وضعیت بیسوادی در دوران قبل از انقلاب به روایت آمار

طبق اطلاعات مندرج در سالنامه آماری سال ۱۳۵۵ جمعیت بالای ۶ سال کشور ۲۷ میلیون و ۱۱۲ هزار و ۸۴۴ نفر بود که از این تعداد ۱۴ میلیون و ۷ هزار و ۷۷۹ نفر سواد خواندن و نوشتن نداشتند.

وضعیت سواد ایرانیان در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و وضعیت شاخص‌های دسترسی زنان و مردان به سواد، موضوع این گزارش است. اگرچه در دوران پهلوی برنامه‌های مختلفی برای ریشه‌کنی بیسوادی انجام شد، اما عمده این برنامه‌ها به نتیجه نرسید و همچنان بی‌عدالتی سوادآموزی در روستا‌ها نسبت به شهر‌ها و زنان نسبت به مردان چشمگیر بود.

جمعیت ۳۶ میلیون نفری ایران در سال‌های قبل از انقلاب اکنون به بیش از ۸۵ میلیون نفر رسیده است و به گفته مسئولان از جمله اظهارات اخیر رئیس سازمان نهضت سوادآموزی نرخ باسوادی به ۹۷ درصد رسیده است.

میزان باسوادی جمعیت ۶ سال و بیشتر کشور در سال‌های ۱۳۳۵، ۱۳۴۵ و ۱۳۵۵ به ترتیب ۱۵، ۲۸ و ۴۱.۷ درصد بوده است. نرخ سواد مناطق روستایی در این سال‌ها نیز به ترتیب ۱۰، ۱۵ و ۲۵ درصد بوده است.

فاصله میان باسوادی مردان و زنان هم ۲۳.۴ درصد بوده است که اکنون به ۶ درصد رسیده و فاصله بین سواد ساکنان شهر‌ها و روستا‌ها از ۳۶ به ۱۱ درصد رسیده است.

وضعیت بیسوادی در دوران قبل از انقلاب به روایت آمار

البته بر اساس آخرین آمار‌ها هنوز یک میلیون و ۷۰۰ هزار بیسواد مطلق در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ ساله در کشور وجود دارد همچنین حدود ۲ میلیون و ۵۰ هزار نفر مدرک پایان دوره ابتدایی را ندارند، با این حال علیرضا عبدی؛ رئیس سازمان نهضت سوادآموزی وعده داده است که تلاش می‌کنیم تا پایان دولت سیزدهم بیسوادی را ریشه‌کن و وارد گام دوم نهضت سوادآموزی شویم.

در دوران پهلوی برنامه‌های مختلف برای ریشه‌کنی بیسوادی انجام شد از تعلیمات اساسی در سال ۱۳۳۲ تا ایجاد سپاه دانش در سال ۱۳۴۱.

برنامه تعلیمات اساسی در سال ۱۳۳۲ در مناطق روستایی اجرا شد، اما بنا به دلایلی به‌ویژه هزینه‌های سنگین، چند سال بعد متوقف شد پس از ناکامی برنامه تعلیمات اساسی و توقف اجرای آن، برنامه آموزش بزرگسالان آغاز و وزارت فرهنگ برای نخستین بار یک برنامه پنج ساله برای آموزش بزرگسالان و مبارزه با بیسوادی تنظیم کرد؛ با شکست این برنامه نیز برنامه‌های مختلف دیگری اجرا شد از جمله سپاه دانش.

وضعیت وحشتناک بیسوادی در سال ۱۳۴۱ از سوی اسدالله علم نخست‌وزیر وقت نیز مورد اشاره گرفت، او گفته بود: در یکی از سفر‌ها متوجه شدیم نسبت باسواد‌ها به بیسواد‌ها بسیار وحشتناک است البته مقامات وزارت فرهنگ نیز متوجه این حقیقت بودند، ما اگر می‌توانستیم یک مبارزه اساسی با بیسوادی کنیم به مبالغ هنگفتی بودجه احتیاج داشتیم که متأسفانه از قدرت مملکت خارج بود به خصوص که بودجه فوق‌العاده‌ای بر مخارج وزارت فرهنگ در مورد افزایش حقوق معلمان که بسیار هم به جا بود، افزوده شده است.

عمده دلایل بیسوادی جامعه در دوران پهلوی عبارت بود از:
وسعت کشور و پراکندگی جمعیت
کثرت روستا‌ها و فقدان راه‌های ارتباطی
فقر و کمبود درآمد روستائیان
کوچ نشینی عشایر
کمبود نیروی انسانی کار آزموده
تمرکز فعالیت‌ها و خدمات رفاهی و اجتماعی در شهر‌ها
تفاوت فاحش زندگی در شهر و روستا
عدم توجه به گسترش تعلیمات ابتدایی
عدم توجه به با سواد شدن زنان و دختران

طبق اطلاعات مندرج در سالنامه آماری سال ۱۳۵۵ جمعیت بالای ۶ سال کشور ۲۷ میلیون و ۱۱۲ هزار و ۸۴۴ نفر بود که از این تعداد ۱۴ میلیون و ۷ هزار و ۷۷۹ نفر سواد خواندن و نوشتن ندارند. تعداد بیسوادان مرد ۵ میلیون و ۵۹۴ هزار و ۸۰۸ نفر و تعداد بیسوادان زن ۸ میلیون و ۴۱۲ هزار و ۹۰۱ نفر بود.

همچنین جمعیت محصل ۶ ساله و بیشتر در دوره ابتدایی و راهنمایی ۷ میلیون و ۵۷۲ هزار و ۸۲۲ نفر بود که از این تعداد ۴ میلیون و ۶۶۵ هزار و ۵۲۳ نفر مرد و ۲ میلیون و ۹۰۷ هزار و ۲۹۹ نفر زن بودند.

منبع: تسنیم

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار