدی می‌دهم؛ اما سال های گذشته اوایل اسفند فهرست بلندی آماده می‌کردم و برای هر کدام هدیه می گرفتم . البته زمان همه چیز را تغییر می دهد. 

گفتگو از الهام قبادی 

انتهاي پيام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار