زمانی که یک کتاب را میخوانیم ابتدا کاراکترها و فضای کتاب را تجسم میکنیم، هر کتاب بسته به موضوع و داستانی که دارد، تصویری را در ذهن ما تداعی میکند که در ذهن هر نفر تصویر طراحیشده متفاوت است.
رمانها و داستانها همیشه چشمه و منبع فیلمسازان برای ساخت فیلم بودهاند، فیلمهایی که در آن داستان یک کتاب به تصویر کشیده میشود؛ گاهی داستان فیلم را بی کموکاست به نمایش درمیآورند، گاه برداشتی آزاد از آن دارند و گاهی داستان کتاب را بسته به جغرافیایی که فیلم قرار است در آن ساخته شود، بومی میکنند.
تصاویر ذهنی هرکس مانند اثرانگشت او منحصربهفرد است و برداشتی که از یک داستان میشود نیز مانند اثرانگشت هرکس متفاوت است و ممکن است از یک داستان برداشتهای گوناگونی شود.
در این گزارش به معرفی فیلمهای محبوب ایرانی که از یک کتاب تأثیر گرفتهاند، پرداخته شده است، همچنین در این گزارش تلاش شده داستان فیلم و داستان کتاب به خلاصهترین شکل بیان شود.
اینجا بدون من بهرام توکلی
نمایشنامه باغ وحش شیشهای نوشتهی تنسی ویلیامز، یکی از آثار مشهور جهان در عرصه ادبیات است. این نمایشنامه از مهمترین نمایشنامه نویسان جهان است.
باغ وحش شیشهای در سال ۱۹۴۴ نگاشته شده است. داستان نمایشنامه، داستان خانوادهای را روایت میکند که پدر خانواده فرد بیمسئولیت است و خانواده را رها کرده و بار زندگی را بر دوش آماندا مادر خانواده گذاشته است. فرزندان خانواده تام (پسر خانواده) و لورا (دختر خانواده) نیز از نظر روانی شرایط مطلوبی ندارند؛ بهخصوص دختر خانواده که دچار نقصی مادرزاد در پایش است. این خانواده مشغول زندگی روتین خود هستند تا اینکه دوست تام به خانهی آنها وارد میشود.
در سال ۱۳۹۰ نیز فیلمی ایرانی به کارگردانی بهرام توکلی اکران شد که در آن با برداشت مستقیم از نمایشنامه باغ وحش شیشهای، داستان خانواده سهنفره روایت میشود که در آن درست مانند نمایشنامه ما با یک خانواده سهنفره مواجه هستیم. زندگی آنها پیش از ورود رفیق پسر خانواده به جمعشان معمولی پیش میرود تا اینکه رضا دوست احسان وارد خانه میشود و یلدا دختر خانواده او را میبیند.
فاطمه معتمدآریا، صابر ابر، نگار جواهریان و پارسا پیروزفر از جمله بازیگران این فیلم هستند.
سارا داریوش مهرجویی
خانه عروسک اثر هنریک ایبسن این کتاب یکی از مشهورترین آثار هنریک ایبسن غول ادبیات نروژ است ، او این کتاب را در سال ۱۸۷۹ نوشت. داستان این نمایشنامه، داستان زنی است عصیانگر به نام نورا را بیان میکند که در زندگی با همسر حقوقدان خود دچار مشکل است و کشمکشهایی برای رفع مشکلات خود و استقلالش دارد ، این کتاب یکی از پیشروترین آثار ایبسن است و در زمانه خود سروصدای زیادی به پا کرد.
در سال ۱۳۷۱ نیز داریوش مهرجویی فیلمی به نام سارا میسازد که این فیلم تأثیر مستقیم از داستان خانه عروسک است. فیلم سارا به دلیل پرداختن به موضوع زنان یکی از آثار شاخص مهرجویی است. داستان فیلم، داستان سارا است که برای جبران مخارج بیماری همسرش حسام، تلاش میکند و زمانی که قدر نمیبیند بهناچار مجبور است خانه را ترک کند. داستان فیلم سارا یکی از آثار برجسته سینمای ایران درباره زنان است.
بازیگران: نیکی کریمی، امین تارخ و خسرو شکیبایی
گاوخونی بهروز افخمی
گاوخونی به کارگردانی و نویسندگی بهروز افخمی و تهیهکنندگی علی معلم بر اساس رمان گاوخونی نوشته جعفر مدرس صادقی در سال ۱۳۸۲ ساخته شده است.
گاوخونی داستان کابوسهای جوانی را حکایت میکند که خاطرات پدر مرده اش، شهر زادگاهش یعنی اصفهان و رودخانه زاینده رود او را به مرز پریشانی میرساند. تا نزدیک به اواخر آن از نماهایی تشکیل شده است که همه نقطه دید راوی هستند.
جعفر مدرس صادقی در «گاوخونی» با حرکت مداوم میان خواب و بیداری، میان گذشته و حال پیوند برقرار میکند و بهشکلی جالبتوجه تخیل را با عالم واقعیت همسو و گذشته را در حال جاری میکند.
راوی با دیدن خوابی به دوران کودکیاش میرود؛ به خاطرهای از سالهای دور که همراه پدر به زایندهرود رفته است.
او که با دوستانش در آپارتمانی در تهران زندگی میکند هربار در خواب خود را در حال آبتنی یا قایقرانی در زایندهرود میبیند و عموما هم با هراس از غرقشدن از خواب میپرد.
با راوی به گذشته میرویم و با پدر خیاطش که کاراکتری زنده و ملموس و صاحب فردیت است آشنا میشویم. اینکه سایه سنگین گذشته برسر حال افتاده در داستان گاو خونی، با روایتی منسجم و هدفمند متبلور میشود.
در اواخر داستان راوی به همراه پدرش از تهران قدیم به زایندهرود در اصفهان میرسد و خاطرهای از دوران جوانی پدر و آشناییاش با زنی لهستانی، حسی از حسرت را در فضای اثر آکنده میکند.
گاوخونی، هم به تفسیرهای مختلف راه میدهد و هم ورای هر تاویل و تفسیری، به زیبایی داستان میگوید و خوانندهاش را درگیر جهان اثر میکند. این شاید بهترین داستان نویسنده پرکارش باشد و از بهترین آثار ادبیات داستانی ایران در دهه شصت.
فیلمی که براساسش ساخته شد: فیلم «گاو خونی» (بهروز افخمی ۱۳۸۳) بیش از هرچیز نشانه احترام و علاقه فراوان کارگردان به داستان مدرس صادقی است؛ علاقه فراوانی که باعث شده افخمی داستانی را که مناسب مدیوم سینما نیست به فیلم برگرداند.
شبهای روشن فرزاد موتمن
اقتباس سعید عقیقی از کتاب مشهور «شبهای سپید» داستایوفسکی در میان این آثار شاید تنها فیلمی باشد که با وجود اشعار فارسی زیادی که در آن خوانده شده، اما حال و هوای ایرانی ندارد. این البته نقطه ضعفی هم برای فیلم محسوب نمیشود بلکه فقط یک ویژگی است. عقیقی بنمایه داستان داستایوسکی را برداشته و فقط دیالوگهای بین قهرمانان را تغییر داده است.
سکانس آخر فیلم هم با پایان کتاب تفاوت دارد و به آن اضافه شده تا بیشتر باب ذائقه و طبع تماشاگر ایرانی شود. (کارکرد دیگر این سکانس اضافه شده تاکید روی کتاب شبهای روشن به ترجمه خود عقیقی با نام مستعار نرگس اخوان است که به شیوه موردعلاقه فرزاد موتمن کارگردان فیلم، باعث فاصلهگذاری میشود.) «شبهای روشن» با کارگردانی خوب موتمن و دیالوگهای شاعرانه عقیقی تبدیل به یکی از بهترین اقتباسهای عاشقانه سینمای ایران شده است. سالها پیش لوکینو ویسکونتی هم از روی کتاب «شبهای سپید» شاهکاری با بازی ماریا شل و مارچلو ماسترویانی ساخت.
پله آخر علی مصفا
«پله آخر» اقتباسی آزاد از داستان «مردگان» از مجموعه «دوبیلینی ها» به نویسندگی جیمز جویس است. علی مصفا با اقتباس از این اثر ادبی در سال ۱۳۹۰ به نوعی به جنگ سینماگران اروپایی رفته و اثری سینمایی را تولید کرده و روایت پسامدرنی دارد.
«پله آخر» روایتی خطی ندارد با خاطره گویی شکل گرفته است. این نوع روایت به فیلم ساز اجازه میدهد تا داستانش را بدون توجه به زمان رخداد آنها روایت کند. فیلم چندان از داستان مردگان گرته برداری نکرده است و تنها در شکل گرفتن خط قصه به آن نگاهی داشته است.
لیلی ستاره سینماست و به تازگی شوهرش را از دست داده است سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خنده اش میگیرد و از کار باز میماند. هیچ کس نمیتواند دلیل خنده هایش را حدس بزند و خاطرهها از آن جا شروع میشود.