انواع موجودات ماوراء الطبیعه در واقعیت و خیال / از جن و همزاد تا عوج بن عنق و نسناس

در مطلب زیر به معرفی فهرست موجودات ماوراء الطبیعه و توصیف آن‌ها در افسانه‌ها و واقعیات پرداخته ایم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ماوراء الطبیعه همیشه مورد توجه بسیاری از مردم از هر ملیت در تمام قاره‌ها قرار گرفته است. این علاقه پایان ناپذیر و دائمی تأثیرات فاحشی بر افسانه‌ها، اعتقادات مذهبی، فرهنگ عامیانه و حتی زندگی روزمره هر ملت داشته است. تمام این میراث می‌تواند به طور نامحدود مورد مطالعه و بحث قرار گیرد. در این مقاله، ما فقط از یک طرف به این پدیده خواهیم پرداخت - از طرف ساکنان آن جهان دیگر، که معمولاً آن‌ها را موجودات ماوراء الطبیعه می‌نامیم. در ادامه به معرفی موجودات ماورایی و افسانه ای در فرهنگ مردم جهان خواهیم پرداخت، این مطلب صرفا جهت آشنایی با  فرهنگ واعتقادات مردم جهان است و صحه ای بر دیدگاه های مطرح شده نمی‌گذارد.


بیشتربخوانید


ارواح: ارواح به ۲ دسته تقسیم می‌شوند، یکی ارواح ما انسان‌ها و دوم ارواحی که خدا ان‌ها را افریده است تا این جهان و جهان‌های دیگر مانند کروات مریخ، زحل و... را اداره کنند و هر کدام نیز وظیفه‌ای بر عهده دارند.

جن: جنیان موجوداتی شبیه به انسانند، ولی با تفاوت‌هایی از جمله چشمانشان عمودیست، پاهایشان کوتاه و گرد است چیزی شبیه سم و نه خود سم، جنسشان از اتش است و قدشان کوتاهتر از انسان است.

موکل: از خانواده جن هاست و با اوراد مخصوص می‌توان او را بخدمت گرفت.

دیو: ریشه دیو به معنی درخشیدن و فریب دادن است، بعضی‌ها فکر میکنند که دیو‌ها تنها در افسانه‌ها وجود دارند، اما اینطور نیست، دیو‌ها موجوداتی خشن و ترسناکند و رنگشان خاکستری و قد بلند‌تر از انسان است و چشمانشان حد وسط افقی و عمودیست.

جن کافر تبدیل به دیو می‌شود و با اوراد مخصوص می‌توان او را به کار شیطانی وادار کرد، گروهی از این دیوان، اهریمنان بیماری و انتشاردهندگان انواع بیماری‌ها هستند.

دیو سپید:دیوِ سپید بر پایه داستان‌های شاهنامه نام فرمانروای دیوان در مازندران بود.

دیو‌های کماله: تَریز و زَریز برپایه مزدیسنا نام دو دیو از دیو‌های کماله آفریده اهریمن می‌باشند، نام این دو در ادبیات زرتشتی با هم میاید و تریز دشمن خرداد و زریز دشمن مرداد می‌باشند.

پری: جن‌های مونث را پری می‌گویند، ان‌ها بسیار زیبا و سفید روی هستند، چشمانشان مانند چشم انسان افقی است و هیکل و شکل ان‌ها همانند انسان است.

همزاد: همان جن‌هایی هستند که در زمان تولد شما متولد می‌شوند و تا پایان عمر با شما خواهند بود و پس از مرگ شما آزادانه برای خویش زندگی خواهند نمود.

شیاطین: همه شیاطین از خانواده جنیان هستند که از فرزندان و یاران ابلیس اند.

فرشته‌های آسمانی: مانند جبرئیل و اسرافیل و میکائیل و..؛ که می‌توان از ان‌ها هم کمک گرفت.

آل نساء: موجودیست که نوزاد زنان تازه زائیده را می‌کشد.

شما اگر به شخصی با این مشخصات: بدن برهنه پر از موی بلند برخورد کردید سعی کنید دستتان را به موهایش نزدیک کرده و چند تار از موهایش را بکنید؛ تا زمانی که موهایش در دستان شماست هر فرمانی بدهید او اجرا می‌کند و اگر نافرمانی کرد یا خواست صدمه بزند فورا مو‌ها را آتش بزنید تا نابود شود.

سایع فیول: دختر شیطان است که می‌توانید او را با اوراد مخصوص بخدمت در آورد.

اژد‌ها: اژد‌ها یکی از موجودات افسانه‌ای در فرهنگ‌های جهان است و رابطه میان اصل و آغاز جهان و اژد‌ها در کیهان‌شناسی بابلیان آشکار است، اژد‌ها همیشه حیوانی نیرومند و سهمگین پنداشته شده و گاه پرستیده میشده است، زیرا او را بخشندهٔ آب و باران می‌دانسته‌اند.

اقوام بسیار معتقد بودند که اژد‌ها خدای طوفان و هوای بد و سیل و دیگر بلا‌های آسمانیست و طوفان بر اژد‌ها سوار شده موجب لغزش زمین و زمین‌لرزه می‌شود؛ تقریباً همه جا اژد‌ها با شب و تاریکی و بطن مادری و آب کیهانی پیوسته و مربوط بوده است.

اشوزوشت: اَشوزوشت یا مرغ بهمن نام جغد افسانه‌ای در اسطوره‌های ایرانی است که ناخن می‌خورد.

در اسطوره‌های ایرانی، اشوزوشت را اهورامزدا آفریده تا یاریگر نیرو‌های خوبی باشد، او اوستا میداند و هنگامیکه گفتار‌های اوستا را میخواند دیو‌ها به ترس میافتند، نام اشوزوشت در زبان اوستایی به معنی دوست حق است.

اهریمن: اهریمن پلیدی است و برای از بین بردن نیکی تلاش می‌کند، ولی چون دون و پست مایه است و اهورامزدا آگاه بر هر چیز است پس سرانجام اهریمن نابود شده و اورمزد بر او چیره می‌شود.

شیردال: شیردال موجودی افسانه‌ای با تن شیر و سر عقاب و گوش اسب است، مردم باستان شیردال‌ها را نگهبان گنجینه‌های خدایان می‌پنداشتند.

بختک: بختک موجودیست خیالی که بر بدن انسان مسلط می‌شود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل می‌کند و انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است.

ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر میگیرد و انسان توان واکنش ندارد، در برخی باور‌ها معتقدند که بختک روی سینه افراد مینشیند و وجود ان‌ها را فلج می‌کند، شاید ترس انسان از این موجود نیز بدلیل این است که حضور ان را به روی سینه و بدن خود احساس می‌کند، ولی نمی‌تواند انرا ببیند.

پیر زنگی: دیو افسانه‌ای در افسانه‌های شرق استان خراسان است.

دوال‌پا: یکی از موجودات در اسطوره‌ها و داستان‌های ایرانی است، دوالپا موجود به ظاهر بدبخت وذلیل وزبونی است که به راه مردم مینشیند ونوحه و گریه آنچنان سر دهد که دل سنگ به ناتوانی او رحم آورد.

چون کسی از او سبب اندوه بپرسد گوید بیمارم وکسی نیست مرا به خانه‌ام برساند، عابر، چون گوید بیا تورا کمک کنم دوالپا بر گرده عابر بنشیند و پا‌های تسمه مانند چهل متری را که زیر بدن پنهان کرده گشوده و دور بدن عابر بپیچد و استوار کند که عابر را تا پایان عمر از دست او خلاصی نباشد.

دوالپا در زبان فارسی مصداق آدم‌های سمجی است که به هر دلیل به حق یا ناحق به جائی می‌چسبند و بدون توجه به تاریخ مصرف خود آنجا را رها نمی‌کنند.

سیمرغ: سیمُرغ نام یکی چهرهٔ اسطوره‌ای ایرانی است و نقش مهمی در داستان‌های شاهنامه دارد و دانا و خردمند و به راز نهان آگاه است؛ سیمرغ پس از اسلام هم در حماسه‌های پهلوانی هم در آثار عرفانی حضور میابد.

عفریت: عفریت یا عفریته همان ابلیس است؛ البته معنای عام تری نیز دارد؛ عفریت به معنای فرد گردنکش و خبیث نیز هست.

عنقا: عنقا در حقیقت پرنده‌ای بسیار بزرگ و دانا مانند سیمرغ است، محل زندگی این پرنده کوه قاف و در برخی نوشته‌ها کوه دماوند است.

عوج بن عنق: نام مردى است که او در منزل آدم زاده و تا زمان موسى زیست؛ او را فرزند عنق یا عناق پسر حوا دانسته‌اند و برخی از منابع عناق را نام مادر او دانسته‌اند.

همچنین او را مردی بلندقامت دانسته و عمرش را سه‌هزار و پانصد سال نوشته‌اند و گفته‌اند طوفان نوح تا کمر او بود.

غول: غول‌ها یکی از موجودات افسانه‌ای است و با پیکری بسیار بزرگ میباشد، غول‌های افسانه‌ای وسیله‌ای برای ترساندن کودکان هستند.

مرد آزما: در فرهنگ شرق و جنوب سیستان به موجودی قد بلند با چشمان سرخ رنگ و مو‌هایی به رنگ روشن و بدنی قوی و باهیبت گفته می‌شود و اعتقاد مردم آن دیار بر آن است که او مردی بوده که صد‌ها سال پیش از شهر فاصله گرفته و در بیابان‌ها زندگی می‌کند و گاهی برای رفع نیاز به هنگام تاریکی به شهر‌ها و روستا‌ها میآید.

مردخوار: مانتیکور یا مردخوار موجود افسانه‌ای از گونه‌های شیمر است.

این جانور سر و صورت یک انسان و چشمان خاکستری دارد و بدن قهوه‌ای رنگ و به شکل شیر و دم آن مانند عقرب و گاهی اوقات اژد‌ها میباشد؛ اندازه این جانور از شیر بزرگتر و از اسب کوچکتر است و بدنش کمی درشت‌تر از شیر است.

نسناس: نسناس نام جانوری افسانه‌ای و موهومی شبیه به انسان است.

در فرهنگ عامه به نوعی بوزینه بی دم هم اطلاق می‌شود و هرکجا آدمى را بیند بر سر راه آید و در ایشان نظاره کند و، چون یگانه آدمى بیند ببرد؛ نسناس مسخ شده است و نیم تن دارد و به یک پاى راه می‌رود.

ققنوس: ققنوس یک موجود افسانه‌ای است که هر چند سال یکبار تخم میگذارد و بلافاصله آتش میگیرد و میسوزد و از خاکستر خود دوباره متولد می‌شود.

علامه دهخدا می‌گوید ققنوس هزارسال عمر کند و، چون هزار سال بگذرد و عمرش به آخر آید هیزم بسیار جمع سازد و بر بالای آن نشیند و سرودن آغاز کند و بال زند چنانکه آتشی از بال او بجهد و در هیزم افتد و خود با هیزم بسوزد و از خاکسترش تخمی پدید آید و او را جفت نمی‌باشد و موسیقی را از آواز او دریافته اند.

ابوالهول: غول افسانه‌های مصر باستان و مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر مزیّن به بال‌های عقاب و دارای کله‌ای شبیه سر زنان است؛ این موجود افسانه‌ای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمیشدند می‌کشت.

آخرون: آخرون به یونانی رودی در جهان زیر زمین است.

آخرون مانند سایر رود‌ها شخصیتی انسانی دارد و پدر اسکالافوس محسوب می‌شود، این رود از ایپروس جنوبی می‌گذرد و آبکند‌های آن چنان تیره و ژرف است که شاعران یونانی آن را رودی از رود‌های دوزخ یا منشعب از سرچشمه‌ای دوزخی شمرده‌اند.

ایسُناده: ایسُناده به معنی زنندهٔ کرانهٔ دریا نام هیولای دریائی غول پیکر و کوسه مانند است که گفته می‌شود در نزدیکی ماتسوئورا و جای‌هائی دیگر در غرب ژاپن وجود دارد.

وقتی این هیولا هویدا می‌شود، باد‌های سهمگینی میوزد، بدن این هیولا هیچوقت دیده نشده است چرا که او همیشه زیر موج‌ها پنهان می‌شود و به صورت مخفیانه به قایق‌ها نزدیک می‌شود و سپس با دم قلابی و خاردارش ملوانان را کشیده و در آب می‌اندازد و سپس آن‌ها را می‌بلعد.

پگاسوس: در افسانه‌های یونان پگاسوس اسب بالدار جاودانی و یار باوفای بلروفون است، پگاسوس توسط بلروفون اهلی شد و در طی ماجرا‌های این قهرمان مرکب او بود.

تک شاخ: تک شاخ موجودی به شکل اسب با یک شاخ روی سر است، تک شاخ‌ها را نمی‌توان به آسانی شکار کرد، زیرا بسیار چابک هستند، آن‌ها زنان و دختران را به مردان ترجیح میدهند و می‌گویند که آن‌ها فقط توسط زنان رام می‌شوند.

اسب تک شاخ اسبی سفید با یال‌های بلند است که در افسانه‌های اروپا از آن یاد شده است؛ تک شاخ‌ها در ابتدای کره بودن طلایی رنگ بوده و در بلوغ به رنگ نقره‌ای در می‌آیند و بعد از بلوغ کامل سفید رنگ می‌شوند، تک شاخ‌های کنونی با تک شاخ‌های گذشته در افسانه‌های اروپایی بسیار متفاوت هستند.

تک شاخ سفید و بزرگی که شاخی چند متری بر سر داشت در طول زمان دستخوش تغییراتی شد که آن‌ها را به صورت اسبی سفید و لاغر با شاخی مارپیچ و کوتاه و یال‌های بلند در آورد، ریشه این تک شاخ‌ها مشخص نیست، اما گمان میرود این تک شاخ از دانمارک و اسکاندیناوی باشد.

خون آشام: خون‌آشام در افسانه‌ها و خرافات مردم اروپا جنازه‌ای زنده است که شب‌ها از گور بیرون آمده و برای تغذیه خود از خون مردم مکیده و تغذیه می‌کند، در این تخیلات خون‌آشام‌ها دندان‌های نیش‌بلندی دارند که با آن‌ها از گردن زندگان خون میمکند و معمولاً دارای قدرت فوق بشری مانند زندگی جاویدند؛ برای کشتن او باید سرش را از تن جدا کرد و میخی بلند را به قلب خون اشام فرو نمود.

شیمر: شیمر از غول‌های اساطیری یونان است.

طبق افسانه شیمر یا غول شیر، سر شیر، بدن بز و دم اژد‌ها را دارد و از دهانش شعله بیرون میزند و گاهی نیز بصورت شیری که سر بز شاخدار از پشت آن بیرون آمده نشان داده شده است.

قنطورس یا سانتور: سانتور یا ادم اسب تنه در میان اساطیر یونان جز معروف‌ترین موجودات است، سانتور موجودی است نیمی انسان و نیمی اسب، با سر و دو دست و بالاتنهٔ انسان و بدن و چهار پای اسب و قسمت انسانی در جایی که گردن اسب شروع می‌شود قرار دارد قدرت تکلم انسان را دارند و در رنگ‌های گوناگون یافت شده و با روش‌هایی از دید مخفی میمانند همچنین آن‌ها در جنگل زندگی میکنند و زیستگاه اصلیشان کشور یونان است آن‌ها به صورت قبیله‌ای زندگی میکنند و از علومشان برای زندگی استفاده مینمایند؛ سانتور‌ها بر علوم سحر آمیز و متافیزیکی شفا و پیش گویی و همچنین نجوم تسلط خاصی دارند، تیراندازی سانتور‌ها با تیر و کمان زبانزد خاص و عام است.

اکثر سانتور‌ها از برخورد و معاشرت با انسان خوشنود نمی‌شوند و خود را بسیار برتر از او میدانند، ان‌ها با انسان بر خورد خوبی ندارند و نکته اخر اینکه این موجود نماد متولدین اذر میباشد.

سیرن: حوری دریایی اساطیر یونان گاهی به صورت موجودی با بدن یک پرنده و سر یک زن و در سایر موارد به شکل تنها یک زن به تصویر کشیده شده است، سیرن دختر خدای دریا و دارای آوازی بسیار زیبا و فریبنده بود و دریانوردان را با آوای خود گمراه و به کام صخره‌های مرگ‌آور که برویش آواز میخواند میکشید.

طبق افسانه‌ای دیگر دسته‌ای از پهلوانان نیز موفق به عبور از گذرگاه سیرن‌ها شدند چرا که آوازه‌خوانی به نام اورفئوس که در کشتی آنان را همراهی میکرد بقدری آواز‌های دلنشین و آسمانی خواند که کسی به حوریان گوش نسپرد و سیرن‌های ناکام یا پیروزی اورفئوس خود را به دریا افکنده و نابود شدند.

لویاتان: کلمه‌ای است عبری و در تورات ذکر شده‌است، لویاتان غول عظیم الجثه‌ای آبی و وحشت‌آور شبیه اژد‌ها است، به گفته کتاب مقدس در آن روز خداوند با شمشیر بزرگ و قوی این اژد‌ها را در دریا خواهد کشت.
ام‌الصبیان: ام‌الصبیان نام موجودیست که داستان‌های او در یمن و کشور‌های عربی رواج دارد.

گرگینه: گرگ مرد موجودی افسانه‌ای و از خرافات مردم اروپا است، گرگ مرد انسانی است که شب‌هایی که ماه کامل است "شب چهارده" بصورت گرگ درمی‌آید؛ چنین شخصی با بکار بردن افسون و جادو و یا طلسم شدن از سوی کسی تبدیل به گرگینه می‌شود.

ساده‌ترین راه برهنه شدن و بستن کمربندی از جنس پوست و یا پوشیدن پوست کامل حیوان است، اگر یک گرگ مرد را گاز بگیرد و بزاقش وارد خون شخص شود قربانی هم به گرگ مرد تبدیل می‌شود و اصطلاح دیگری که در این رابطه بکار می‌رود اصطلاح گرگ دیسی و گرگ مرد است.

یتی: یتی یا مرد برفی موجود افسانه‌ای ساکن در کوه‌های هیمالیا و کشور‌های نپال و تبت است و بنابه داستان‌ها او جثه‌ای به بزرگی یک خرس سفید دارد و مانند انسان بروی دو پا راه میرود؛ گفته می‌شود که بومیان و کوهنوردان در هوای بد کوهستان یتی را گاهی می‌بینند؛ او گاهی به مردمان گمشده در کوه کمک می‌کند.

او را به ریخت مادینه غولی زشت و گاوپا می‌پندارند که بیشتر به شکل زنی زیبا شب‌ها یا پیش از پگاه بر مردم پدیدار می‌شود؛ او مرد‌ها را می‌دزدد و می‌گویند که کسانی که چهرهٔ راستین او را ببینند یا دیوانه می‌شوند یا می‌میرند.

منبع: رزبلاگ

انتهای پیام/

انتشار این خبر دلیل بر تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت سرگرمی بازنشر گردیده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳۸
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
Mahmood
۲۱:۳۷ ۱۲ فروردين ۱۴۰۳
سلام.چند روزه که توی یه اطاق حجره مانند در یک کاروانسرا در بازار اراکم.دوروزه چیزایی مث سایه با قد حدود ۵۰ شصت سانت دور و برم میبینم که ناپدید میشن.نمیترسم و خیلی هم خوشم میاد ولی خودشونو نشون نمیدن.کسی میدونه چیه؟
Germany
Wine
۰۵:۱۲ ۱۹ آبان ۱۴۰۲
ساحره هستم با ۷ سال سابقه کار در این مورد تبدیل ومپایر دراکولا گرگینه ساحره جادوی سفید و سیاه و... اگه میخوای اعتمادت کامل شه بهم پیام بده مدرک بقیه افراد و که نتیجه ی کامل گرفتن از کارام برات ارسال میکنم به تلگرامم پیام بده @darkywine
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۲۸ ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
در‌ مورد‌ عنق‌اشتباه‌ عرض‌ کردید‌ او‌ قبل‌ موسی‌ کلیم‌ الله‌ بود‌ و‌ توسط‌ حضرت‌موسی‌ به‌ درک‌ ارسال‌ شد
Iran (Islamic Republic of)
Nazi
۲۱:۵۲ ۰۱ فروردين ۱۴۰۲
تمامی کامنتهایی که درباره مردزمای نوشتید درست هستند
پدربزرگم و یکی دیگه از آشناهامون تجربه کاملا مشابهی درباره اینکه شبیه بز بوده و حرف زده داشتند و یا حتی شبیه یه بچه بوده. پدرومادرم داستانای زمانای قدیمو برام تعریف کردن. مردزمای و بختک و جن و پری و موکل و همزاد و دولپا و خوناشام ها واقعا وجود دارند. اما در باره بقیه موجودات مطمئن نیستم.
Iran (Islamic Republic of)
هوم
۰۰:۴۰ ۲۶ آبان ۱۴۰۱
کسی ک دیدمش. توی این لیست نبود
Iran (Islamic Republic of)
مرجان
۰۲:۵۶ ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۱
سلام میگم این چیزایی که میگین،تو شهرها هم هستند.من ترسیدم تا این توضیحات و خاطراتتونا خوندم.مخصوصا این آقایی که تو کارخونه بوده.بمیرم که چقدر ترسیدی
Iran (Islamic Republic of)
Alireza
۱۰:۳۹ ۲۵ فروردين ۱۴۰۱
من میتونم به افراد آموزش علوم غریبه بدم،از جمله خلق موجودی که هر کاری بگی رو انجام بده.
Iran (Islamic Republic of)
افشین مظلوم
۲۰:۲۲ ۰۴ تير ۱۴۰۲
احضاراونادرهیچ جاسفارش نشده،
و ...؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۸ ۰۳ فروردين ۱۴۰۱
در کرمانشاه یک دیو هست که همه می‌گویند ما دیو دیدیم
Iran (Islamic Republic of)
جک دیو کش
۲۲:۳۲ ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۲
زنگ بزن به ساقیت تشکر کن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۲۶ ۲۰ دی ۱۴۰۰
اصلا هم تخیلی نیست
Iran (Islamic Republic of)
متینا
۰۰:۲۰ ۲۲ آذر ۱۴۰۰
هیچ کدوم ترسناکتر از بمبره تروو نیست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۳۰ ۲۸ مهر ۱۴۰۰
هیچ کدومشون تخیلی نیست به نظرمن دیو سپیدو اسطوره های شاهنامه ای هم افسانه نبودن یک زمانی وجود داشتن مثل دایناسور ها که منقرص شدن...ولی خوب درباره مردزما بگم که خیلی از روستاهای کرمانشاه هنوزاینا رو میبینن و تقریبا ی چیز عادی شده حتی پسر دایی من یکیشونو ب شکل بز دیده بودو یدونه میزنه بهش بزه حرف میزنه پسرداییمم اومد خونه نشست گریه کرد از ترس
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۱۱ ۱۳ مهر ۱۴۰۰
اون دوستی که موجودی تو کارخونه دیده اگه میخوایی بدونی اون موجود چی بوده توصیه میکنم با دانشگاه هاروارد مکاتبه کنید و دقیقا موجودی که دیدین براشون توصیف کنید اسم و مشخصات و محل زندگی و تمام چیزایی که باید بدونید بهتون میگن
Iran (Islamic Republic of)
هاروارد
۲۲:۲۵ ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۲
ما در حال دزدیدن تو ایم مواظب خود باش
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۵۴ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
درغگو رو یادتون رفت بگید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۰۷ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
در مورد زار ننوشتی که در شهرها و جزایر جنوبی هست وهمین الان خیلی از ساکنان این شهرها درگیر این موجود هستند
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۲۸ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
یک غول کوچکی هم وجود داره که آدم میکشه و معمولا در تمام شهر های ایران یافت می شود به نام پراید.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۱۳ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
اینجا غول و دیو توضیح داده شده ولی در مورد هیولا، فقط یک نمونه نام برده شده !!!
کاش در خصوص اقسام مختلف هیولاها به صورت مشروح تر بحث می گردید !!!
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۰۸ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
فکر می کنم "لولو" و "مومو" جا مونده !
اگه اینا هم اضافه بشه، دیگه کلکسیون موجودات عجیب کامل میشه !
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۴۸ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
سمیار علمی بین المللی بگذارید و مقالات آنرا راچع به جن نشر کنید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۰:۱۱ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
یکی از بهترین داستانهای کوتاه شاهنامه که متاسفانه کمتر کسی اون رو خوانده، نبرد سام (پدربزرگ رستم) با اژدهای کَشَف رود هست. که این ماجرا رو خودِ سام در قالب یک نامه تعریف می کنه و خلاصه ی بیت هایش این هاست:

چنان اژدهایی ز رود کَشَف
برون آمد و کرد گیتی چو کف

زمین شهر تا شهر پهنای او
همان کوه تا کوه بالای او

به زور جهاندار یزدان پاک
بیفگندم از دل همه ترس و باک

مرا کرد بدرود هرکس شنید
که بر اژدها گرز خواهم کشید

چو دو آبگیر پر از خون دو چشم
مرا دید غرید و آمد به خشم

زدم بر سرش گرزهٔ گاو چهر
بر او کوه بارید گفتی سپهر

به زخمی چنان شد که دیگر نخاست
ز مغزش زمین گشت با کوه راست

همه کوهساران پر از مرد و زن
همی آفرین خواندندی به من

جهانی بر آن جنگ نظاره بود
که آن اژدها زشت پتیاره بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۵۱ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
در مورد دیو سپید، متاسفانه در شاهنامه اطلاعات کمی وجود داره. کلاً در شاهنامه بیشتر به بحث پهلوانی رستم و بخشهایی تاریخی انتهایی زیاد پرداخته شده اما متاسفانه بخش های ابتدایی که اساطیری هست و انواع و اقسام دیوها و اژدها و هیولا و ... وجود داره خیلی کم شاید در حد کمتر از ۱۰۰ صفحه پرداخته شده است.

برای آشنایی با این موجودات اساطیری کتاب هایی مکمل شاهنامه وجود داره که این موضوعات رو توضیح داده. نمونه اش کتاب های "گرشاسپ نامه" و "کوش نامه" هست که چند سال بعد از شاهنامه تالیف شده اند و در این کتاب به توضیح دوران های اساطیری قبل از تولد رستم می پردازند و جنگ پهلوانان بزرگی مثل گرشاسپ (از اجداد رستم) و قارن (پسر کاوه آهنگر) و آبتین (پدر فریدون) و نریمان و سام (اجداد رستم) و ... را بیان می کنند.

همچنین دیوی به نام کوش پیل دندان که در اکثر داستان های شاهنامه وجود دارد اما در شاهنامه فقط به صورت کوتاه به او اشاره شده است. کوش پیل دندان در واقع برادر زاده ضحاک هست که در کودکی توسط آبتین (پدر فریدون) در بیشه ای بزرگ می شود اما بعداً به دشمن اصلی فریدون تبدیل می شود. و پس از شکست های پیاپی، به جنگ با دیوها که فرمانروای آنها دیو سپید است می رود اما باز هم شکست می خورد و به صورت نوازنده به نزد کیکاووس می آید و او را تشویق می کند که به جنگ دیوها برود. کیکاووس اسیر دیوها می شود و رستم با گذشتن از هفتخان آنها را نجات می دهد و دیو سپید کشته می شود.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۱۲ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
آیا از مردزما می ترسید؟
آیا مردزماها شما را آزار می دهند؟
آیا از دست مردزماها خسته شده اید؟
.
.
.
دیگر نگران نباشید !
"تیم تخصصی به دام اندازی مردزما" با پیشرفته ترین تجهیزات در خدمت شماست !
Iran (Islamic Republic of)
Shaterqholi
۰۹:۰۲ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
در افواه آمده که دوالپا حیوانات و انسان را در شب اسیر میسازد ودر بیابان به زمین زده وجمجمه انان را با دندانهای نیشتر مانندش سوراخ میکند وآب مغز آنها رامیمکد .وسپس رهایشان میکند وادمهایی که اسیر دوالپا شوند پس از اسیب به مغزشان دیگر عقل درست وحسابی برایشان نمیماند و دیوانه میشوند.اصطلاح کله پوک ازین داستان منشا گرفته است
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۹:۰۰ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
حدود ۱۵ سال پیش که بچه بودم و توی روستا زندگی می کردیم، کمی دورتر از روستای ما یک کارخونه بود که عموی من نگهبانش بود. اون کارخونه از خیلی وقتها پیش تعطیل بود و داخلش پُر از درخت میوه بود و تبدیل به یک باغ شده بود که اطرافش دیوار بزرگ و سرتاسری کشیده بودند و یک در بزرگ هم داشت. یادم هست یکی از روزهای آخر تابستون، عموی من کاری برایش پیش اومده بود و از پدرم خواست که یک شب به جایش نگهبانی بدهد. من هم همراه پدرم رفتم و یک روز کامل از صبح تا غروب توی باغ و کارخونه بودیم. گوشه ای از کارخونه، یک اتاق بود که مخصوص نگهبان بود و یک طرف باغ هم یک اتاقک کوچک بود که لانه ی مرغ و خروس ها بود.

نزدیک غروب که شد، مرغ و خروس ها رو به داخل لانه فرستادیم و پدرم گفت تو همین جا باش تا من برم از روستا کمی غذا برای شام بیارم. پدرم رفت و من خودم تک و تنها جلوی در اتاق نگهبانی نشسته بودم و به سرخی غروب خورشید نگاه می کردم. کم کم داشت شب میشد به طوریکه فضای بین درختهای باغ تاریک شده بود. من همون جا جلوی در اتاق نشسته بودم که یکدفعه دیدم از بین درختها، یک سایه سیاهی داره حرکت می کنه. کمی شبیه آدم به نظر می رسید اما خیلی بزرگتر و گنده تر بود. داشت به سمت لانه مرغ و خروس ها می رفت. من ترسیده بودم از جایم بلند شدم که یکدفعه از دور متوجه من شد و به من خیره شد. هوا تاریک بود و من فقط یک لحظه چشم هاش رو دیدم که خیلی بزرگ بود و برق می زد.

سریع به داخل اتاق اومدم و در اتاق رو قفل کردم. اون اتاق فقط یک پنجره خیلی کوچیک به عنوان هواکش داشت. از پنجره بیرون رو نگاه کردم، دیدم داره به سمت اتاق میاد. از ترس گوشه اتاق نشسته بودم و لامپ اتاق هم خاموش بود. صدای پاهایش را می شنیدم که اطراف اتاق راه می رفت. یهو حس کردم داره از دیوار اتاق بالا میره. بعد از چند لحظه صدای راه رفتنش رو از روی سقف می شنیدم. سعی می کرد دستش رو از داخل دودکش وارد اتاق کند. نمی دونم چقدر زمان گذشت اما من همچنان با ترس داخل اتاق بودم که متوجه شدم دیگه صدایی نمیاد. یهو تق تق درِ اتاق زده شد. اول ترسیدم اما بعدش صدای پدرم رو شنیدم که می گفت در رو باز کن. چرا در رو قفل کردی؟

در رو باز کردم و از پدرم درباره اون موجود عجیب پرسیدم. اما او گفت که هیچ چیزی ندیده است و گفت احتمالاً خیالاتی شدی و ترسیدی. بالاخره اون شب رو با هزار جور ترس و وحشت سپری کردم و دیگه هیچ وقت به اون کارخونه نرفتم.
Iran (Islamic Republic of)
معلم انشا
۲۲:۱۲ ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۲
انشای زیبایی بود فقط اخرش باید میگفتی این بود انشای من
Iran (Islamic Republic of)
جواد زرخواه صوفیانی
۰۸:۴۱ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
الله اکبر این همه جلال الله اکبر این همه کمال
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۲۳ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
بجز جن و روح همش تخیلاتن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۷:۲۵ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
گفته می شود یکی از کارهایی که مردزما برای ترساندن افراد انجام می دهد، این است که ابتدا خود را به شکل یک حیوان مثل اسب یا خر یا گاو و گوسفند در آورده و بر سر راه مسافر ظاهر شده و با او همراه می شود. پس از مدتی شروع به حرف زدن می کند که این امر موجب ترس شدید در آن فرد می شود و این همان چیزی است که مردزما می خواهد.
اگر فرد مورد نظر نترسد، مردزما نمی تواند او را اذیت کند. به همین دلیل مردزما در ابتدا سعی می نماید که با راهکارهای مختلف و غیر قابل پیش بینی، فرد مورد نظر را دچار ترس و وحشت کند و هنگامی که شخص دچار ترس و وحشت بشود، دیگر هیچ راه فراری از دست مردزما نخواهد داشت.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۷:۱۶ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
مردزما گاهی اوقات خودش را به شکل یکی از دوستان یا آشنایان فرد تبدیل می کند و حتی می تواند صدای اشخاص را نیز تقلید نماید.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۷:۱۳ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
مردزما معمولاً خنده های ترسناکی از خود بروز می دهد و از لحاظ ظاهری شبیه برخی حیوانات مزرعه یا حیوانات بارکش بوده و هر چقدر به او نگاه کنند، بزرگتر و بلندقدتر می شود.

مردزما عموماً در بیابان ها و هنگام تاریکی شب، بر سر راه مسافران تنها ظاهر شده ابتدا خودش را عادی جلوه می دهد. اما رفته رفته هویت خویش را آشکار می نماید و سبب ایجاد ترس و وحشت فراوان می گردد.
Iran (Islamic Republic of)
معین
۲۲:۰۰ ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۲
دوست عزیز از ینکه مجبات خنده و سرگمی مارا فراهم می کنی ممنانم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۶:۵۶ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
اینا حرفای کشیشای قرون وسطا برا ترسوندن مردم و بیگاری کشیدن از اوناست .
Iran (Islamic Republic of)
عمار
۰۶:۵۶ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
مافیای قدرت و ثروت و دلالهای نزولخورهای کلاهبرداران دزد اختلاسگر و کارچاقکنها و مافیای فشار و باندبازهای توطئه گران فتنه گران عقده ایی سادیسمی چرا نامی از این خبیثان در جامعه کنونی نمی برید که هرچه بدبختی ملت از اینهاست . والسلام و صلوات التماز دعا .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۶:۵۳ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
سلام

ترسناکترین موجود، همان مردزما می باشد که خیلی ترسناک است و می گویند در قدیم ، وقتی کشاورزها شب ها برای آبیاری زمین می رفته اند یا مسافرانی که در شب به تنهایی در جاده ها می رفته اند، مردزما به سراغ آنها می آمده است.

شواهد به دست آمده حاکی از آن است که مردزما دارای قابلیت های ویژه ای بوده است ؛ به عنوان مثال قادر بوده تغییر شکل دهد و خود را به شکل اسب یا قاطر یا گراز در بیاورد و گاهی نیز خودش را بزرگ می کرده است.

نخستین دستورالعمل در مواجهه با مردزما این است که بفهمیم این موجود واقعاً مردزما هست یا نه. پس از حصول اطمینان در خصوص صحت مردزما بودن موجود مذکور، لازم است خونسردی خود را کاملاً حفظ کرده و هیچگونه ترسی از خود بروز ندهیم. زیرا اگر مردزما بفهمد که فرد مورد نظر می ترسد، فوراً او را خواهد خورد. تجربه نشان داده که فرار از دست مردزما کار بی فایده ای است زیرا مردزما معمولاً در بیابان های بزرگ به سراغ آدم می آید و هر چقدر هم که سریع فرار کنیم، مردزما قطعاً به ما خواهد رسید.

نحوه مبارزه با مردزما یا فرار از دست او، در موارد مختلف، متفاوت است. و از این رو مطالعه تجربیات مواجهه با مردزما و تکنیک های فرار از مردزما می تواند مفید واقع شود.
Iran (Islamic Republic of)
رحیمی
۰۵:۳۲ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
درود بر گرد آورنده مطلب جالب موجودات افسانه ای.
درباره موجودی بنام مردآزما در فرهنگ لرستان وکردستان هم باوری که وجود دارد اینست که این موجود ظاهری قوی خیلی ترسناک دارد ودر شبهای تاریک بر سر راه افراد تنها می آید و فرد راگرفته کتک زده و قد ووزن قدرت اسیرش را می سنجد وبعد اورا نیمه جان رها میکند.وهمچنین دوالپا که موجودی دراز قامت با دستهای بلند است وبا دویدن وحمله ترسناکش
باعث هلاکت قربانیش میشود .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۲:۵۸ ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
عالی بود لطفا بازهم ازاین قبیل موضوعات بگذارید