کرمانشاه؛

انتظارات و توقعات نوجوان از والدين

نوجوانان از والدين خويش توقعاتی دارند كه برآورده شدن اين انتظارات، می تواند نقش مهمی در سلامت روان آنان داشته باشد.

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمانشاه؛ نوجواني دوره پر رمز و رازي است که بايد خصوصيات اين دوران مد نظر والدين قرار بگيرد و به آن توجه ويژه شود والدين بايد بدانند که نوجوان امروز را با فکر ديروز براي فردا نميتوان تربيت نمود به همين جهت بايد از انديشه مقايسه آنان با نوجواني خود پرهيز نمايند و آن ها را همانگونه که هستند بپذيرند.
محرم اسرار:
نوجوانان به بزرگسالاني نياز دارند، كه به حرف هاي آن ها گوش نموده و آن ها را درك نمايند و از همه مهم تر اين كه رازدار آن ها باشند. اين اشخاص مي توانند پدر و مادر و يا معلم آن ها باشند.
مورد اعتماد بودن:
 زماني كه نوجوان مرتكب خلافي مي شود، بايد به او فرصت توضيح داد. براي يك نوجوان دردمند، هيچ چيزي آرامش بخش تر از وجود والديني كه بتواند آزادانه حرفش را به آنان بگويد، نيست.
آزادي در تصميم گيري:
 نوجوان مي خواهد مشكلاتش را خود حل كند و براساس كمك هاي والدين و يا معلمان در تصميم گيري آزاد باشد. والديني كه اين فرصت را به فرزندان خويش نمي دهند، درحقيقت آنان را هم از اعتماد به نفس در مواجهه با موقعيت بازداشته و هم از حل مسئله محروم ساخته اند.
توجه و علاقه مداوم والدين:
كودكان و نوجوانان دوست دارند، كه والدين مسئول داشته باشند. زيرا اين حالت به آنان اطمينان مي بخشد. روان شناسان در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده اند، كه خانواده مطلوب و ايده آل خانواده اي است كه امنيت عاطفي، احساس ارزشمندي، احساس تعلق و مورد عشق و علاقه بودن را تأمين مي كند.
هم خواني در رفتار والدين:
به طور كلي ناهم خواني در رفتار والدين كودكان و به ويژه نوجوانان را ناراحت و عصباني مي كند. عده اي از والدين پيوسته بين سهل گرفتن و سخت گرفتن در مورد فرزندان در نوسانند.كودكان و نوجوانان دوست ندارند در يك دنياي نامطمئن زندگي كنند، دنيايي كه در آن به خاطر انجام عملي واحد، در يك روزمجازات شوند و روز ديگر همان عمل به كلي ناديده گرفته شود. آن ها به خوبي از ناهماهنگي و ناهمگني بين گفتار و رفتار والدين خويش- به ويژه در زمينه مسائل اخلاقي و ارزش- آگاه هستند و نسبت به آن حساسيت دارند.
تشويق:
 نوجوانان به تشويق و تحسين در كاري كه شايستگي آن را دارند نيازمند هستند.
متأسفانه در بسياري از خانواده ها آن چه بيشتر دريافت مي شود، انتقاد است. در پايان به والدين و خانواده ها توصيه مي شود به منظور حفظ بهداشت رواني كودكان خويش قواعد 5گانه زير را درارتباط با آن رعايت نمايند.
* قاعده اول: فرزند خود را دوست داشته باشيد.
* قاعده دوم: براي فرزند خود الگوي خوبي باشيد.
* قاعده سوم: به فرزند خود كمك نماييد تا مسائل و موضوعات مختلف را بياموزد.
* قاعده چهارم: فرزند خود را با انضباط بارآوريد.
* قاعده پنجم: به مسئوليت هاي خود در قبال كودك خويش آگاه باشيد.
با توجه به مطالبي كه بيان شد مي توان نتيجه گرفت كه مدرسه قادر نيست در ايجاد زمينه اصلي در كودك جانشين والدين گردد. بلكه به منظور ايجاد تعامل در كودكان لازم است خانواده و مدرسه با يكديگر همكاري نمايند.
بيشتر انحرافات، بزهكاري ها و اعتيادي كه در اجتماع وجود دارد، ناشي از محيط هاي خانوادگي نامساعد و نابهنجاري بوده كه فرد در آن تكوين يافته و اين درحالي است كه همه به خوبي مي دانيم كه تا چه حد تغيير اين رفتارهاي نابهنجار در زندگي بعدي و بزرگسالي دشوار است.
به طوركلي خانواده بخش مهمي از سرنوشت ماست. كيفيت وضعيت خانوادگي يعني نخستين و مؤثرترين محيط اجتماعي و معاشرين اوليه ما در تعيين سبك و خط مشي زندگي آينده در اخلاق و صحت و سلامت رواني ما نقش بزرگي عهده دار است.
 
تهيه و تنظيم: مرکز خدمات روانشناسي آرامش معاونت اجتماعي پليس کرمانشاه
 
انتهای پیام/پ
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.