در روزهای اخیر شاهد زمزمههایی مبنی بر لزوم فعالسازی بسترهای داخلی مشابه اینستاگرام هستیم. این موضوع همچون تجربیات پیشین و مشابه در کشور، مخالف و موافق خاص خود را دارد. کما این که در مورد پیامرسانهای داخلی در روزهای قبل و همزمان با قطع و اختلال اینترنت، شاهد بودیم، امکان سرویسدهی از سوی برخی از این پیامرسانها با مشکلاتی مواجه بود و رسما عضو جدید پذیرفته نمیشد.
مساله چالشهای فنی، قابلیتها، گرافیک، پشتیبانی، امنیت، کیفیت و غیره، اما یک بخش از الزامات کوچ به نسخههای بومی مشابه شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی است که این مساله نیز لزوم اتخاذ تدابیر فوری و خاص از سوی نهادهایی همچون وزارت ارتباطات و پلیس فتا دارد.
در کنار این موضوع، ابهام دیگری نیز از گذشته در ذهن برخی کاربران ایرانی وجود دارد که باید مورد توجه ویژه متولیان فضای مجازی کشور قرار گیرد تا شاهد رویگردانی و شکست نمونههای داخلی نباشیم.
در ماجرای جویشگرهای بومی و پیامرسانهای بومی، یکی از چالشهای عمده ارائهدهندگان این خدمات به کمبود متقاضیان و عدم مراجعه کاربران با تعداد بالا به این سرویسها مربوط میشد تا به این ترتیب امکان شناسایی مشکلات و بهبود هر چه بهتر خدمات فراهم شود.
از سمت کاربران، اما یکی از مهمترین دلایل عدم اقبال، مساله امنیت دادههای کاربران و مباحث مربوط به رصد احتمالی اطلاعات ایشان محسوب میشد.
به همین جهت به نظر میرسد محورهای ذیل نیز میبایست هر چه زودتر در دستور کار مسئولان مربوطه قرار گیرد:
۱- تدوین قوانین مرتبط با امنیت و حقوق کاربران در پلتفورمهای داخلی
۲- تدوین قوانین الزامات امنیتی بسترهای داخلی و حدود مسئولیت و پاسخگویی آنها
۳- الزام و پایبندی مسئولان و دستگاههای دولتی و غیر دولتی به استفاده از بسترهای داخلی و نبود دوگانگی در این خصوص
به نظر برخی کارشناسان این مسائل باید در دستور کار شورای عالی فضای مجازی و مجلس شورای اسلامی قرار گیرد تا به شکل اساسی و زیربنایی تصمیمات روشنی در این خصوص بگیرند.
در کنار این مسائل، اما کاربران داخلی در استفاده از بسترهای بومی داخلی از جمله نمونه مشابه اینستاگرام با چالش دیگری نیز مواجه هستند.
از آنجا که همچون تجربه جویشگرها و پیامرسانهای داخلی شاهد بودیم، در خصوص اینستاگرام نیز احتمالا با عرضه همزمان چند نمونه داخلی مواجه خواهیم بود که گذشته از صرف انرژی، بودجههای توسعه و تبلیغات و بازاریابی، منجر به پراکندگی کاربران و متقاضیان نیز میشود.
از این رو از هماکنون باید فکری برای امکان تبادل اطلاعات میان پلتفورمهای داخلی نیز کرد تا کاربران بسته به نوع عملکرد دیگر کاربران و دستگاهها و ادارات، ناچار به نصب انواع و اقسام اپلیکیشنهای داخلی و مراجعه مکرر به هر یک از آنها نباشند. در غیر این صورت این مشکل به عاملی برای عدم استقبال کاربران تبدیل خواهد شد.
بیشتر بخوانید
قبلا هم عرض کرده بودم . پیامرسان بایست واحد باشد یعنی تمام پیامرسانها با هم باید سازگار باشند وانتقال پیام ازیکی به دیگری باید قابل انجام باشد کانال گروه وچت و... تحت یک ساختار واحد ولی پیامرسانها بتوانند از جنبه های دیگر باهم رقابت داشته باشند و خدمات متفاوت ارائه دهند. مثال هرکسی یک نوع گوشی خاصی دارد برند متفاوت است سخت افزار ها دارای توان متفاوت هستند ولی از یک زیر ساخت شبکه ای واحد واز یک پروتکل واحد تبعیت و بهره میبرند .به همین دلیل ارتباط بین دو گوشی متفاوت ممکن است.
پیشنهاد بعد میتواند این باشد که پیامرسانها با پلهای ارتباطی به هم وصل باشند شبیه اتصال شبکه ها واپراتورهای تلفن همراه {رومینگ و...}
پیشنهاد بعد اینکه همه پیامرسانها رو باهم ادغام کنند.
وآخر اینکه همه به نفع یک پیامرسان کنار بکشند یا خریده بشوند.